««نورحق ! »»

««نورحق ! »»

باز «طوفانی» ز «کین» از ره رسید
«تک درخت»، «توس» را از بُن برید
***
خاک و بادی از غبار ظلم و جور
«مشعل»«مشرق» را در بر کشید
***
نور او خاموش از «توفان سَم»
ناگهان شام سیاهی غم رسید ؟!
***
is (25)شد«خورآسان»، ساکت و بی نور و سرد
هشتمین«خورشید» ناگه،  ناپدید ؟!
***
آن مسافر، آن غریب دشت«توس»
چادر سرد «اجل» بر سر کشید؟!
***
رفت آن «مرد خدا» با حسرت اش
دور از «ماه مدینه»، بی امید ؟!
***
پیکر پاک اش، اسیر خاک سرد
جان گرم اش، چهره ای«جانان»بدید

*************************
«نورحق» هرگز نشد خاموش و سرد
گرچه آن«مرد خدا» با «سَم» شهید
***
 آن مسافر در غریبی گشت«شاه»؟!
در خراسان شوکت اش از ره رسید
***
مرقد اش شد«معهد» عشاق وی
«مشهدی» از «نور» آنجا شد پدید
***
مدفن اش شد قبله گاهی عاشقان
«کاروان» در «کاروان» از راه رسید
***
حاجیان بر گرد «کعبه» در طواف
«کعبه ای دل» در خراسان شد پدید
***
«مرد حق» هرگز نمیرد، زنده است
«دشمن حق» در تباهی ناپدید؟!
***
شهادت هشتمین ستاره ای آسمان ولایت و امامت حضرت امام رضا(ع) بر همگان تسلیت باد.
مصطفی خرّمی
20 / 9 / 94



دیدگاهها بسته شده است.