“شارژگاه!؟”
****
روزگاری درازی است که به لطف تروریستان تکفیری مردم هزاره کویته، در محدوده اقامت گاه های شان نوعی محدودیت و “قرنتین” سخت و دشوار را تجربه می نمایند، برای همین محدودیت های “کرونایی” برای ایشان چندان سخت و دشوار نبوده است!
برای رفع و دفع اثرات آن “قرنتین تروریستی” به درخواست برخی بزرگان هزاره، سران فوج موافقت کردند که به مردم محصور هزاره اجازه دهند تا از “دشت دیم” که در همسایگی منطقه هزاره نشین علمدار رود قرار دارد، به عنوان محل ورزش پیاده روی و نوعی تفریحگاه استفاده نمایند.
****
زان پس مردم هزاره از زن و مرد و خورد و کلان در امنیت کامل به این دشت تردد نموده و از فضای باز و هوایی طبیعی آن لذت می بردند!
– چندی بعد سران فوج با دیوار کشی بخشی از این دشت خشک را به منطقه “کینت” یا “چهاونی” ضمیمه نموده و فضای تردد را محدود تر نمودند!
– مدتی بعد، دست به کار شده و با حصار کشی گرد بقایای “کارخانه قدیمی ریگریشن”، تقریبا یک سوم از این دشت را به کارخانه “تولید سیم خاردار” برای مرز اوغانستان یا همان “خط دیورند” مشهور تبدیل نمودند. کارخانه ای که با سر و صدایی زیاد به تولید شبانه روزی سیم خاردار، توری و پایه های فلزی آن مصروف است.
بدبختانه وجود این کارخانه با سر و صدایی شبانه روزی زیاد و نیز مسیر تردد کامیون های سنگین با بار آهن، از میان محله هزاره نشین، آرامش و آساییش را از مردم این منطقه سلب نموده و گوش شنوایی هم برای شکایت وجود ندارد!
***
پس از راه اندازی کارخانه کذایی، مسیر اصلی ورودی “دشت دیم” به یک سرک پخته تونل مانند محدود شد، که از میان حصار کارخانه و دیوار طولانی کینت میگذرد، با این وجود، مردم هزاره این مسیر “تونل مانند” را طی می کردند تا به دشت دیم و فضای باز برسند و لحظاتی دور از شهر و دود و هیاهوی آن، در دامن محدود طبیعت نفس راحت کشیده و به نوعی خود را از نظر جسمی و روانی “شارژ” نمایند!
– مسیر فرعی ورودی به دشت، از پشت کارخانه و از انتهای هزاره قبرستان به داخل دشت می رسید، که برای بسیاری از مردم مورد استفاده قرار می گرفت!
– اکنون با “کرونایی” شدن اوضاع، چندی است که پلیس به بهانه پیشگیری از شیوع “کرونا” هر دو مسیر منتهی به “دشت دیم” را به روی مردم بسته و مردم محصور شده پیشین را محدودتر نموده و از نعمت تردد در دشت دیم محروم نموده اند!
اما این محدودیت بد از بدتر شده و مردم خسته از خانه نشینی به ورودی های دشت هجوم آورده و وقتی با ممانعت پلیس مواجه می شوند، در اطراف قبرستان و بغل کوه و اطراف دانشگاه تازه ساز به استراحت می پردازند کاری که بدلیل فضای محدود و جمعیت زیاد خطر شیوع و گسترش کرونا را چن برابر میکند!
****
ما که تمام دلخوشی مان به پیاده روی روزانه در میانه ای این دشت و استراحت در میانه کوه پشت دشت با تماشایی غروب دل انگیز آفتاب، خلاصه می شد، با ایجاد محدودیت جدید که تنها دلخوشی مان به خطر افتاده بود، وادارمان نمود که چن روزی دور از چشم پلیس از ارتفاع حدود صد متری کوه بغل قبرستان صعود نموده و به آن طرف در داخل دشت فرود آییم!
****
خوشبختانه چن روزی است که مسیر فرعی ای تونل مانندی را از داخل بقایای منطقه خاکبرداری ریگریشن یافته و باز به دور از چشم پلیس، با عبور از آن به صورت کاملا قاچاق، به داخل دشت پا گذاشته و همانند گذشته به پیاده روی روزانه ای مان ادامه میدهیم و در چوکی سنگی مستقر در جایگاه بغل کوه، لحظاتی خوشآیندی را به استراحت پرداخته و غروب دل انگیز آفتاب را به نظاره می نشینیم!
گویی از نظر روانی و جسمانی در این تنها “شارژگاه” مردم هزاره، “شارژ” شده و همزمان با آذان مغرب به محله باز می گردیم!
****
بدون تردید، اگر مسیر تردد به این دشت، برای این مردم محروم و محصور همچنان ادامه یابد، سلامتی جسمی و روانی بسیاری از این مردم به خطر خواهد افتاد! فقط خدا کند این محدودیت هرچه سریعتر خاتمه یابد.
******
م، خرمی
یکم ثور 1399