علت وفات زودهنگام حضرت ام کلثوم چه بود؟ / آیا خلیفه دوم داماد علی(ع) بود؟

366896_400

حجت الاسلام والمسلمین استاد عبدالحسین بندانی نیشابوری

امروز مصادف با سالروز وفات شهادت گونه حضرت ام کلثوم(س) دومین دختر علی و فاطمه ـ سلام الله علیهما و آلهما ـ است.
به این مناسبت گفتگویی کرده ایم با «حجت الاسلام والمسلمین استاد عبدالحسین بندانی نیشابوری» پژوهشگر تاریخ اهل بیت(ع) و خطیب توانا.
استاد بندانی به غیر از حضور فعال در خطابه و تدریس، کتب متعددی نیز به زیور طبع آراسته کرده است؛ از جمله: “تقویم شیعه” به دو زبان فارسی و عربی، “ادب زیارت، معرفت زائر” به دو زبان فارسی و هندی، “اشک حسینی سرمایه شیعه”، “ریحانه کربلا”، “غدیر، عید دعا و محبت” و “133 حدیث نورانی از امام حسین(ع)”.

حضرت ام کلثوم(س) در چه تاریخی متولد شدند؟

ــ بسم الله الرحمن الرحیم. به خاطر مشکلاتی که تقيه را ایجاب می‏کرد و عدم وجود امكانات لازم در دسترس شيعیان، سند معتبری درمورد تاریخ ولادت حضرت ام کلثوم(س) وجود ندارد و تاریخ دقیق تولد ایشان معلوم نیست. این مشکل حتی در رابطه با شخصیتی مانند امام چهارم نیز هست؛ یعنی درباره تاریخ ولادت امام سجاد(ع) قريب به 13 قول و شايد بيشتر، وجود دارد. ایشان با اینکه یک امام معصوم هستند، ولی تعدد اقوال در روز ولادتشان اینقدر زیاد است؛ چه رسد به جناب ام کلثوم(س).

ابـنا: چرا تواریخ ولادت برخی از بزرگان نامشخص است؟

ــ دلایل نامشخص بودن زمان دقیق ولادت برخی از ائمه اطهار(ع) و فرزندانشان به سه دسته تقسیم می‎شود:

1. تحت الشعاع قرار گرفتن

حضرت ام كلثوم(س) به دلیل ویژگی‎های که حضرت زينب(س) داشتند ـ مانند خواهر بزرگ بودن، وصي سيدالشهدا بودن، سخنراني‎ها، نائبة الامام بودن، قهرمانی‏ها در واقعه كربلا و … ـ كمي تحت الشعاع قرار گرفتند. مثلاً ما بیش از 70 عنوان کتاب در مورد حضرت زينب(س) داریم ولی در باب حضرت ام كلثوم(س) شايد تنها 8 یا 9 مورد داشته باشیم.

مثلا حضرت ام البنين(س) چهار پسر داشت که سه نفر دیگر آنها غیر از حضرت ابوالفضل(ع) هم ملا و آقازاده بودند. اما در این بین، نورانيت حضرت عباس(ع) آنها را تحت الشعاع قرار داد.

همین مسأله باز در مورد ابعاد شخصیتی خود حضرت ابوالفضل(ع) هم موضوع صادق است؛ یعنی چون شجاعت، پهلواني، پرچم داري و وفاداري ایشان بسیار چشمگیر بود، بقیه ابعاد شخصیتی حضرت عباس(ع) تحت الشعاع قرار گرفته است. درحالی که درباره ایشان داریم که “كان فقيهاً عالماً ؛ یعنی او یک دانشمند فقیه بود” و “كان فقيهاً زاهداً ؛ یعنی فقیهی بود که از دنیا دوری می‏کرد” و “بین عینیه اثر السجود ؛ بین دو چشمانش (یعنی بر پیشانی‎اش) اثر سجده بود”. اما این سجایای بزرگ ایشان تحت الشعاع آن دلاوری هاست و بازگو نمی‏شود.

2. از بین رفتن اسناد شیعی

بسیاری از اسناد شیعه، به دست ما نرسيد و در آتش‎سوزي هایي كه در كتابخانه‎ها شد از بین رفت؛ آتش سوزی در کتابخانه‏های شیعی بغداد، ری و یا نیشابور. در تاریخ آمده است که در آن زمان 32 دانشگاه وجود داشت که حدود 23 تا از آنها در نیشابور بود. مغول‏ها وقتي به نیشابور حمله كردند، فرمانده آنها پرسید: آب حمام‎ها با چه گرم می‎شود؟ گفتند: با هیزم. او سپس دستور داد که از این پس آب حمام‎ها باید تا يك هفته با كتب كتابخانه‎ها گرم شود! حال درنظر بگیرید چقدر کتب شیعه در میان این کتب سوخت؟!

کتب ائمه که جای خود دارد، کتب شاگردان ائمه اطهار(ع) نیز بسیار کم در دسترس ما است. «جابر بن حیان» شاگرد امام صادق(ع) بود. وی 3900 تاليف دارد ولي از اين تعداد، حدود 30 کتب خطی وی در “كتابخانه و موزه ملک” تهران وجود دارد.

