زینب کبری (س) و رسیدن به عمق معرفتی و باطنی قرآن

زینب کبری (س) و تفسیر قرآن در کوفه

زینب کبری (س) و رسیدن به عمق معرفتی و باطنی قرآن

حضرت زینب (س) در کوفه، معلم و مفسر قرآن بود، مفسری که به عمق معرفتی و باطنی قرآن رسیده بود و فقط عالم رسمی نبود وگرنه نمی‌توانست در عاشورا جز زیبایی نبیند و این‌گونه مدیریت کرده و سخن بگوید و رفتار کند.

davoodamiri_18125546

اگر بخواهیم دو شخصیت را در کربلا معرفی کنیم؛ حضرات زینب (س) و حسین (ع) هستند

قدر و منزلت حضرت زینب سلام الله علیها به رغم این‌که بسیار از ایشان یاد می‌کنیم آن چنان که شایسته است، معرفی نشده است. بیشتر حرف‌هایی که درباره ایشان می‌شنویم درباره مصائب ایشان است. مصائب ایشان سنگین بود به طوری که کوه هم تحمل این دردها را نداشت و تصورش برای انسان سخت است که یک بانو در معرض این همه مصائب سنگین قرار گیرد و بالاتر از آن را نمی‌توان تصور کرد. این جنبه در عین حال مهم است که این مصائب حضرت زینب (س) را از پا در نیاورد.

اگر مصیبتی به یک انسان وارد شود معمولا افراد دچار افسردگی می‌شوند. حضرت زینب (س) هم مشکلات زیادی داشتند اما هیچ‌گاه افسرده نبودند، افسردگی بیماری است، اما مصیبت از بیرون وارد می‌شود. افسردگی از درون است و انسان اگر ضعیف باشد و تحمل سختی‌ها را نداشته باشد، افسرده می‌شود.

این همه اسارات و تحمل مصائب و تلخی‌ها و رنج‌ها کمترین اضطراب و افسردگی در شخصیت حضرت زینب (س) ایجاد نکرد، کمترین تأثیری در قدرت و عزت ایشان نگذاشت، شجاعت حضرت زینب (س) در این صحنه‌ها بسیار شگفت‌انگیز است، به نظرم از شجاعت آن حماسه‌آفرینانی که در حماسه کربلا جنگیدند، بیشتر و قوی‌تر است و در درجه بالاتری قرار دارد.

در کنار حضور انبوهی از زنان شکنجه و مصیبت‌دیده و گرسنه، ایشان مدیریت درستی را از خود نشان می‌دهد و وقتی در مجلس یزید و ابن‌زیاد قرار می‌گیرد، سخنانی که ایراد می‌کند که بسیار برجسته و درخشان است. اگر انسان با خیال راحت و آرامش بنشیند این خطابه را بنویسد و بعد ارائه دهد باز نمی‌تواند در چنین سطحی ارائه دهد. شما به ندرت کسی را در عالم پیدا می‌کنید به این زیبایی بتواند سخن بگوید.

سخنان حضرت زینب (س) در این مقاطع یادآور خطبه‌های امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نهج‌البلاغه و خطبه‌های حضرت زهرا (س) است. این شجاعت و عزت، حاصل آن معرفت و تربیت‌شان بوده است که واقعا ایشان فقط فرزند ظاهری و بیولوژیک حضرت علی (ع) و زهرا (س) نبود، بلکه تربیت شده دست آن‌ها بود که این تربیت را در رفتار و منش ایشان می‌بینید.

اگر بخواهیم دو شخصیت را در کربلا معرفی کنیم؛ حضرات زینب (س) و حسین (ع) هستند. در روز عاشورا مدیریت صحنه کربلا به دست امام حسین (ع) بود و از عاشورا به بعد به دست حضرت زینب (س) بود و علم امام حسین (ع) به ایشان هم منتقل شده بود.

