««در امتداد غدیر(1)»»

پیشاپیش، عید بزرگ ولایت، فرخنده یادروز امامت و معرفی امام عدالت؛

 بر غدیر باوران امت، مبارکباد!

««در امتداد غدیر(1)»»

 گپ آغازین: به راستی که در روزگار پر شک و شبهه ای کنونی که خود ما، با فراخوانی مهمانان مهاجم فرهنگی به خانه هایمان، خواسته یا ناخواسته توفانی بنیان کنی از تردید و دودلی را بر پایسنگ اعتقادات و باورهای فرزندان مان سرازیر کرده ایم و ناآگاهانه اذهان پاک و زلال ایشان را، به گندابی متعفنی از تشویش هایش شیطانی آلوده ایم؛ نوشتاری از این دست جرأت رستمی می خواهد و جسارت سهرابی لازم!؟ زیرا، در فضایی ناپاک کنونی قدم زنی در وادی باورها و قلم دوانی در مسائل اعتقادی، نوعی شنا بر خلاف جریان به شمار رفته و در باور روشنفکر نماهای نوقلم؛ کاری عبث، بیهوده و مخدر جامعه خواهد بود!؟

download (3) بااین وجود؛ این قلم در نظر دارد به بهانه ای فرا رسیدن عید سعید غدیر، یکی از مهمترین و چالش برانگیز ترین مسأله در تاریخ اسلام(مسأله امامت و خلافت) را، مورد بررسی قرار داده و در حد اندوخته های ناچیز علمی خویش، تلاشی سودمندی را ارائه نماید. تا در عرصه ای آگاهی بخشی به نسل جوان جویا و پویای کنونی، گامی اندکی برداشته، امیدوار است که شاید این نوشتار مختصر، برای همگان بخصوص نسل جوان جوینده، مثمر ثمر بوده و در حد چراغ موشی آسیاب آبی اجدادی مان، بر اذهان مشوش ایشان روشنی اندازد.

حجت خدا بر روی زمین!؟

 میدانیم که اصلی ترین، اساسی ترین و مهم ترین مسأله در تاریخ اسلام، از همان آغازین روزگار تا کنون، همانا مسأله «امامت»، خلافت و جانشینی پیامبر اعظم(ص)بوده است. هرگاه به عنوان بالا نظری اندازیم، ممکن است این پرسش در ذهن مان جان بگیرد، که میان این عنوان (حجت خدا…) و مسأله جانشینی پیامبراکرم(ص)، چه ارتباطی میتواند وجود داشته باشد؟ تمام سخن ما در این گفتار همین خواهد بود که میخواهیم با استدلال به آیات قرآن، روایات و نیز دلیل های عقلی ثابت کنیم، که «امامت» یا جانشینی پیامبر در واقع تدوام رسالت و نبوت بوده و همان ادامه «حجت الله» بر روی زمین خواهد بود.

 سخن پیشگام در این نوشتار این است که از نخستین روزگار خلقت تا کنون زمین هیچگاهی از وجود «حجت خدا» خالی نبوده و خالی نخواهد بود. حال، «امامت منصوص» به جای «رسالت»، در حقیقت همان تدوام «حجت خدا» بر روی زمین است. میتوان گفت: بشریت در مسیر تکاملی خویش دوران های متفاوت؛ کودکی، نوجوانی و جوانی را پشت سر گذاشته است که در دوران های ناپخته گی؛ خداوند مهربان، همواره انسان های پاک، مؤمن و فداکاری را برای هدایت بشر از میان خود ایشان برگزیده است. ما این جمع متمایز از خلق را، در تاریخ پر فراز و فرود انسان، با عنوان های«نبی و رسول» می شناسیم، که هر کدام در عصر و زمان خویش از جانب خداوند مبعوث و بر جایگاه های «نبوت و رسالت» تکیه زده، زمامدار هدایت بشریت گردیده اند.

به نظر میرسد؛ در همان «مسیرتکاملی»، با بعثت ختم رسولان(پیامبرگرامی اسلام)، زمان اِرسال رُسُل و اِنزال کُتُب به آخر رسیده باشد. این بدان معنا است؛ گویا، عصر بلوغ و رشد بشریت فرا رسیده، به گونه ای که بشر بالغ و رشد یافته، دیگر نیازی به هدایت الهی نداشته و هیچگاهی دچار خطا، اشتباه و انحراف نخواهند شد! چرا که پیامبر درونی ایشان(عقل و خرد) به اندازه کافی رشد نموده و میتواند انسان را به سوی خوبی ها هدایت نموده از بدی ها باز دارد! پس با این حساب، ختم «رسالت و نبوت» همانا پایان بقأ و حضور «حجت خدا» بر روی زمین نیز خواهد بود!؟

به راحتی نمیتوان این پندار را پذیرفت؛ زیرا، هیچ خردمندی نمیتواند خود را قناعت دهد که انسان رشد یافته، از وجود هدایتگر و راهنما بی نیاز شده باشد و دیگر هیچگاهی دچار لغزش و خطا نگردد! بعبارت دیگر؛ حتی همان عقل و خرد(پیامبر درونی) نیز، نمیتواند باور کند که آدمی در عصر «بلوغ بشریت»، دیگر نیازمند هادی، راهنما و حجت نباشد! بلکه، خود حکم میکند که عقل و خرد برای هدایت بشر به تنهایی هرگز کافی نیست! حتماً الگویی نمایندگی از خدا یا همان «حجت خدا» بر خلق، باید برای نسل های پسین همانند امت های پیشین وجود داشته باشد.

 زیرا، انسان هیچگاه از خطا، گناه، عصیان، سرکشی و گمراهی در امان نیست. بخصوص اگر دشمن فریبکار و نیرنگ بازی همانند «ابلیس» همواره در کمین وی نشسته باشد. پس باید هادی و هادیانی با نام و عنوان تازه،(امام و امامت) یکی در پی دیگری پدید آیند، تا قائم مقام رسالت و نبوت گردیده، زمامدار هدایت خلق گردند و رابط میان خدا و خلق، تا روز بازپسین(قیامت) باشند. در این مجال، تلاش ما آن خواهد بود که ثابت کنیم «امامت منصوص» همان جانشین برحق «نبوت و رسالت» بوده و نیز همان تدوام «حجت حق» بر «خلق» تا روز رستاخیز خواهد بود. ادامه دارد… .



دیدگاهها بسته شده است.