جابر کم شخصیتی نیست. نقل است که یکی از مالکان شرکت بنز آلمان، حدود 400 كتاب چاپ شده به زبان لاتين از جابر بن حيان را در كتابخانه خود دارد. وی گفته که 100 كتاب ديگر از جابر دارد که هنوز به لاتين ترجمه نشده است و اگر این 100 کتاب ترجمه شود، ديگر از منزلش خارج نمي شود چراکه همه چيز دارد.

یا پژوهشگر فلان دانشگاه می‎گوید دانشگاهی تاسیس کنیم كه فقط و فقط كتب جابر بن حیان را تدريس كند.

جابر شاگرد یک امام بود؛ حال اگر اسناد و علوم ائمه(ع) به ما می‎رسید چه‎ها می‎شد؟ به همین دلیل بنی امیه و بنی عباس می‎خواستند از ریشه، این مطالب را از بین ببرند.

اسلاف آنها در ماجرای آتش زدن خانه حضرت زهرا(س) نیز گفتند: “می‎خواهیم خانه را با اهلش بسوزانیم” نه اينكه يك نفر را بكشند یا ببرند! مدارك این موضوع نیز از کتب شیعه و سنی بسیار است.

3. مظلوميت اهل بيت(ع)

قاعده دشمنان اسلام همیشه بر اين بوده است که اسم و رسم اهل بيت(ع) را از بين ببرند. مثلا قبر شریف امام حسين(ع) قريب به 13 بار ويران شد؛ در حالی که ايشان امام معصوم و ریحانه رسول الله(ص) است. حال از خواهرش مي‎گذارند اسم و رسمي بماند؟!

«متوكل» در دوران حكومتش، 70 هزار زائر را در راه زيارت امام حسين(ع) كشت؛ به جز آنهایي كه در زندان‎ها كشته شدند. انگشت قطع مي كردند؛ دستان را از مچ و یا بازو قطع مي‎كردند تا کسی زیارت نرود.

تمام این مسایل باعث می‏شد که اگر هم كسي مطلبی درمورد اهل‎بیت(ع) داشت، پنهان مي كرد چه برسد به تاريخ ولادت اين حضرات.

مثلا «مرحوم شهيد ثاني» فقه اهل بیت(ع) را در مسجد الحرام درس مي‎داد ولی از باب تقيه این فقه را بر اساس مذاهب اربعه اهل‎سنت تدریس می‎کرد! یا «مرحوم كليني» 20 سال طول کشید تا کتاب کافی را تألیف کرد. حال معلوم می‎شود که تشيع و شیعیان چقدر در خفقان به سر مي برد.


ابـنا: پس با اینهمه مشکلات، رسیدن همین حد از اطلاعات هم کار بسیار بزرگی بوده است.

ــ بله؛ تاريخ ولادت اهل‎بیت(ع) اكثراً با کرامات به دست ما رسيده است یا سينه به سينه نقل شده و با زحمات فراوان در كتب نقل شده است.

در باب مظلومیت اهل‏بیت‎(ع) به موضوع کربلا توجه کنید. حضرت امام باقر(ع) فرمودند: “بزرگان و مردان ما را كشتند و بقيه مان را به شام بردند”. منظور ایشان این نبود که آنها را به شام بردند تا آنها را مشاهده کنند؛ بلكه به قصد اين بود كه آنها را برای تفريح در آن مجالس بكشند!

حضرت مي‎فرمايند که 400 نفر از سران مملكتي و لشكري و كشوري، زنان رقاصه، جلادان و همه و همه آمده بودند. این حضرات را به قصد كشتن برده بودند که نگذارند اسم و رسمي از آنان بماند. «يزيد» و «معاویه» علناً گفتند که: “دفنا دفنا”. یعنی این دو علنا اظهار داشتند که “اشهد أن محمداً رسول الله” را دفن می‎كنيم كه هيچ اثري از آن باقي نماند!

ابـنا: و رنج‏های فراوانی که روات و محدثان شیعه کشیدند…

ــ بله ؛ مثلاً «ابن ابي عمیر» چقدر به زندان رفت و چقدر شلاق خورد كه اسم شيعيان را به حاکمان بدهد؟! خواهرش تمام كتاب هايش را جمع كرد و در تابوتی گذاشت و روی تابوت را قیراندود كرد. سپس به شيعيان گفت كه به اسم اینکه كسي از اهل این خانه فوت كرده، تابوت را تشيیع کنید و به نخلستان ببرند و دفنش کنند. خواهر ابن ابی عمیر حتی به این نیز اکتفا نکرد و پس از دفن آن تابوت، روی آن سبزيجات كاشت. تا اینکه پس از سال‎ها، ابن ابي عمیر از زندان آزاد شد و تابوت کتاب را درآورد. این کاری ابن ابی عمیر، کار کمی نبود.

اگر به کتاب “وسايل الشيعه” مراجعه کنید، می‎بینید که چقدر حديث با عنوان “عن ابن ابي عمیر” آمده است. روايات و احادیث، اینگونه و با این زحمات به دست ما رسيده است.

چقدر علمايمان را كشتند؛ درباره مرحوم شهيد را به گشتن تنها بسنده نکردند بلکه حتی سرش را جدا و بدنش را سوزاندند، سپس خاكسترش را به باد دادند؛ چقدر اولادشان را جلويشان كشتند؛ دلایل اینها، فقط این بود که اين روايات به دست ما نرسد. با همه این احوال، روايات به دست ما رسيد.

