به بهانه روز جهانی قدس(4)

امید های خاکستری؛ پیروزی انقلاب در مصر!؟

امید های خاکستری؛ پیروزی انقلاب در مصر!؟

«به بهانه روز جهانی قدس و کشتار مردم بی دفاع غزه»(4)

امید های خاکستری!؟

خود سوزی جوان تونسی در ماه قوس1389 خورشیدی، انگار جرقة بوده که به انبار باروتی در خاورمیانه؛ انفجار عظیم و فراگیری که در کمترین زمان ممکن تقریباً اکثریت کشورهای عربی را فرا گرفته و حاکمان این کشور ها و حامیان غربی شان را به وحشت انداخت. این حادثه همچون یک زلزله مهیب و یا همچون یک سونامی ویرانگر؛ ناگهانی، غافلگیر کننده، غیر قابل پیش بینی، مهار ناپذیر و سیل آسا به پیش رفته و طومار حیات سیاسی دیکتاتورهای منطقه را یکی پس از دیگری در هم می پیچید! .

کشتار نوین به سبک اسرائیل(بمباران فسفری)

کشتار نوین به سبک اسرائیل(بمباران فسفری)

رخداد شگفت انگیزی در تاریخ کشورهای عربی و مستعرب سابقه نداشت، در واقع همچون: شمع امیدی روشن گردید که ممکن بود با مدیریت درست به مشعل فروزانی تبدیل گردیده و آینده منطقه و کشور های عربی را روشنایی بخشد. برخی به این رویداد بی نظیر رنگ دینی داده آنرا «بیداری اسلامی» خواندند. بعضی دیگر بدان وجه ملی داده عنوان «ربیع العربی» (بهار عربی) را برایش برگزیدند. جمعی این رخداد تکان دهنده و فراگیر را نوع طغیان طبقه محکوم در برابر حاکم و بدان لعاب اقتصادی داده و نام «انقلاب الخبز» (خیزش نان) را برای آن انتخاب کردند.

البته؛ از دیگرسو، این حادثه عجیب و دگرگون کننده، «امیدهای روشنی» را در دلهای ستمدیدگان این کشورها و دیگر آزادی خواهان ایجاد کرد که گویا «دومنیوی» سقوط دیکتارتورهای مادام العمر و موروثی کشورهای عربی آغاز گردیده و همگان انتظار داشتند این روند تا پایان سقوط آخرین دیکتاتور ادامه یابد! اما، حاکمان و پادشاهان این کشور ها، خیلی زود به عواقب ویرانگر این خیزش پی برده و در سدد مهار آن برآمدند. بدون شک سرویس های جاسوسی غرب که در آغاز کاملاً غافلگیر شده بودند، خیلی زود بر اوضاع مسلط گردیده و با مدیریت هوشمندانه به یاری دیکتاتورهای منطقه شتافتند، در نهایت «امید روشن» خیلی زود به «خاکستر» نشست و هیچ ملتی عربی به آرزوی خود نرسید!؟

«سونامی ناکام!؟»

انقلاب در مصر

انقلاب در مصر

انفجار عظیمی که با خودسوزی جوان تونسی در ماه قوس(آذر) 1389، به راه افتاد، در آغازین روزها دقیقاً ویژگی های کامل یک انفجار را داشت: ناگهانی، پرقدرت، ویرانگر، اثرگذار، مرکز گریز و… بود، به گونه ای که هر کشوری که به مرکز این انفجار(تونس) نزدیکتر بوده، تأثیرات این تحول در آنجا بیشتر محسوس و اثرگذار بوده است و هرچه از مرکز دورتر بوده اثرات کمتری را شاهد بوده است.

این انقلاب که 16 کشور عرب و مستعرب را به شدت متأثر ساخته بود، در این کشورها اثراتی ناهمگون و متفاوتی از خود به جای گذاشت. اما، همانگونه که پیش بینی می شد، این اثرگذاری کاملاً موقتی، محدود و ناپایدار بود. مهمتر از همه که به دلایل نبود رهبری واحد، گوناگونی خواسته و انگیزه ها، وجود گروه های متعدد و…؛ در نتیجه، این انقلاب ها از سوی سازمان های جاسوسی غربی- عربی؛ با هوشمندی فوق العاده و شیطنت کامل به سوی منافع طبقات حاکم هدایت و به سمت منافع غرب سوق داده شده، کاملاً مصادره گردید! حال به پیآمدهای متفاوت زیر توجه کنید:

  1. انقلاب در بحرین!؟

    انقلاب در بحرین!؟

    گرچه انقلاب خیلی زود در کشور تونس به بار نشست. اما، در نهایت فقط مهره عوض شد و رژیم مشابه جای سلف خود را گرفت!؟

  2. در مصر چرخ انقلاب کاملاً به گیل نشست، دموکراسی حقیقی به چالش کشانده شد، آرای مردمی نادیده گرفته شد و سرانجام با خشونت های کذایی ساختگی سرویس های غربی و عربی؛ رژیمی که از درون صندوق های رأی با خواست مستقیم مردم شکل گرفته بود، با کودتای نظامی سرنگون و رئیس جمهور مردمی و قانونی سر از پشت میله ها درآورد.
  3. انقلاب خونین مردم لیبی پس از جنگ چندین ماهه، با مداخلات مستقیم نظامی غربی ها ساقط و یک رژیم دست نشانده طرفدار غرب در اوضاع متزلزل این کشور زمام امور را بدست گرفت.
  4. انقلاب خونین مردم یمن؛ تنها به جابجای دیکتاتور انجامید.
  5. انقلاب خونبار مردم بحرین، هرگز به جای نرسید و ثمره محسوس و ملموسی در پی نداشت!
  6. شورشهای مردم شرقیه کشور سعودی، به سختی سرکوب گردیده و به خون نشست!
  7. تظاهرات مردمی در چهار کشور؛ الجزایر، اردن، عمان و مراکش تنها اندک تغیرات سیاسی و دولتی را به دنبال داشت.
  8. اعتراضات جزئی، در عراق، کویت و لبنان خیلی زود و بدون کدام نتیجه به خاموش گرایید.
  9. در دو کشور قطر و امارات اوضاع کاملاً عادی بود و هیچ اعتراضی رخ نداد.
  10. سوریه خط مقدم مقاومت

    سوریه خط مقدم مقاومت

    در این میان؛ شورش ها و اعتراضات سوریه بر خلاف دیگر کشورهای عربی، کاملاً به نفع غربیها، رژیم غاصب اسرائیل و حکومت های استبدادی منطقه به پیش رفت و به ضرر جبهه مقاومت تمام گردید. اعتراضات مردمی باجهت دهی سرویس های اطلاعاتی غرب و کمک های مادی و معنوی گسترده غربی- عربی، به سمت جنگهای تمام عیار و فرسایشی سوق داده شده و گروه های تروریستی سلفی به اوج قدرت رسیدند.

بدین سان؛ همان تک روزنه امیدی که برای ملت های ستمدیده عربی گشوده گشته بود، خیلی زود بسته گردید و مردم سمتکش بلادیده این کشورها، دوباره به لاک خمودگی و خموش تاریخی خود فرو رفتند. این گونه شد که نه «بیداری اسلامی» به جای رسید و نه «انقلاب الخبز» به ثمر نشست و نه بهار عربی به بار نشست!؟ بقول معروف:

«دوباره همان خرک ده همان درگ !!» .

ادامه دارد … .

مصطفی خرّمی

بیست و نهم رمضان المبارک 1435 برابر با 6/ 5 / 1393

کویته – پاکستان



دیدگاهها بسته شده است.