««غروب هفتمین خورشید»»

««غروب هفتمین خورشید»»

«سالیاد غروب غمگین هفتمین خورشید امامت و ولایت بر همگان تسلیت باد.»

«میلاد فرخنده»
حضرت امام موسی کاظم(ع) در هفتم ماه صفر سال ۱۲۸هـ.ق، در دهکده «ابواء» از توابع مدینه الرسول چشم به جهان گشود. ولادت فرخنده وی برای پدر بزرگوارش امام صادق(ع) به اندازه ای خوش یمن بود که آن حضرت به ‌همین مناسبت سه روز جشن گرفت و مردم مدینه را اطعام نمود. امام کاظم همزمان با رشد و بالندگی جسمی، زیر تربیت بزرگترین دانشمند و فقیه جهان اسلام(امام صادق(ع)) قرار گرفته و در بزرگترین دانشگاه علمی آنروز جهان اسلام به بالاترین جایگاه علمی از دانش های متداول روز دست یافت.

«عصر تشکیک !؟»
YasGroup.ir-shahadat-imam-kazem-100با اینکه مرگ اسماعیل فرزند ارشد امام صادق(ع) در زمان حیات پدرش در سال143هـ.ق اتفاق افتاد و امام هنگام تشییع بارها با برداشتن روپوش جنازه وی را به مردم نشان داد، شاید بدان دلیل که حضرت انحرافات پس از مرگ فرزند ارشد خویش را به خوبی پیش بینی کرده بود. اما، جمعی امام را متهم به دروغگویی نمودند که پیش از این به امامت اسماعیل خبر داده؛ ولی، اسماعیل به امامت نرسیده وفات نمود. جمعي از پیروان اسماعیل اصلاً منکر مرگ وی شده و گفتند که نقشه «مرگ اسماعیل» از سوی امام صادق(ع)، برای حفظ جان اسماعیل از گزند عباسیان، از روی تقیه طراحی و اجرا گردیده است. زیرا؛ اسماعیل به زندگی مخفیانه ادامه داده و حتی پنج سال بعد از مرگ پدرش در بازار بصره دیده شده است. اما، امام صادق(ع)، ضمن معرفی امام موسی کاظم(ع) و ستایش از وی، پیروان اسماعیل را گمراه خوانده، ایشان را دشمن تشیّع دانسته و به سختی از ایشان بیزاری جستند.
سرانجام، پس از شهادت امام صادق(ع)در سال 148هـ.ق، شیعیان به دو گروه عمده تقسیم گردیدند: اکثریت شیعیان بر اساس سفارش امام به امامت فرزند کوچکترش امام موسی کاظم(ع) روی آوردند. ولی، اقلیتی که به امامت اسماعیل معتقد بودند، امامت امام کاظم را انکار نموده و با اهدای لقب «مکتوم» برای محمد فرزند اسماعیل، او را امام خویش خواندند و به «اسماعیلیه» شهرت یافتند.
شیخ مفید از علاقه شدید امام صادق(ع)به فرزند ارشدش اسماعیل خبر میدهد، تا جای که همین علاقه زیاد باعث شد که برخی شیعیان گمان کنند، که گویا اسماعیل بعد پدرش امام خواهد بود. زیرا، از طرفی مورد علاقه شدید پدر بوده و از دیگر سو، فرزند ارشد امام است. ادّعای امامت دروغین دیگر برادر امام عبدالله، مشهور به «افطح»، از دیگر انحرافاتی بود که در مسیر امامت ایجاد گردید. گرچه این ادعا با برخورد روشنگرانه ای امام به شکست انجامید و عبدالله از ادعای خویش دست برداشت؛ با این وجود، بعدها جماعتی به امامت وی گرویده و فرقه «فطحیه»را به وجود آورند.

««امامت و شهادت!»»
دوران امامت امام کاظم که حدود 35 سال به درازا کشید، از نظر سیاسی در عصر نیرومندی نظام عباسی و با چهار خلیفه (منصور، مهدی، هادی و هارون الرشید) همزمان گشته است. بر اساس گزارش های مستند تاریخی پیداست که در باور عمومی خلافت و حکومت تنها حق مشروع علویان بود که همین مسأله باعث ایجاد حساسیت عباسیان گردیده و با بدگمانی های بسیاری از سوی منصور دومین خلیفه عباسی، نخستین تنش ها میان دو خاندان همخون و همریشه هاشمی(علویان و عباسیان) کلید خورد. تنش های که به بازداشت های گسترده، زندان و شکنجه علویان انجامید و کشتارهای بسیاری از ایشان را به دنبال داشت.
برای همین؛ امام ناگزیر باید با رعایت تدابیر شدید امنیتی زمامداری امر مهم و عظیم امامت را به دست داشته و تنها بتواند مسیر علمی جد و پدر بزرگوارش را در تربیت شاگردان دانشمند و عالم ادامه دهد. با این وجود؛ امام کاظم از محدودیت ها و ممنوعیت های ایجاد شده از سوی نظام عباسی به دور نماند. بلکه، بعنوان یکی از بزرگان علوی به صورت دایم زیر نظر قرار داشت و بارها بازداشت و زندانی گردید. اوج بازداشت ها در زمان هارون الرشید اتفاق افتاد، هارون که با توطئه های رنگین و سنگین بارها به ترور شخصیت امام دست زده و موفق نشده بود. سرانجام در بیست و پنجم رجب سال 183 هـ.ق به زندان بان«سندی بن شاهک» دستور داد که امام را، مسموم نموده و در پنجاه و پنج سالگی به شهادت رساند.

مصطفی خرّمی
24 / 2 / 94

یادآوری لازم: با عرض پوزش به دلیل خرابی دامین و به دلیل نکات ارزشمند تاریخی با اندک تأخیر نشر گردید.



دیدگاهها بسته شده است.