لذا این سه مورد باعث شد که ولادت بسیاری اهل‎بیت(ع) و فرزندانشان یا نامشخص و یا با تعدد اقوال روبرو شود که ولادت حضرت ام کلثوم یکی از این موارد است.

ابـنا: حضرت ام کلثوم(س) را معمولاً با کنیه نام می بریم. در مورد نام مبارک ایشان نیز توضیحی بفرمایید.

ــ در مورد اسم حضرت نیز در برخی کتب “ام‎كلثوم كبري” و در برخی “زينب صغري” آمده است. از طرفي، يكي از كنيه هاي حضرت زينب(س) نیز ام‎كلثوم است که امكان دارد در بعضي مقاتل، اشتباه شود. یا از دیگر کنیه‎های حضرت زينب(س) می‎توان یه “ام الحسن” (چون فرزندي به نام حسن داشتند)، “ام المصائب”، “ام الرضايا”، “ام نوائب”، “عابده آل علي(ع)” و “ام كلثوم” اشاره کرد که ذکر کردیم.

لذا “ام کلثوم” برای حضرت زینب(س) كنيه بود و اسم نبود؛ ولی براي حضرت ام كلثوم(س)، اسم ایشان بود و كنيه نبود.


ابـنا: یکی از بحث انگیزترین مسائل مربوط به زندگی حضرت ام کلثوم(س) ازدواج ایشان با خلیفه دوم «جناب عمر بن خطاب» است. عده ای معتقدند که این نقل، از تحریف‏های تاریخی است و عده ای هم می گویند که درست است. نظر شما چیست؟

ــ به نظر بزرگان شیعه، همسر حضرت ام کلثوم(س) پسرعموی ایشان «عون بن جعفر طيار» است؛ همانگونه که همسر حضرت زینب(س) هم پسرعموی ایشان «عبدالله بن جعفر طیار» بود.

گذشته از آن، در آن زمان رسم بود که هاشمي با هاشمي ازدواج مي‎كرد. خيلي از سادات هنوز هم اینگونه ازدواج می‎کنند؛ در پاكستان و افغانستان نیز کماکان ساداتی هستند كه با غير سادات وصلت نمی‎کنند.

در نتیجه دو پسرعمو با دو دخترعمو ازدواج كردند؛ عبدالله بن جعفر با حضرت زينب(س) و عون بن جعفر با حضرت ام كلثوم(س). این جناب «عون بن جعفر» ـ شوهر ام کلثوم ـ هم در واقعه كربلا شهيد شد.

ابـنا: پس ماجرای ازدواج ایشان با خلیفه دوم از کجا ناشی و اینقدر معروف شده است؟

ــ ماجرای ایجاد شبهه ازدواج حضرت ام کلثوم(س) با خلیفه دوم، از حمله به بیت فاطمه زهرا(س) و جریان آتش زدن در آغاز شد؛ زیرا پس از ماجرای آتش زدن در خانه، مشروعیت خلفا کمرنگ شد. آتش زدن در خانه امیرالمؤمنین علی و حضرت زهرا ـ علیهما السلام ـ ‌لكه ننگي بر پيشاني مسلمانان بود و دستگاه حاکم متوجه شد که مردم در حال فهمیدن علت دفن شبانه حضرت زهرا(س) هستند.

در کتب “المودة” قندوزي، “استيعاب” ابن عبدالبر، “المعارف” ابن قتيبه و … آمده که حضرت فاطمه زهرا(س) به آنان فرمودند که: “خدا و ملائکه را شاهد ميگيرم که شما مرا آزرديد و رضايت مرا به دست نياورديد. قسم به خدا اگر محضر پدرم برسم از شما شکايت خواهم کرد”.

حتی یک دانشمند و مورخ مسيحي پرسید كه: اگر اختلافي در صدر اسلام نبوده، پس چرا قبر دختر پيامبر شما مسلمانان مشخص نيست؟! و چرا گفت که دوست ندارم به تشيیع من بیایند و بر من نماز بخوانند؟‍!

لذا آنها وقتی دیدند چنین بلوایی به وجود آمده است، گفتند باید ارتباطي با منزل حضرت علی(ع) برقرار كنيم و مثلا بگوييم كه خلیفه، داماد حضرت زهرا(س) بوده است تا حرف‎ و حدیث‎ها از بین برود. بر این اساس مردم هم می‎گویند که اینان با هم اختلافی نداشتند و فقط دعوایی خانوادگی بوده است!

ابـنا: آیا مردود بودن ماجرای ازدواج حضرت ام کلثوم(س) با جناب عمر در منابع اهل سنت هم آمده است؟

ــ بله؛ فراوان است. افراد زیادی از محققان اهل سنت با اسناد تاریخی، گفته‎اند که امیرالمؤمنین علی(ع) دختری به نام “ام کلثوم(س)” داشته است و خلیفه دوم ایشان را از حضرت علی(ع) خواستگاری نیز کرد ولی حضرت قبول نکردند؛ از جمله: «انصاب الاشراف؛ بلاذري» ، «البدء و التاریخ؛ مقدسي» ، «تاريخ الائمة؛ ابن ابي التلج»، «الموطأ؛ مالك» ، «السنن؛ بيهقي»، «سير اعلام النبلا؛ ذهبي»، «الذرية الطاهرة؛ دولابي»، «دلايل الامامه؛ طبري»، «مناقب آل ابيطالب؛ ابن شهراشوب»، «معارف؛ ابن قطيبه»، «كفاية الطالب؛ گنجي شافعي».