ایشان در کوفه، معلم و مفسر قرآن بود، مفسری که به عمق معرفتی و باطنی قرآن رسیده بود و فقط عالم رسمی نبود وگرنه نمی‌توانست این صحنه‌ها را ببیند، این‌گونه مدیریت کرده و سخن بگوید و رفتار کند.

وقتی ابن‌زیاد از ایشان می‌پرسد که دیدید خدا چه بر سرتان آورد؟ حضرت در آن شرایط بدون این‌که آمادگی‌ای داشته باشد فرمود: جز زیبایی ندیدیم. این جمله زیباست و معرفت عمیقی پشت آن خوابیده است. آن ملعون می‌پرسد دیدید خدا چه بر سر شما آورد؟

نگفت دیدید بر سرتان چه آمد؟ حضرت می‌گوید: ما جز زیبایی ندیدیم. این صحنه دو عامل دارد، یعنی به دو طرف نسبت دارد؛ یکی به خدا و دیگر به اشقیایی که این صحنه را آفریدند، نگفت کاری که شما کردید، زیبا بود. همان یک کار بود کسانی آمدند و امام حسین (ع) را شهید کردند، ولی این یک نسبتی با خدا دارد و نسبتی با افرادی که این فاجعه را آفریدند دارد. آن کاری که شما کردید، بسیار زشت بود و از آن زشت‌تر متصور نیست.

در سخنان ایشان هم آمده است که می‌گوید که شرم بر شما. چگونه می‌خواهید با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ملاقات کنید‌‍‍‍! ولی آن کاری که خدا کرد آن جز زیبایی و جمال نبود، یعنی وقتی یک حادثه را به خدا نسبت می‌دهد زیبایی می‌بیند، چه صحنه‌ای زیباتر از این‌که بنده‌ای مانند امام حسین (ع) بیاید و اوج بندگی و معرفت خود را این‌طور نشان دهد، مگر می‌توان عشق و حب به خدا را از این زیباتر به نمایش درآورد.

صبر و تحمل حضرت زینب (س) هم زیباترین صحنه است و آن کاری که با نوه‌های پیامبر (ص) کردند زشت‌ترین کار بود و ننگ و نفرت را در تاریخ برای خودشان بر جای گذاشتند؛ بنابراین هر چه درباره این بانوی گران‌قدر بیندیشیم و همدردی کنیم بسیار جا دارد. باید در باب لحظه لحظه‌های حرکات حضرت زینب (س) تأمل شود و کتاب‌ها نوشته شود.

اگر بخواهیم دو شخصیت را در کربلا معرفی کنیم؛ حضرات زینب (س) و حسین (ع) هستند. در روز عاشورا مدیریت صحنه کربلا به دست امام حسین (ع) بود و از عاشورا به بعد به دست حضرت زینب (س) بود و علم امام حسین (ع) به ایشان هم منتقل شده بود. این بدان معنی نیست که قبل از عاشورا نقش حضرت زینب (س) کم بود، قبل از شهادت یاران امام حسین (ع) هم نقش ایشان نقش برجسته‌ای در مدیریت اهل‌بیت امام حسین (ع) بود.

در واقع کانون عاطفی و آن مادری که در آن حادثه، نقش حضرت زینب (س) در کنار امام حسین (ع) را نشان می‌دهد، اما بعد از شهادت امام حسین (ع) این نقش تنها به حضرت زینب (س) می‌رسد، همین که این کاروان را به سلامت به مقصد برساند، هم با دشمنان مواجهه درست کند و هم پیام این شهیدان و این حماسه را به گوش جهانیان برساند و این حماسه را زنده نگه دارد، اگر امروز ما برای امام حسین (ع) اشک می‌ریزیم و قیام امام حسین (ع) زنده مانده، به خاطر نقش پررنگ حضرت زینب (س) است، این پیام را به بشریت رساندند.



دیدگاهها بسته شده است.