تردیدی نیست که امروزه معادلات سیاسی و میدانی در سوریه بسیار متفاوت از سال 2011 و زمانی است که برخی کشورهای عربی از جمله در حاشیه خلیج فارس به سمت قطع رابطه و خصومتورزی با دمشق حرکت کردند.
دمشق این روزها شاهد صف دیپلماتهای عربی است که پس از هفت سال قطع رابطه با سوریه در حال بازگشت به دمشق هستند.
دولت دمشق همان دولتی است که در سال 2011 نیز روی کار بود، اما در آن زمان برخی دولتهای عربی از جمله در حاشیه خلیج فارس با قطع رابطه خود با دمشق، سفارتخانههای خود را در این شهر تعطیل و از مخالفان مسلح علیه دولت حمایت کردند.
حال اما شرایط به گونهای رقم خورده است، که همان دولتها برای بازگشت به دمشق در حال رقابت هستند.
اندک اندک جمع سفیران میرسد
کمتر از بیست روز پیش عمرالبشیر، رئیس جمهور سودان نخستین رئیس دولت یک کشور عربی بود که از سال 2011 از سوریه دیدار میکرد.
این دیدار از آن رو قابل توجه بود که سودان روابط به نسبت نزدیکی با ریاض دنبال میکند و بطور کلی سیاست خارجی خارطوم بویژه طی چند سال گذشته در تبعیت کامل با رهبران ریاض بوده است و از همین رو بازدید رئیس جمهور سودان از سوریه به اعتقاد بسیاری از ناظران با چراغ سبز عربستان صورت گرفته بود. به عبارت دیگر سفر عمرالبشیر به سوریه و دیدار با بشاراسد، نشانه دیگری از عقب نشینی ریاض در برابر دولت تثبیت شده دمشق است که این روزها وضعیت باثباتی را سپری میکند.
اما تنها سودان نبود که پس از هفت سال از تجدید روابط خود با سوریه خبر میداد. پس از سفر عمرالبشیر، امارات و بحرین نیز از بازگشایی سفارت خود در دمشق خبر دادند و کویت نیز اعلام کرد قصد دارد سفارت خود را تا دو هفته دیگر در دمشق بازگشایی کند. جالب آن که خبر بازگشایی سفارتخانه این سه کشور عربی تنها طی دو روز و به نوعی بصورت همزمان اعلام شد و این آنچنان ناگهانی و غیرمنتظره بود که خبرنگار یکی از شبکههای عربی از سبقت کشورهای حاشیه خلیج فارس برای بازگشت به سوریه خبر داد.
بازگشت به اتحادیه عرب
همزمان با بازگشت سفرای عربی به دمشق برخی منابع خبری از احتمال بازگشت دوباره عضویت دولت مرکزی سوریه در اتحادیه عرب خبر میدهند.
در این ارتباط شبکه المیادین لبنان به نقل از منابع دیپلماتیک گزارش داد که عربستان سعودی به کشورهای عضو اتحادیه عرب گفته است که مخالف بازگشت سوریه به این اتحادیه نیست. این منابع افزودند که انتظار میرود مصر برای تماس با سوریه و بررسی امکان بازگشت این کشور به اتحادیه عرب پیش قدم شود هرچند تا کنون فشارهای آمریکا مانع از این کار شده است.
براین اساس به نظر میرسد این بار برخلاف بسیاری از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و حتی عربستان که ناگزیر به پذیرش واقعیتهای میدانی در سوریه شدهاند، اما آمریکا همچنان حاضر به پذیرش این واقعیت نیست که دولت بشاراسد تنها دولت مشروع سوریه است.
تغییر معادلات در سوریه
تردیدی نیست که امروزه معادلات سیاسی و میدانی در سوریه بسیار متفاوت از سال 2011 و زمانی است که برخی کشورهای عربی از جمله در حاشیه خلیج فارس به سمت قطع رابطه و خصومتورزی با دمشق حرکت کردند.