لذا برخی از مولوي هاي حال حاضر اهل سنت هم قبول دارند که مطلب ازدواج او با حضرت ام کلثوم(س) دروغ است.

«ابن سعد» هم در کتاب “طبقات” جلد سوم صفحه 183 و «ابن هشام» در کتاب “السیرة النبویة” جلد سوم صفحه 791 و “تاریخ طبری” جلد سوم صفحه 269 آورده‎اند که خلیفه دوم 14 همسر داشته است که يکی از آنها «ام كلثوم بنت جرول خذاعي» بود. پس ایشان زني به نام ام‎كلثوم داشته ولي نه «ام كلثوم بنت فاطمة الزهراء(س)».

«دكتر محمد اميني نجفي» فرزند علامه امینی، در کتاب “انگيزه دولت هاي اموي و عباسي در جعل و ترويج حكايت ازدواج عمر با حضرت ام كلثوم(س)” 1214 مدرک از کتب اهل سنت درمورد تمام رفتار و سکنات خلیفه دوم در طول زندگی‎اش نقل کرده است. این کتاب تمام ریز حرکات خلیفه دوم را بر اساس منابع اهل سنت بررسی کرده است.

البته در تواریخ آمده است که عمر افرادی را فرستاد براي خواستگاري كه پيوند را برقرار كند، اما به دلایل متعدد تاریخی و غیر تاریخی، این منقولات صحیح نیست.

ابـنا: مثلاً چه دلیلی؟

ــ مثلاً بحث عقلانی بودن یا نبودن این ازدواج. «ابن جوزی» در کتاب “المنتظم” جلد چهارم صفحه 237 و کتاب “ذخایر العقبا” و «ابن سعد» در کتاب “طبقات” جلد هشتم صفحه 463 آورده اند که حضرت زهرا(س) كه به شهادت رسیدند حضرت ام كلثوم(س) چهار ساله بود. بعد از شهادت حضرت صدیقه(س) دو سال و اندی ابوبكر حکومت کرد و سپس نوبت به عمر رسید. پس حضرت ام کلثوم(س) در زمان آن خواستگاری حداکثر هفت یا هشت ساله بود؛ در حالی که خلیفه دوم 60 ساله داشت.

لذا «عبدالرزاق» در کتاب “مصنف” جلد ششم صفحه 163 آورده است که حضرت ام‎ کلثوم(س) در هنگام عقد سرگرم بازی با کودکان بود!

حال شما پاسخ دهید آیا پدری، دختر هفت یا هشت ساله‎اش را به مرد 60 ساله می‎دهد؟ آن هم امیرالمؤمنین علی(ع) که باب علم و حکمت نبی(ص) است؟

گذشته از اینکه کتب اهل سنت مملو از شدت عمل و خشونت خلیفه دوم ـ مخصوصاً با زنان ـ است. آیا حضرت علی(ع) که از این اخلاقیات و روحیات خلیفه دوم باخبر بود، دختر کودک و نابالغ خود را به ازدواج ایشان در می‎آورد؟!

ابـنا: برخی پاسخ می‏دهند که ازدواج پیرمردان با دختران کودک در آن زمان مرسوم بود.

ــ اتفاقاً سیره خلیفه دوم خلاف این بود و این هم یکی دیگر از دلایل ماست. «ابن قتیبه» در کتاب “غریب الحدیث” جلد اول صفحه 266 و «ابن ابی الحدید» در “شرح نهج البلاغه” جلد 12 صفحه 163 و «کراجکی» در “کنز العمال” جلد 16 صفحه 499 و کتاب “تاریخ مدینه منوره” جلد دوم صفحه 769 آورده‎اند که عمر بن خطاب مردان را نصیحت می‎کرد که: از خدا بترسند و با زنان هم سن و سال خود ازدواج کنند. او به دختران هم توصیه می‎کرد که تن به ازدواج با مردان پیر ندهند.

پس چطور خلیفه اهل سنت که در زندگی شخصی زاهد هم بود، خودش حرف خود را زیر پا گذاشته است؟!


ابـنا: کسانی هم که موضع ازدواج را قبول کرده اند آن را به تهدید علی(ع) به وسیله خلیفه دوم نسبت می‏دهند. نظر شما چیست؟

ــ در کتاب “اصول كافي” جلد پنجم صفحه 346 از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند: وقتی امیرالمؤمنین(ع) خواستگاری از حضرت ام‎کلثوم(س) را قبول نکردند عمر بن خطاب به «ابن عباس» گفت: به خدا چاه زمزم را پر مي‎كنم و هيچ فضيلتي را براي شما خانواده باقي نمي‎گذارم مگر اينكه آن را از بين مي برم؛ و دو شاهد مي آورم كه علي دزدي كرده و دست او را قطع مي كنم!

ابن عباس ترسيد و نزد حضرت علي(ع) رفت و مطالب را اظهار داشت. حضرت فرمودند به او بگو: “آن پيراهن زرد هنوز موجود است. اگر اين کارها را بکند من هم آن پيراهن زرد را مي پوشم”.

