۱۵ شوال / جنگ احد و شهادت حضرت حمزه (ع)
در چنین روزی در جنگ احد حضرت حمزه سید الشهداء و ۶۹ نفر از مسلمانان به شهادت رسیدند. آن حضرت مردى شجاع و با هیبت بود و در این جنگ به دست وحشى و به دستور هند همسر ابوسفیان کشته شد. در این روز بر اثر فداکاریها و شجاعتهایی که امیرالمؤمنین (ع) در دفاع از وجود شریف خاتم الانبیاء (ص) و حفاظت از آن حضرت نشان داد جراحتهای زیادى بر بدن مبارکش رسید.
جنگ احد و شهادت حضرت حمزه (ع)
در سال ۳ ه در روز جنگ احد، حضرت حمزه سید الشهداء و ۶۹ نفر از مسلمانان به شهادت رسیدند. در این جنگ مسلمانان هزار نفر بودند که به نوشته عدهای سیصد نفر در بین راه برگشتند و براى جنگ ۷۰۰ نفر باقى ماند. در این روز دندان و پیشانى پیامبر (ص) را شکستند.
شهادت حضرت حمزه (ع)
در این روز جناب حمزه بن عبد المطلب (ع) به شهادت رسید.
آن حضرت برادر رضاعى پیامبر (ص) بود، چون هر دو بزرگوار از زنى به نام ثویبه شیر خورده بودند.
آن حضرت مردى شجاع و با هیبت بود و در این جنگ به دست وحشى و به دستور هند همسر ابوسفیان کشته شد. هند به خاطر کشته شدن پدر و برادر و عمویش در جنگ بدر، ابتدا قصد نبش قبر مادر پیامبر (ص) را داشت، ولى کفار قریش از ترس نبش قبور امواتشان مانع شدند. این بود که او وحشى را با وعدههایی به کشتن پیامبر (ص) یا على مرتضى (ع) و یا حمزه تحریک کرد. وحشى گفت: «از کشتن پیامبر (ص) و پسر عمویش على (ع) عاجزم، ولى براى کشتن حمزه کمین میکنم».
او در میدان جنگ با نیزهای بر سینه و یا شکم مبارک آن حضرت زد و آن حضرت را شهید کرد. وقتى خبر به هند دادند، آن خبیث دستور داد سینه آن حضرت را بشکافد و جگر مبارک آن حضرت را بیرون آورد. وقتى خواست به جگر حمزه دندان بزند دندانهای نحسش کارگر نشد. همچنین هند با خنجرى گوشها، بینى و… آن حضرت را جدا کرد و به گردن انداخت.
پیامبر (ص) هنگامى که حمزه را با آن وضع دیدند، گریستند و عباى مبارک را روى او کشیدند که خواهرش صفیه او را به آن حال نبیند و فرمودند: یا عم رسول الله و اسد الله و اسد رسوله … یا فاعل الخیرات، کاشف الکربات … امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا (س) و صفیه و دیگران بر آن حضرت گریستند. پیامبر (ص) بر بدن مبارک او نماز خوانده و او را در احد دفن نمودند.
فداکاریهای امیرالمؤمنین (ع) در احد
در این روز بر اثر فداکاریها و شجاعتهایی که امیرالمؤمنین (ع) در دفاع از وجود شریف خاتم الانبیاء (ص) و حفاظت از آن حضرت نشان داد جراحتهای زیادى بر بدن مبارکش رسید. این در حالى بود که دیگران فرار کرده بودند و پیامبر (ص) فرمود: یا على، آیا میشنوی که از آسمان تو را مدح میکنند. یکى از ملائکه به نام رضوان میگوید: «لا سیف الا ذوالفقار و لافتى الا على». امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: از خوشحالى گریستم و خداوند سبحان را بر این نعمت حمد کردم.