««به بهانه 14 اگست(چوده اگست) سالروز آزادی پاکستان(3)»»
«نقش هزاره ها در آزادی، بازسازی و دفاع از تمامیت ارضی کشور پاکستان»
«بی کاری و فاجعه زلزله!!»
انحلال اردوی(ارتش) کوچک هزارگی، بیکاری گسترده ای هزاره ها را به دنبال داشت. زیرا، به جز عده ای اندک که در ارتش باقی ماندند، اکثریت نیروهای هزاره، که ادامه خدمت زیر فرمان دیگران برای شان سخت و دشوار بود، فوج را ترک کردند. در آن زمان در محیط محدود و کوچک شهر
؛ جای برای کار، امرار معاش و استخدام وجود نداشت. این مسأله عرصه ای گسترده ای از دشواری ها، تنگدستی و بیکاری را پیش روی سربازان هزاره و خانواده های شان گشود! عده ای اندکی با خانواده های شان راه ایران را در پیش گرفتند. چون ایران تنها کشوری بود که به دلیل تعلقات مذهبی هزاره ها، از گذشته های دور مورد توجه این جماعت قرار داشت. تا آن زمان که هیچ کسی جرأت بازگشت به سرزمین آبایی و اجدادی در هزارستان را به ذهن راه نمی داد، به ناچار برخی مسیر بازگشت را در پیش گرفتند، با این که از پیآمد های چنین بازگشتی، برای خود و خانواده های شان به هیچ وجه مطمئن نبودند.
فاجعه زلزله 31 می سال 1935 در شهر کویته، مرگ حدود شصت هزار انسان را در پی داشت، که در میان قربانیان جمعی کثیری از هزاره ها نیز به چشم می خورد. این فاجعه پر تلفات گرچند برای جامعه نوپای هزاره هند به خصوص، سخت و
تکان دهنده بود. اما، از آن طرف افق های نوینی از کار، شغل و حرفه های جدید را، به روی ایشان گشود. برخی دوباره جذب ارتش شدند و بعضی هم برای بازسازی شهر استخدام گردیده و برخی دیگر به حرفه های همچون: نجّاری، کفّاشی، خیّاطی، رانندگی، مکانیکی، مغازه داری و تجارت و… روی آوردند . در واقع این نابودی و نیستی دردناک طبیعی، تداوم حیات و زندگی جامعه کوچک هزاره کویته را بدنبال داشت، که در بن بست کامل قرار گرفته و جای برای رفتن نداشتند.
«مسیر پیشرفت هزاره ها »
با آغاز جنگ جهانی دوم در سال 1939 میلادی، هزاره های هند به ویژه هزاره های مقیم شهر کویته، بار دیگر مورد توجه ارتش هند بریتانوی قرار گرفتند. جمعی بسیاری از نسل جوان هزاره، جلب و جذب ارتش شده و مورد تعلیم و تربیت
اکادمیک قرار گرفتند. تعداد زیادی از هزاره ها در بخش های مختلف ارتش از نیروی زمینی تا هوایی و… مشغول خدمت شدند. که بعد ها این جوانان پر شور به رتبه های بالای در اردو (ارتش) دست یافته و «هسته مرکزی اردوی نوساز پاکستان» را پایه ریزی کردند. در این دوره جوانان هزاره که اندک سوادی داشتند، خیلی زود پله های ترقی را طی نموده و با اثبات لیاقت و شایستگی شان به جمع افسران ارتش پیوستند. اینان از نخستین افسران هزاره بودند که پس از فراغت از دانشکده افسری، بارها ارتقأ رتبه یافته و نشان های جرأت و شایستگی دریافت نمودند.
