طی سال های اخیر سیاست خارجی تهاجمی عربستان نه تنها به ارتقاء جایگاه منطقهای و بینالمللی ریاض نیانجامیده است بلکه شکست در بیشتر پروندههای منطقهای در یمن، عراق، سوریه، فلسطین، لبنان و محاصره قطر موجب شده است تا صدای کشورهای مخالف با رویکردهای تفرقهآمیز و بیثباتساز عربستان در اتحادیه عرب بلندتر از قبل شده تا آنجا که برخلاف خواسته سعودیها از لزوم بازگشت سوریه به این اتحادیه سخن میگویند.
متعاقب پیروزیهای مکرر دولت سوریه در عرصه نظامی و تثبیت جایگاه دمشق در فاز امنیتی با شکست گروههای تروریستی وابسته به دول محور غربی- عربی که طرح تجزیه این کشور را در سر میپروراندند، بواسطه این موفقیتها با گذر هرچه بیشتر زمان تمامی تلاشهای مخالفان دولت سوریه طی سالهای گذشته برای منزوی کردن و مشروعیت زدایی بین المللی از آن رو به نابودی است و دمشق با قدرت بیشتری در حال بازیابی جایگاه و منزلت بینالمللی خود نزد دیگر دولتها و همچنین در سازمانها و مجامع بین المللی میباشد. سفرهای مکرر هیئتهای نمایندگیهای از کشورهای مختلف به دمشق و دیدار با مقامات سیاسی این کشور طی ماههای اخیر نماد بارز این رویداد است.
در این میان به طور حتم درخواست پارلمان عربی برای پایان دادن به تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب که امروز (24 آذر) در رسانهها انعکاس زیادی یافت موضوعی است که در روند نرمالیزه شدن روابط خارجی سوریه بویژه با جهان عربی از اهمیت بسزایی برخوردار است. اتحادیه عرب هفت سال پیش در نوامبر 2011 فعالیت سوریه که یکی از اعضا موسس این سازمان محسوب میشود را در تمامی نهادهای زیرمجموعه خود به حال تعلیق درآورد و حتی در برههای کرسی دولت سوریه به معارضین واگذار شد. با این حال اکنون درخواست پارلمان عربی به عنوان یکی از ارکان اصلی این اتحادیه که در سال 2001 و در اجلاس سران اتحادیه عرب در عمان ایجاد شدو تا سال 2012 مقر اصلی آن در شهر دمشق سوریه قرار داشت از حیث دلایل و پیامهای سیاسی این درخواست و همچنین آثار و تبعاتی که میتواند در پی داشته باشد بسیار حائز اهمیت است.
خیز آرام اتحادیه برای خروج از قلمرو حکمرانی ریاض
در طول حیات بیش از هفت دههای اتحادیه عرب همواره تصمیمات و رویکردهای نه چندان موثر این نهاد تابعی از توازن قدرت و سمتگیریهای کشورهای قدرتمند عضو آن بوده است. تا پایان حکومت جمال عبدالناصر رهبری این سازمان را مصر برعهده داشت اما افول مصر در دوران انور سادات که با سیاست در تنش زدایی با رژیم صهیونیستی و انعقاد قرارداد کمپ دیوید و سپس اخراج مصر از اتحادیه عرب به دست آمد، همزمان بود با قدرتگیری اقتصادی کشورهای نفتخیز خلیج فارس در نتیجه افزایش وابستگی این نهاد به کمکهای مالی کشورهای ثروتمند خلیج فارس، از جمله عربستان سعودی.
با آغاز تحولات بیداری اسلامی در منطقه عربی، سعودیها تلاش کردند تا با استفاده از نفوذ خود، برخلاف منشور نخستین این سازمان در عدم دخالت در امور کشورهای عضو، از این نهاد برای تأثیرگذاری بر روند تحولات جاری در کشورهای عربی استفاده کنند. تأثیرگذاری ریاض و حتی قطر در آن برهه بر تصمیمات اتحادیه کاملاً قابل لمس بود به صورتی که اتحادیه عرب به همان اندازه که در مورد لیبی و سوریه جانب مخالفان را گرفت در مورد بحران سیاسی در بحرین و یمن و سیاستهای سرکوبگرانه رژیمهای این دو کشور که متحد ریاض محسوب میشدند سیاست کاملاً منفعلانه و حتی ضددموکراتیک اتخاذ کرد.