پیراهن زرد لباسی بود که علی(ع) در هنگام جنگاوری ها می‏پوشیدند. لذا وقتي خواستند قبر حضرت زهرا(س) را نبش كنند، حضرت پيراهن زرد را پوشيد و با ذوالفقار بر ديوار شکسته ايستاد. يكي از صحابه با دیدن این صحنه گفت: پيامبر(ص) فرموده بود بترسيد از لحظه اي كه علي بن ابي‏طالب(ع) بر ديوار شكسته بايستد و پيراهن زرد بپوشد.

یعنی حضرت علی(ع) فرمودند که من اينجا دیگر امر به سكوت نشده ام. آن قضيه حمله به منزل بود كه من امر به صبر شدم. ابن عباس این پيغام امیرالمؤمنین علی(ع) را به خلیفه دوم رساند و او ديد از اين راه موفق نمی‏شود و دست کشید.

«ابوالقاسم کوفی» در کتاب “الاستغاثه” جلد اول صفحه 78 ، «بیهقی» در کتاب “السنن الكبري” جلد 10 صفحه 144 و «بياضي» در كتاب “الصراط المستقيم” جلد سوم صفحه 130 شبیه همین ماجرا را از طرق مختلف آورده اند؛ لذا این توجیه هم برای اثبات این ازدواج صحیح نیست.

ابـنا: آیا دلایل دیگری هم بر عقلانی نبودن ازدواج حضرت ام کلثوم و خلیفه دوم وجود دارد؟

ــ بله، جناب «جعفر بن ابي طالب» برادر اميرالمؤمنين علی(ع)، همراه با مسلمانان برای جنگ موته به حبشه فرستاده شد. ایشان در آن جنگ شهيد شد. همسر ایشان «اسماء بنت عميس» بود. بعد از شهادت جعفر، ابوبكر او را به همسري انتخاب كرد و اسماء از ابوبكر دو فرزند به نام‎های «محمد بن ابي بكر» و «ام كلثوم بنت ابوبكر» به دنیا آورد.

حال اين اسماء کیست؟ ایشان کسی است که وقتی چند بار خواستند حضرت علی(ع) را ترور كنند خبردار شد و سریعاً كنيزش را به منزل امیرالمؤمنین(ع) مي‎فرستاد كه آقا شما را مي‎خواهند ترور كنند. حضرت نیز هربار می‏فرمودند خدا خود مرا حفظ مي‎كند و دعايش مي‎كرد. این اسماء همانی است که آنقدر محرم به خاندان اهل‎بیت(ع) بود که در تمام ماجرای غسل و تدفین حضرت زهرا(س) نقش اساسی داشت.

وقتی ابوبکر از دنیا رفت، حضرت علی(ع) با زن برادرش یعنی با همین اسماء بنت عميس ازدواج کرد. این ازدواج حضرت با اسماء نیز سفارش حضرت زهرا(س) بود. چون اسماء بانوی مؤمنه‎اي بود. بعد از ازدواج، حضرت علی(ع) فرزندان اسماء را دخترم و پسرم صدا مي‎زدند.

عمر بن خطاب وقتی ديد به هیچ وجه حتی با تهدید علی(ع) نمی‎تواند با ام كلثوم بنت زهرا(س) ازدواج کند، پس به تلافی عدم ازدواج دختر حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) با وی، آمد که با «ام كلثوم بنت ابوبكر» ازدواج کند. از طرفی هم میخواست کار ابوبکر را تلافی کند!


ابـنا: مگر ابوبکر چه کرده بود که خلیفه دوم می‎خواست تلافی کند؟!

ــ يكي از زن هاي مطلقه خلیفه دوم، دختر كوچكي داشت. خلیفه دوم گفت دخترت را به عقد من درآور. در این میان، ابوبكر مخالفت کرد و گفت که این دختر بچه بايد تحت حضانت مادرش باشد.

پس عمر بن خطاب گفت که به تلافي آن کار، دختر ابوبكر را به خانه‎ام مي‎آورم! بدین ترتیب با کسی ازدواج کرد که هم دختر ابوبكر بود و هم منتسب به علي بن ابي طالب(ع) بود و دختر خوانده‎ او محسوب می شد.

دلیل بعد هم اینکه نقل های آنها درباره ازدواج عمر با م کلثوم بسیار مغشوش است. ببینید:

در برخی کتب تاریخی است که وقتي ابوبكر از دنیا رفت، ام كلثوم بنت علی(ع) هنوز به دنيا نيامده بود يعني اسماء بنت عميس آبستن بود که ابوبكر مرد. پس ببينيد دوران خلافت عمر سن این دخنر چقدر بود. حال بماند که در برخی از کتب اهل سنت آورده شده که ام کلثوم بنت ابی بکر، پيغمبر را هم درك كرده و روايت از پيغمبر هم نقل كرده‎اند(!).

حال جای سؤال است که این کودک قبل از پدرش به دنيا امده بوده؟!

برخی دیگر نوشته اند: عمر با «عایشه» مشورت كرد و به خواستگاری ام کلثوم بنت ابی بکر رفت. در این خواستگاری نیز حضرت علی(ع) با اینکه دختر خوانده‎اش بود فرمودند که این دختر کوچک است. خود ام کلثوم بنت ابی بکر نیز گفت: اخلاق عمر تند است من نمي خواهم زن او بشوم.