این تغییر معادله را بویژه در جریان عقب نشینی نیروهای نظامی آمریکا از سوریه به خوبی میتوان دنبال کرد و دستور ترامپ برای خروج نظامیان آمریکایی از سوریه نشان داد تا چه میزان حضور این نیروها میتواند برای آمریکا هزینه در بر داشته باشد. این هزینهها در عین حال تنها ناظر بر هزینههای مالی و اقتصادی آن گونه که ترامپ میگوید، نیست بلکه در حقیقت بخش زیادی از هزینه حضور نظامیان آمریکایی در سوریه بدلیل هزینه بسیار بالای سیاسی آن است. نظامیان آمریکایی از سال 2014 و به بهانه مبارزه با داعش در مناطقی از شمال سوریه مستقر بودهاند و با وجود تهدیدات تکراری طی این سالها علیه دولت دمشق و همچنین روابط خصمانه با سوریه و تجهیز و پشتیبانی از نیروهای شورشی مخالفت دولت، اما نتیجه بازی چندان به نفع آمریکا و متحدان غربی این کشور رقم نخورد و تثبیت موقعیت دولت مرکزی با آزادسازی مناطقی که قبلا در اشغال شورشیان بود بیش از گذشته سرعت گرفته است. لذا همزمان با همین تغییر معادلات در سوریه است که ما شاهد دستور ترامپ برای خروج نظامیان آمریکایی میباشیم، چون در واقع واشنگتن بیش از این تحمل افزایش هزینه سیاسی حضور در سوریه بدون هیچ نتیجه مشخصی را ندارد.
تغییر دیگر معادلات در سوریه همچنین در نتیجه ائتلاف نیروهای دولتی و گروههای کردی به خوبی برجسته و قابل توجه میشود. در حالی که آمریکا پیش از این حامی عمده گروههای کردی یگانهای مدافع خلق بود، اما پس از تصمیم واشنگتن برای خروج از سوریه، گروههای کردی بیش از گذشته متمایل به دولت مرکزی دمشق شدند و با دعوت از ارتش سوریه و ائتلاف با دولت، کنترل شهر کردنشین منبج در شمال سوریه را به دولت مرکزی واگذار کردند. این موضوع نشان داد که دولت بشاراسد توانسته تا حد قابل توجهی اعتماد سایر گروههای داخلی در سوریه را بدست آورد و برخلاف گذشته دولت سوریه نه با گروههای مخالف متعدد، بلکه فقط با گروههای شورشی و تروریستی روبروست که میبایست با آنها مقابله کند. براین اساس ائتلاف دولت مرکزی و گروههای کردی نشان داد برخلاف تبلیغات صورت گرفته در رسانههای غربی، دولت دمشق تحت هیچ شرایطی بدنبال انحصارگرایی قومی و ایدئولوژیک نیست و در این شرایط برای شکست کامل گروههای تروریستی سوریه، ائتلاف داخلی دولت و مردم قابل دست یافتن است.
همچنین تلاش برخی کشورهای عربی برای بازگشت به دمشق در حالی که طی هفت سال گذشته سیاست خصمانهای را علیه دولت مرکزی در پیش داشتند، خود بهترین دلیل برای تغییر معادلات سوریه است. در حقیقت بسیاری از این کشورها از جمله امارات و بحرین به این نتیجه رسیدهاند که غیبت آنها در سوریه جز به معنای کاهش نفوذ و از دست دادن فرصت در سوریه پسابحران نیست. تردیدی وجود نداد که بحران تروریستی در سوریه و جنگ در این کشور در مراحل انتهایی خود به سر میبرد و بزودی سوریه وارد دوران پساجنگ خواهد شد و در این شرایط غیبت در میدان استراتژیک سوریه جز به معنای ضرر بیشتر برای کشورهای عربی متخاصم نخواهد بود. لذا در این شرایط است که برخی کشورهای عربی با تغییر سیاستهای خصمانه گذشته خود علیه دولت دمشق، حال بدنبال احیای روابط خود با سوریه برآمدهاند.