یکی از افسران جوان هزاره، جوان برومند و شایسته هزاره، «محمد موسی خان هزاره» فرزند سردار یزدان علی خان هزاره بود، که پس از اثبات لیاقت و شایسته گی در ارتش بریتانوی هند، برای تحصیلات عالی مسلکی در سال 1933 به دانشکده افسری دیره دون اعزام شد . این افسر جوان و پرتلاش هزاره خیلی زود پلکان ترقی در ارتش را پیموده و به رتبه ژنرالی رسید. افسران جوان دیگری نیز جذب رشته های مختلف ارتش شدند که بعدها هرکدام شان در ارتش پاکستان به مقامات بالایی دست یافته و برخی در راه دفاع از تمامیت ارضی پاکستان جان شان را فدا نمودند .
«ثبات نسبی در جامعه هزاره »
پس از پایان جنگ جهانی دوم، زندگی درجامعه کوچک هزاره های هند، به ثبات نسبی رسید. زیرا، علاوه بر تمایل طبیعی خدمت در ارتش، اینک که اندکی از خم و چم های زندگی شهری را آموخته بودند، از تنگناهای اقتصادی جان بدر برده و برخی ها حتی سرمایه های کمی فراهم آورده، اندک اندک وارد بازار کار شهری و تجارت شدند. این کار علاوه بر ایجاد درآمد برای صاحب سرمایه، ایجاد اشتغال جمعی از هزاره ها را نیز در پی داشت.
در میان حرفه ها، «کفاشی یا موچیگری» در خورده اقتصاد جامعه کوچک هزاره، نقش بسیار برجسته ای داشت و باعث امرار معاش خانواده های بسیاری گردید. بجز اینها، کار در «کان کویهله» (معدن ذغال سنگ) جمعی زیادی از کارگران هزاره را، به خود جلب کرده بود. بویژه که بعد ها، خورده سرمایه داران هزاره، با خریداری معادن ذغال سنگ، استخراج و تجارت نسبتاً سودمند آن، این صنعت را به انحصار هزاره ها درآورند .
سرانجام تجزیه شبه قاره هند و ظهور کشوری بنام«پاکستان» روزنه
های جدیدی از بازار کار وتوانمندی های اقتصادی را، به روی هزاره ها گشود. زیرا، با مهاجرت هندوها و سیکها از خاک پاکستان و تخلیه شهر کویته از وجود این جماعت، خالیگاه های به وجود آمد که بازار کار و تجارت این شهر را، به شدت متأثر ساخته بود. اما، خوشبختانه هزاره ها با تلاش بسیار، درایت و کاردانی تمام توانستند، خیلی زود خالیگاه های ایجاد شده را پر کرده و در بسیاری از کارها و حرفه ها سهم بسزایی داشته باشند. لذا، این قوم زحمت کش در کمترین زمان ممکن سررشته ای بسیاری از شغل ها و کارهای به زمین مانده، در بازار این شهر را، بدست گرفتند .
«نقش هزاره ها در آزادی کشور پاکستان»
هزاره ها همچون دیگر مسلمانان شبه قاره هند رهبری مرحوم محمد علی جناح«قائد اعظم» را، از جان و دل پذیرفتند و در کنار ایشان برای ایجاد یک کشور مستقل اسلامی زحمات بسیار کشیده و با تمام توان به یاری رهبری جنبش برخواستند. حضور «مرحوم قاضی محمد عیسی» شخصیت ملی و سیاسی هزاره ها، به عنوان عضو برجسته در حزب مسلم لیگ، مشاور و همکار فعال محمد علی جناح بانی کشور پاکستان، خود حاکی از حضور پرشور «هزاره ها» در کنار دیگر مسلمانان برای استقلال و آزادی این کشور است. چنانچه پس از تشکیل کشور مستقل مسلمانان شبه قاره(پاکستان)، عملکرد نیروهای نظامی و افسران هزاره برای برقراری امنیت در کشور تازه تأسیس پاکستان و نیز بعد ها شرکت ایشان در صحنه های دفاع از تمامیت ارضی این کشور برجسته و کم نظیر بوده است .