برخی از اهل سنت هم گفته‎اند عقد كردند اما به زفاف نكشيد و عمر کشته شد. برخی نیز گفته‎اند صبر كردند ام کلثوم بنت ابی بکر بزرگ تر شود و بعد عروسی کنند ولی آن زمان عمر از دنیا رفت. پس این ام کلثوم نیز به خانه عمر نرفت.

اما بعضي از اهل‎سنت نوشته‎اند که عمر با ام کلثوم بنت ابی بکر ازدواج کرد و سه پسر نیز از او دارد!!

ما در جواب این نقل ها چند سؤال داریم: ام کلثوم بنت ابی بکر چند روز خانه عمر بود؟ چه كسي عقد آنها را خواند؟ مهريه‎اش چقدر بود؟ شاهد عقد چه کسی بود؟ نسل این دو و فرزندانشان کجا هستند؟ كجا مدفون شده‎اند؟ اين ها همه سؤال است. پس چرا برای این سؤالات جوابی در کتبشان نیامده؟ فقط ازدواج کردند و سه پسر داشتند؟؟!!

بعضي ها هم مي‎گويند اين خانم، جِنيه اي بوده كه به عقد عمر در آوردند كه آن هم موفق نشد و به زفاف نكشيد!

برخی كتب اهل سنت هم گفته اند که حضرت ام کلثوم(س) بعد از ازدواج با عمر، با پسر عمویش عون ازدواج كرد. بعد از شهادت عون، با برادرش محمد ازدواج كرد. پس از کشته شدن محمد نیز با عمويش جعفر ازدواج كرد (يعني با پدر شوهر اولش و عمويش)!!!

جواب به این شبهات این است که: آنها می گویند عون در جنگ تستر (شوشتر) شهيد شد كه زمان حكومت عمر بود! محمد برادر عون نیز در همین جنگ کشته شد. جالب اين است كه در زمان بودن شوهر اولش سه شوهر ديگر كرده است! اهل سنت كه مي‎گويند جنگ تستر در سال بیستم بوده و عمر در سال 23 هجري كشته شده است. حال اين در زماني كه شوهرش بوده سه شوهر ديگر كرده است؟!

«ابن قتيبه» در کتاب “المعارف” آورده است که “و بنات علي فأما زينب الكبری بنت فاطمة فكانت عند عبدالله بن جعفر فولدت له أولاداً قد ذكرناهم، وأما ام كلثوم الكبری و هي بنت فاطمه فكانت عند عمر بن خطاب فولدت أولادا قد ذكرناهم، فلما قتل عمر تزوجها جعفر بن ابي طالب (عمويش!!) فماتت عنده”.

فقط مي خواهند جعل کنند! ضمنا مگر جعفر ابي طالب در جنگ موته شهيد نشد؟! آخر نمي‎گوييد اين از كجا آمد؟


ابـنا: نتیجه چیست؟

ــ نتیجه اینکه عمر بن خطاب نه با ام کلثوم بنت زهرا(س) ازدواج کرد نه با ام کلثوم بنت ابی بکر.

در “تاريخ طبري” جلد سوم، صفحه 576 و “طبقات الكبري” جلد سوم، صفحه 265 و همچنین «ابن اثیر» در کتاب “البدايه و النهايه” جلد هفتم، صفحه 139 آورده‎اند که عمر بن خطاب با ام كلثوم بنت جرول خذاعی ازدواج کرد.

یعنی ام کلثوم دیگری هم پیدا شد! لذا «شیخ مفید» عليه الرحمة و الرضوان میگوید از اين كثرت اختلاف پيداست كه اصل ماجرا باطل است.

مثلا در فقه داريم كه: اگر براي رؤيت هلال دو نفر عادل خبر بدهند و شما از آنها بپرسيد در اول شوال ماه را كجا ديديد؟ اولی بگوید بالا ديدم که چنین طوقي داشت. دومی نیز بگوید پايين ديدم و بدون طوق. بر اساس فقه، حرف هر دو بی اساس و اصل ماجرا باطل است.

مرحوم شيخ مفيد مي فرمايد:

1. در اينكه آيا حضرت علي(ع) دخترش را به اختيار داده يا اجبار، اختلاف است؛

2. در اينكه حضرت علي(ع) خود مباشر عقد بوده يا عباس عموي پيامبر، اختلاف است؛

3. در اينكه ام كلثوم صاحب فرزند هم شده يا نه، اختلاف است؛

5. در اينكه آيا فقط يك پسر به نام زيد داشته يا دختري به نام رقيه هم داشت اختلاف است؛

6. در اینکه آيا زيد اولاد دار شد يا بدون اولاد از دنيا رفت اختلاف است؛

7. در اينكه وقتي زيد از دنيا رفت مادرش هم همراه او زير آوار ديوار از دنيا رفت يا مادرش زنده ماند (چون گفتند زير ديوار ماند) اختلاف است؛

8. در مقدار مهريه اختلاف است. برخي چهار هزار درهم، برخی پانصد درهم، بعضي 40 هزار درهم، و برخی 100 هزار درهم نقل کرده‎اند.

و …

مرحوم شيخ مفيد 17 اختلاف نقل كرده و گفته که اين اختلافات نشان از اين دارد که اين داستان از ريشه باطل است. شيخ مفيد در “مصنفات” جلد هفتم در بخش مسائل السرويه صفحه 86 به بعد به اين موضوعات پرداخته است.

