«به بهانه روز جهانی قدس و کشتار مردم بی دفاع غزه»(3)
«طلای سیاه، بلای جان مردم خاورمیانه!؟»
«چاه شماره یک» در واقع نام نخستین چاه نفتی بود که در سال 1287 خورشیدی، در منطقه «میدان نفتون» در نزدیک شهر مسجد سلیمان در استان خوزستان ایران، به «نفت» رسید. با کشف «طلای سیاه» خاورمیانه مورد توجه و طمع شرکت های بزرگ و کمپانی های کلان نفتی غربی قرار گرفت. کشف نفت گرچه بر زندگی عادی مردم نیز تأثیرات شگرفی داشت؛ اما، بیشترین منافع و سود سرشار از استخراج و فروش نفت به جیب سرمایه داران کلان غربی و کمپانی های بزرگ نفتی و خاندان ها و سلسله های حاکم بر این کشورها سرازیر می شد و می شود. در این میان؛ نصیب مردم کشورهای خاورمیانه از برکت «طلای سیاه» چیزی جز ناامنی، کشتار، جنگهای ویرانگر، بی ثباتی و هرج و مرج و… نبوده است.
«استعمار نوین(نامرئی)!؟»
سرانجام پس از سالها مبارزه بی امان، استعمارگران غربی ناچار شدند که سرزمین های اسلامی و عربی را تخلیه نموده و به حضور فزیکی خویش در این کشورها پایان دهند. استقلال ظاهری بسیاری از کشور های خاورمیانه، مردم این منطقه را ظاهراً به حاکمیت ملی رساند. اما، غافل از آنکه تمام سردمداران کشورها به گونه ای به یکی از کشورهای غربی وابستگی تام و تمام داشته و خود به «مهره ای نامرئی» استعمارگران تبدیل گشته و به گونه ای حیات سیاسی این رژیم ها وابسته به غرب و حمایت های مادی و معنوی اربابان سابق ایشان بوده است. گویا موجودیت این رژیم ها به گونه ای انفکاک ناپذیری با منافع و حضور غیر محسوس باداران شان گره خورده است.
بدون شک با پایان یافتن عصر استعمار کهنه، زمان «استعمار نوین» یا «استعمار نامرئی» فرا رسید که همچنان تا روزگار ما ادامه یافته است. نیازمندی مدوام رژیم ها و حاکمان منطقه به غربی ها، اینان را به مهره های حافظ منافع غرب تبدیل نموده است. چرا که تدوام حیات سیاسی ایشان تنها و تنها در ارتباط تنگاتنگ با غرب امکان پذیر است. «طلای سیاه» این منطقه مهمترین بهانه و قوی ترین انگیزه برای غربی هاست که با هر ترفندی باید همچنان در منطقه خاورمیانه حضور فعال داشته و این نعمت خدا دادی را با قیمت کم و به وفور به چنگ آورند.
«هراس نفت خواران!؟»
تجربه ثابت نموده است که «بیداری ملت ها» تنها و مهمترین دشمن منافع نامشروعی استعمارگران کهنه و نو بوده و هست. بی تردید نخستین گام این بیداری در وحدت ملت ها نهفته است. اتحادی که همواره همچون کابوسی وحشتناک خواب خوش سردمدران منطقه و اربابان غربی شان را آشفته نموده و زمینه هراس و ترس دایمی ایشان را از بیداری و اتحاد ملت ها فراهم نموده است. پس باید با هزاران ترفند و نقشه های شیطانی از آگاهی، اتحاد و بیداری ملت ها و مسلمانان خاورمیانه، جلوگیری گردد.
ایجاد و القای دشمنی ها میان کشورها و ملت ها؛ دامن زدن بر تعصب های کور قومی، مذهبی و نژادی؛ ایجاد جنگها و درگیری های ناخواسته میان کشورهای همسایه(جنگ ایران وعراق)؛ ایجاد ناامنی؛ ساخت گروه های تندرو و حمایت مادی و معنوی از آنها؛ بخصوص ایجاد کشور «صهیونیستی اسرائیل» و حمایت بی قید وشرط مادی و معنوی به صورت گسترده از این رژیم و… اندکی از صد ها ترفندی است که غربی ها و شرکت ها و کمپانی های جهانخوار شان را در خاورمیانه ماندگاری بخشیده و همچنان «طلای سیاه» ارزان و فراوان را در اختیار ایشان قرار میدهد.
«سر گرگ!؟»
حضور رژیم خونریز، اشغالگر و جنگ افروزی همانند اسرائیل در منطقه خاورمیانه، درست همان مهره گمشده غربی و امریکاست که میتواند همچون یک سگ زنجیری پر قدرت حافظ منافع غرب باشد. ایجاد رژیم ساختگی و پوشالی اسرائیل در 1948 با حمایت مادی و معنوی استعمارگر پیر(بریتانیا) در سرزمین فلسطین درست در راستای تأمین اهداف بلند مدت غربی ها به صورت بسیار ماهرانه ای طراحی و اجرایی گردید. با افول خورشید استعمار پیر، فرزند خلف وی(امریکا) در عرصه ای سیاست جهانی به مراتب از سلف پیر خود، خوش درخشید و اندک اندک به ابرقدرت جهانی تبدیل و به ژاندارم دنیا بدل گشت.