با این حال طی سال های اخیر سیاست خارجی تهاجمی عربستان نه تنها به ارتقاء جایگاه منطقهای و بینالمللی ریاض نیانجامیده است بلکه شکست در بیشتر پروندههای منطقهای در یمن، عراق، سوریه، فلسطین، لبنان و محاصره قطر موجب شده است تا صدای کشورهای مخالف با رویکردهای تفرقهآمیز و بیثباتساز عربستان در اتحادیه عرب بلندتر از قبل شده تا آنجا که برخلاف خواسته سعودیها از لزوم بازگشت سوریه به این اتحادیه سخن میگویند.
حفظ یکپارچگی سوریه
به طور حتم اصلیترین هدف آمریکا و غرب از حضور تمامعیار در بحران سوریه زمینهسازی برای تجزیه این سرزمین برای رفع تهدید همیشگی دمشق برای اسرائیل، قطع زنجیره اتصال محور مقاومت و البته خارج کردن یکی دیگر کشورهای غرب آسیا از مدار اتحاد با مسکو بوده و هست. با این وجود پیروزیهای چشمگیر دولت سوریه و متحدان آن این طرح رادر بعد نظامی و عملیاتی به شکست کشانید و اکنون با بیشتر شدن نقش و حضور سوریه در سازمانهای منطقهای و بین المللی همچون اتحادیه عرب (در صورتی که سوریه تمایلی به بازگشت به این نهاد داشته باشد) در بعد سیاسی نیز باید گفت طرح تجزیه سوریه به تاریخ خواهد پیوست.
تضعیف تلاشها برای مشروعیتزدایی از اسد در آینده سوریه
با نمایان شدن ناتوانی گروههای ترویستی دستپروده محور غربی- عربی در برابر ملت سوریه، اکنون این کشورها در پی آن هستند تا از طریق تصرف سرزمین در فاز سیاسی و در فرآیند مذاکرات تعیین آینده سوریه مداخله کرده و از استمرار نظام کنونی جلوگیری به عمل آوردند. ایالات متحده به طور جد این هدف را دنبال میکند و در این مسیر از تمامی ابزارهای سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی خود در حال بهره گرفتن است. اخیراً کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کرد، قانونگذاران آمریکایی از دولت خواستهاند تا یک استراتژی برای سوریه جنگزده با اهداف خروج بشار اسد از قدرت و خروج نیروهای همپیمان اسد از این کشور تدوین کند. با این وجود میتوان گفت دعوت پارلمان عربی از اتحادیه برای رفع تعلیق عضویت سوریه، ضربه مهلکی است بر تلاشهای واشنگتن و متحدانش برای نامشروع و منزوی اعلام کردن دمشق در جامعه بینالمللی. در واقع اکنون دولتهای عربی بیشتری بر نقش مهم بشار اسد در حفظ یکپارچگی سوریه و شکست تروریسم افسارگسیخته معترف شدهاند.
تشدید شکاف در دیگر نهاد بزرگ عربی بعد از شورای همکاری
اتحادیه عرب به صورت تاریخی در پیشبرد مهمترین هدف بنیادین خود یعنی تقویت همگرایی و رفع اختلافات میان اعضا ناتوان عمل کرده است. با این حال به نظر میرسد که با شکلگیری قطب بندیهای جدید منطقهای ساختار اتحادیه عرب نیز همانند شورای همکاری خلیج فارس به سمت تعمیق شکافهای موجود حرکت کند و بزرگترین شکاف در حال حاضر ایستادگی بخشی از کشورهای عربی در برابر سیاستهای قیم مآبانه و هژمونیطلب ریاض در اتحادیه عرب میباشد که این کشورها میتوانند در آینده در کنار هم بلوکی از مخالفان تقلیل نقش اتحادیه عرب به بلندگوی سیاستهای ریاض و ایالات متحده را تشکیل دهند.