«علامه مجلسي» نیز با قاطعيت مي فرمايد كه اين احاديث دلالت بر اين مسأله مي كند که اين اتفاق نزد اماميه نيفتاده است.

«مرحوم آیت الله مرعشي نجفي» نیز در تعليقاتشان بر کتاب “احقاق الحق” ج3، ص315 مي فرمايد اسماء بنت عميس صحابي مشهور و جليل القدری است كه از مهاجرين اوليه بوده و با همسرش به حبشه رفت. سپس به مدينه هجرت نمود و پس از شهادت جعفر با ابوبكر ازدواج کرد که از او صاحب فرزنداني از جمله ام كلثوم شد. اين همان دختري است كه اميرالمؤمنين(ع) او را پرورش داد و عمر با او ازدواج كرد. او ربيبه اميرالمؤمنين است و به جاي يكي از دختران آن حضرت است. پس دختر خوانده اميرالمومنين علی(ع) را به عنوان دختر اصلي ایشان جا زدند براي اينكه بگويند اختلافي نبوده ماجرای احراق بیت از بين رفته است.

مطلب بعدي هم اين است كه علي بن ابيطالب(ع) با آن شجاعت و غيرتش دخترش را به قاتل همسرش داد. اين ها را علماي وهابي نوشته اند و در اين اواخر به دست حجاج مي دهند. اين‎ها با نقشه اين كار را مي‎كنند.

يكي از علماي معروف ايرانشهر كه ساليان دراز در حوزه هاي علميه اهل سنت به تحصيل و تدريس پرداخته و در پاكستان و هندوستان به تبليغ و ترويج وهابيت و سلفي گري اشتغال داشته، پرسش هايي برايش مطرح شده از استادش «مولوي ت. ن.» مي پرسد که غالبا بي پاسخ مانده است. يكي از طلاب ايرانشهر به نام «خدانظر طوقي پور» 150 سؤال از آنها را در كتابي تحت عنوان “چند سؤال از محضر استادم” آورده كه يكي از آنها درمورد داستان ازدواج حضرت ام كلثوم(س) است. متن کتاب اين است:

سؤال 22: شیعه ها مي گويند جريان ازدواج عمر بن خطاب با دختر حضرت علي از اكاذيب و اساطير است. چون اولاً: در هيچ يك از صحاح سته به تفصيل جريان نيامده است. ثانياً: به گفته بعضي از محقيقن مثل «باقر شریف قريشي» از علماي سامرا در کتاب “حياة فاطمة الزهراء”، حضرت علي دختري به نام ام كلثوم نداشته بلكه كنيه حضرت زينب بوده است و ايشان نیز با عبدالله بن جعفر ازدواج كرده است. ثالثاً: مثل آنچه که در كتاب “الاغاني” جلد 16 صفحه 103 در ذيل ترجمه “احوال مغيرة بن شعبة” گفته شده، تشابه اسمي بوده و عمر درخواست ازدواج با ام كلثوم دختر ابوبكر را كرد كه آن هم در ابتدا مورد موافقت قرار گرفت ولي پس از آن با مخالفت عايشه روبرو و انجام نشد. رابعاً: ازدواج عمر با زني به نام ام كلثوم محقق شده ولي آن دختر جرول مادر عبيدالله بن عمر است و ربطي به دختر حضرت علي ندارد. مدرك این مطلب در “سير اعلام النبلاء تاريخ الخلفاء” سيوطي صفحه 87″ است. خامساً: حقايق تاريخي دروغ بودن اين جريان را به اثبات مي‎رساند آنجا كه مي گويد پس از رحلت عمر، محمد بن جعفر و پس از او برادرش عون بن جعفر با او ازدواج كرده است. در حالي كه خود در كتب “الاستيعاب” جلد سوم، صفحه 315 و 423″ و “تاريخ طبري” جلد چهارم، صفحه 213″ و “الكامل في التاريخ” صفحه 546″ تصريح كردند كه اين دو برادر در جنگ تستر كه در زمان عمر بوده به شهادت رسيدند. سادساً: مدعي هستند پس از اين دو برادر، عبدالله بن جعفر برادر سوم با او ازدواج كرده و ابن قتيبه كه گفت با عمويش ازدواج كرده است! در حالي كه او با زينب(س) ازدواج كرده و او را داشت. مدرك این هم “الطبقات الكبري” جلد هشتم، صفحه 462. يا اینکه او جمع بين اختين كرده كه در شرع جايز نيست دو خواهر كه هر دو زنده اند را بگيرد.

دلیلی از این ها که ذکر شد عقلانی تر هست؟؟

 

ابـنا: شبهه ای هم وجود دارد که می‏گویند این مسائل نباید مطرح شود؛ حال آنکه وهابیون با چاپ کتاب در تیراژهای میلیونی تلاش دارند که با مستمسک قرار دادن این ازدواج، مظالمی که به اهل بیت(ع) رفت را دروغ جلوه دهند!

ــ طبق فرموده رهبر معظم انقلاب، ما با اهل سنت وحدت داریم اما این بدین معنا نیست که از عقاید خود دست برداریم یا حقایق تاریخی را انکار کنیم.

ما قصد توهین به هیچ دین، مذهب یا شخصی را نداریم و خدای ناخواسته قصد ایجاد تفرقه نداریم. این مطالبی که گفته می‎شود همگی تاریخ است. ما مطالب کتب خودشان را کنار یکدیگر گذاشته و از همانها نتیجه می‏گیریم.