حمایت بی شمار امریکا از رژیم اسرائیل بدون شک همان «سرگرگی» است که امریکا برای مهار حکومت های استبدادی و سلطنت ها موروثی منطقه عرب نشین؛ باید در اختیار داشته باشد. حمایت بی دریغ امریکا اسرائیل را به قدرت بلامنازع منطقه تبدیل و اعراب را به خفت و خواری بی پایان با شکست ها و رسوایی های تاریخی رو برو ساخت. وجود همین رژیم غاصب و جنگ افروز در واقع اهرم مهار کشورها و سردمدارن عربی گردید که فرمان آن بدست امریکاست. البته، نباید فراموش کرد که منافع غربی ها و امریکا در سراسر جهان با استعمار نوین و نامرئی تأمین می گردد و به گونه ای انفکاک ناپذیری به هم گره خورده است. درست بر همین اساس است که هرجا امریکا حضور داشته باشد لاجرم غربی ها نیز حضور خواهند داشت، هرجا امریکا بجنگد باید اروپایی ها نیز سربازان شان را قربانی کنند و… .
چرا امریکا از اسرائیل حمایت میکند؟
امریکا علاوه بر اینکه از حضور اسرائیل همچون«سر گرگ» برای مهار رژیم های استبدادی منطقه بخصوص کشور های عربی سود می برد، تا براحتی بتواند همچنان به نفت این منطقه دسترسی سریع، آسان و ارزان داشته باشد. البته، این تنها دلیل برای حمایت میلیاردی امریکا از رژیم منفور اسرائیل نیست. بلکه، حمایت قوی «لابی صهیونیزم» در درون جامعه امریکا که بیشترین سرمایه را در اختیار دارند و نیز غول صنعت تسلیحاتی و غیر تسلیحاتی در دست این اقلیت است.
1) جیمی کارتر ریس جمهور سابق امریکا: خودکشی سیاسی را بر چشم پوشی از حمایت اسرائیل ترجیح میدهم!؟ این سخن تمام رئیس جمهور های امریکا از گذشته تا حال بوده است.
2) از زمان تشکیل رژیم غاصب اسرائیل تا کنون امریکا بیش از 600 میلیارد دالر کمک بلا عوض به این رژیم خونریز بخشیده و اهدأ نموده است!؟
3) ماندیل معاون رئیس جمهور امریکا: هیچ کشوری به اندازه اسرائیل از ما کمک دریافت نکرده است.
4) تمام هستی کشور امریکا به دست معدود سرمایه دارانی است که یا یهودی صهیونیزم اند یا میسحی صهیونیزم!
5) غول صنعت امریکا در تمام زمینه ها بدست سرمایه داران «لابی صهیونیزم» است .
6) بیش از 80% سرمایه امریکا، بطور مستقیم یا غیر مستقیم در اختیار طرفداران اسرائیل و یهودیان صهیونیزم است.
7) سرمایه گذاران و زمامداران تمام غول های رسانه ای امریکا همچون: (CNN)(CBS) و…، بصورت مستقیم یا غیر مستقیم در اختیار «لابی صهیونیزم» اند.
8) امریکا با 6% درصد نفوس دنیا؛ بیش از 70% ثروت های دنیا را در اختیار دارد و قسمت اعظم این ثروت و سرمایه مال شرکت های غول آسایی است که صاحب واقعی امریکا اند.
9) شرکت ها و مؤسسه های راکفلر و مال مورگان که بخشی عظیمی از اقتصاد امریکا را در اختیار دارند، وابسته به صهیونیزم بوده و «لابی صهیونیزم» اند.
10) در نيويورك در حدود 20 بانك مسلط صهيونيستي، مختص سرمايه گذاري هاي كلان فعاليت مي كنند، همچون: مورگان استانلي، لهمان برودرس، فايرست بوستون، كور پوريشن و برادران لازارد.
11) در بين كساني كه به طور منظم سرمايه هاي لازم، براي دولت اسرائيل فراهم مي آورند؛ نام اين افراد به چشم مي خورد: بارونهاي روچيلد؛ بانك داران واربوگ؛ ايساك و لفسون مالك سوپر ماركتهاي بزرگ و متعدد اروپا؛ گولمس صاحب صنايع عمده؛ لرد اسرائيل لي اف ميليونر و مدير يك شركت مهم و رئيس افتخاري سازمان صهيونيستي انگلستان؛ دريفوس ها و اسپنسرها؛ برادران لازارد انحصار گراني كه در سه قاره ي جهان، فعالیت گسترده دارند.
12) لوب ها، كهن ها، بلومنتال ها، شيف ها، مورتي مورها، كاهن ها، گلدمن ها، ساش ها، مورودوچ ها، پانل ها، مورژانتوها، ژنرال اسپيون كلي، سناتورهاي ايالات متحده چون جاكوب جاويتس و آبراهام ابيكف، اخلاف بانكداران خانواده ي ساموئل مونتاگو، اوپنهايمرهاي افريقاي جنوبي و بسياري از ثروتمندان ديگر از جمله «لابی صهیونیزم» اند.
13) برای همین است که یهودیان کشور امریکا تنها با 3% نفوس، در انتخابات این کشور چنان تأثیر گذار و سرنوشت ساز اند، که ناگزیر نامزد مورد حمایت ایشان، همیشه برنده میدان می شوند.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!؟
ادامه دارد… .