وفات مظلومانه و غریبانه امالمصائب حضرت فاطمه صغرى عقیله بنى هاشم زینب کبرى (س) در شب یکشنبه ۱۵ رجب سال ۶۲ ه به وقوع پیوسته است.[۱]
در مدت یک سال بعد از واقعه کربلا، زندگانى آن حضرت همراه با اشک و آه و خاطرات اسارت و کربلا سپرى گشت. در عظمت آن مخدره همین بس که به فرموده صدوق (ره)، از جانب امام حسین (ع) نیابت خاصه داشته است و تا هنگامى که بیمارى امام زین العابدین (ع) تمام نشده بود، این نیابت ادامه داشت.[۲]
نام گذارى حضرت
هنگام ولادت جبرئیل از جانب خداوند متعال بر پیامبر (ص) نازل شد و عرض کرد: «یا رسول الله، اسم این دختر را زینب بگذار». آنگاه جبرئیل گریست. پیامبر (ص) پرسید: سبب این گریه چیست؟ عرض کرد: همانا این دختر از آغاز زندگانى تا پایان روزگار در این سراى ناپایدار با رنج و درد و بلا خواهد زیست. گاهى به درد مصیبت شما یا رسول الله مبتلا میشود و گاهى در ماتم مادرش و گاهى در مصیبت پدر و گاهى به درد فراق برادرش حسن مجتبى (ع) دچار خواهد شد. از همه بالاتر به مصائب کربلا و نوائب دشت نینوا گرفتار میشود چنانکه مویش سفید و قامتش خمیده خواهد گردید.
این خبر را اهل بیت (ع) شنیدند و اندوهناک و گریان شدند. پیامبر (ص) صورت بر صورت حضرت زینب (س) نهاد و گریست. حضرت صدیقه طاهره (س) فرمود: یا ابتا، این گریه براى چیست؟ خداوند دیدههای تو را نگریاند. فرمود: اى فاطمه، بعد از من و تو این دختر دچار بلاها و مصائبى میشود. حضرت صدیقه (س) فرمود: چه ثواب دارد آن کسى که بر دخترم زینب (س) گریه کند؟ آن حضرت فرمود: «اى پاره تنم واى نور چشمم، ثواب کسى که بر او و مصائب او گریه کند مانند ثواب کسى است که بر برادرش حسین گریه کند». سپس نام آن حضرت را «زینب» نهاد.[۳]
آن حضرت یک سال و چند ماه بعد از واقعه کربلا با قلبى پر از اندوه از مصائب کربلا در خانه خود رحلت فرمودند و در همان خانه دفن شدند. در وفات آن مخدره مظلومه روزهاى ۱۴ رجب و دهم ماه رمضان را هم گفتهاند.[۴]