ابـنا: کتبی وجود دارد که خوانندگان ما برای آشنایی بیشتر به آنها مراجعه کنند؟

ــ بله؛ «دكتر محمد اميني ‎نجفي» در کتاب “انگيزه دولت هاي اموي و عباسي در جعل و ترويج حكايت ازدواج عمر با حضرت ام كلثوم”، «سید محمد علی حلو» در كتاب “كشف البصر عن زواج ام كلثوم من عمر”؛ «سعید داودی» در کتاب “مسائل سؤال برانگيز در تاريخ اسلام”؛ «كلب العباس محمدعلي» در کتاب “بزرگتر از دروغ!!! افتراء ازدواج حضرت ام كلثوم”؛ «سيد ناصر حسين لکهنوی» (که اهل هند است) در کتاب “افهام العداء و الخصم في نفي عقد ام كلثوم”؛ «علي محمد دوخير» در کتاب “ام كلثوم بنت اميرالمومنين علی(ع)” (چاپ بيروت)؛ «سيدمرتضي علم الهدي» در کتاب “انكاح اميرالمومنين ابنته من عمر” و «علامه سيد جعفر مرتضي عاملي» در کتاب “ظلامة ام كلثوم” به این موضوع پرداخته اند.

ابـنا: آیا حضرت ام کلثوم(س) در واقعه کربلا و سپس اسارت حضور داشتند؟

ــ بله؛ حضرت ام کلثوم(س) پس از واقعه هولناک کربلا، دوش به دوش حضرت زينب(س) بود. ایشان هم بارها و بارها در طول مسير خطبه خواند؛ در “كوفه”، “بعلبك”، “سيبور”، “نصیبیین” و چهل منزلي كه رفتند سخنان ایشان وجود دارد. همچنین ایشان در ورود به دروازه شام و ماجرای تازيانه و مطالب ديگر حضور داشت.

خطبه اي كه ام کلثوم(س) در كوفه خواند غوغایی به پا کرد. وقتي ديدند مردم كوفه نان و خرما در میان بچه ها تقسیم كردند. حضرت آمدند از دهان بچه ها نان و خرما را بيرون كشيد و گفتند: مگر ما را نمی‎شناسید؟ مگر نمی‎دانید صدقه بر ما حرام است؟

قافله وقتی در اربعين به کربلا بر‏گشت حضرت زينب(س) در كنار قبر برادر آنقدر ناله ‎کرد و لطمه زد که از حال رفت. حضرت ام كلثوم(س) نیز به همین شکل. حضرت زینب(س) روضه ‎خواند و لطمه ‎زد و از هوش ‎رفت؛ سپس حضرت ام کلثوم(س) بر‎خاست و روضه ‎خواند و از حال ‎رفت. يعني در همه وقایع پا به پاي حضرت زينب(س) بود.

حضرت ام كلثوم(س) همه جا احترام حضرت زينب(س) را نگه داشت و قبل از ايشان قدم بر نداشت و حتی قبل از ايشان صحبت نکرد؛ اما هر جا كه حضرت زینب(س) از حال مي‎رود، ایشان ادامه مي‎دهند.

در منزل حضرت ام البنين(س) كه زن‎ها براي عزداري وارد شدند و اولين دسته عزاداري زنانه بود، وقتی ماجرای کربلا را توضیح دادند، حضرت زينب(س) غش كرد؛ سپس حضرت ام كلثوم(س) به جای ایشان بلند شدند.

اين عليا مخدره در شهادت پيامبر(ص)، شهادت حضرت زهرا(س)، اميرالمومنين(ع) و هم برادرش امام مجتبي(ع) حضور و بر جان تحمل کرده است.

در لحظه جان دادن امام حسن مجتبی(ع)، حضرت ام كلثوم(س) و حضرت زينب(س) با هم آمدند. ایشان هم در واقعه كربلا و هم در اسار‎ها، پا به پاي اهل‎بیت(ع) بوده‎اند. كلمات و آن بيانات و سخنراني هايش داراي فصاحت و بلاغت نه به مانند خواهر ولي در حد خواهر بوده است. در کتاب “بلاغات النساء” كلمات این اوليا مخدره را آورده است.

حضرت ام کلثوم(س) مانند مادرشان با خواندن خطبه‎ها غوغایی به پا می‎کردند. خطبه فدكيه حضرت زهرا(س) که دو سال در يونسكو ثبت شد و مثل اين خطبه را هیچ زني نگفته و نخواهد گفت.

در قضيه كربلا امام حسين(ع) چقدر ام كلثوم(س) را صدا زدند. حتي در قضيه حضرت علي اصغر(ع) در مقاتل هست كه به حضرت ام كلثوم(س) فرمودند: “ولدي الرضيع” یعنی پسرم را بياور.

ابـنا: وفات حضرت ام کلثوم(س) در چه زمانی بود؟

ــ در کتاب “ریاحین الشریعة” جلد سوم صفحه 256 آمده که حضرت ام کلثوم(س) به دلیل اینکه صبري كه خداوند به حضرت زينب(س) عطا کرده بود را نداشت چهار ماه پس از بازگشت از سفر کربلا به مدینه، دق كرد و در واقع بر اثر شدت تألمات به شهادت رسید.

ابـنا: با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

 



دیدگاهها بسته شده است.