بدون شک استقبال ویژه از رئیس پارلمان سوریه از سوی اعضا و همچنین تأکید کشورهای همچون لبنان، عراق و اردن بر عدم عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در بیانیه پایانی نشست پارلمانهای عربی از یکسو نشان از شکست سیاستهای خائنانه خاندان آل سعود در ضدیت با منافع جهان اسلام و از سوی دیگر پایان دوران تکصدایی در اتحادیه عرب و آغاز فصلی جدید با تقویت رویکرد مردمگرا در این اتحادیه میباشد…
نگاهی به نتایج برگزاری نشستهای مختلفی که طی ماههای اخیر از سوی سازمانهای منطقهای و بینالمللی متشکل از کشورهای عربی برگزار شده است بیش از هر چیز بیانگر شکافی است که گریبان کشورهای عربی و اتحادیه عرب را گرفته است. نهادهایی که روزی برای همافزایی قدرت مواجهه کشورهای عربی در جهت رویارویی با تهدیدات مشترک، ارتقای امنیت جمعی، رفع اختلافات، افزایش همکاریهای سیاسی – اقتصادی و تأثیرگذاری اعراب بر تحولات منطقهای و بینالمللی ایجاد شدند اما اکنون به محلی برای نمایش عمق تعارضات سیاسی میان اعضا، وجود چند دستگی، وابستگی امنیتی به جای امنیت درونزا و شاید از همه مهمتر ناکارآمدی در رفع اختلافات تبدیل شده است.
در این زمینه میتوان به نشست روز گذشته اتحادیه پارلمانهای عربی در اردن اشاره کرد. در حالی که «عاطف الطراونه» رئیس پارلمان اردن، «نبیه بری» رئیس پارلمان لبنان و «مرزوق الغانم» رئیس پارلمان کویت همگی قاطعانه بر درج بند محکومیت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی در بیانیه پایانی تأکید کردند این امر با اعتراض هیئتهای اماراتی، سعودی و مصری و درخواستشان برای تجدیدنظر در این بند روبه رو شد.
همچنین نماینده امارات متحده عربی با اعتراض به رئیس پارلمان اردن خواستار در دستور کار قرار دادن آنچه وی دخالتهای ایران در امور کشورهای عربی نامید شد که با مخالفت روبه رو گردید.
در نشست شرم الشیخ نیز که اواخر ماه گذشته میلادی (فوریه) در مصر برگزار گردید نیز از 21 کشور عربی فقط 11 کشور در سطح سران و روسا در این نشست حضور پیدا کرده و حدود نیمی از سران عرب در این نشست عمدتا به دلیل اختلاف میان کشورها حضور نیافتند؛ از جمله “شیخ تمیم بن حمد آل ثانی”، امیر قطر و “بشاراسد” رئیس جمهوری سوریه.
نمونه دیگر این شکاف در نشست اقتصادی کشورهای عضو اتحادیه عرب در بیروت در ژانویه 2019 روی داد. سطح پایین حضور کشورهای عربی در این نشست نشان داد که این اتحادیه از مسوولیت های خود برای حل مشکلات لبنان و دیگر کشورهای عربی شانه خالی میکند. در حالی که در تمامی مناطق دنیا ایجاد پیمانها و اتحادیههای موفق اقتصادیِ منطقهای به تقویت روند همکاریهای سیاسی انجامیده است خلأ پیشرفت این روند در کشورهای اتحادیه عرب نشان از عدم موفقیت پیشبرد همکاریهای اقتصادی میباشد چنانکه از سال1946 میلادی تاکنون هیچ یک از قطعنامه های نشست های اقتصادی اتحادیه عرب جنبه اجرایی به خود نگرفته اند و بحرانها هنوز هم به قوت خود باقی است.
دعوای پدرخواندگی و تهدیدات ساختگی
به عقیده بسیاری از ناظران و کارشناسان مسائل جهان عرب یکی از علل عمده ناکارآمدی و انشقاق در کشورهای عربی و به تبع آن اتحادیه عرب و دیگر سازمانهای مربوطه به دیکتاتوری و دموکراتیک نبودن بخشی از دولتهای عربی، وجود تعارضات ایدئولوژیکی، اختلافات تاریخی ارضی و مرزی، و تلاش سیطرهجویانه برخی کشورها بویژه شیخنشینهای حوزه خلیج فارس برای استفاده از این سازمانها در جهت پیشبرد اهداف و سیاستهای خود میباشد.
در این زمینه باید به نقش پررنگ عربستان سعودی اشاره کرد که در طول دهههای گذشته سعی در کانالیزه کردن روند موضوعات اجلاسهای عربی به سمت رقابتهای منطقهای ریاض با تهران، دوحه و اخیراً آنکارا داشته است. در واقع تلاش ریاض برای کسب جایگاه رهبری جهان اسلام و همچنین ضربه زدن به نیروهای تجدیدنظرطلب و تحولخواه در جهان اسلام (از جمله گفتمان مقاومت اسلامی به رهبری ایران و گفتمان اخوانی به رهبری ترکیه) در راستای راهبرد محافظهکارانه حفظ وضع موجود، عملاً اتحادیه عرب را از اهداف بنیادین آن در عدم موضعگیری این سازمان در امور داخلی اعضا و همچنین مقابله با تهدید مشترک رژیم صهیونیستی دور کرد.
در موضوع نخست ابتدا عضویت سوریه که یکی از اعضا موسس اتحادیه محسوب می شود با نقش آفرینی کشورهای شورای همکاری تعلیق گردید و سپس حمایت از مداخله خارجی در لیبی و یمن در راستای سیاست منطقهای ریاض به عنوان متحد استراتژیک و پیش برنده منافع غرب صورت پذیرفت.
در موضوع دوم نیز سیاست ترویج ایرانهراسی و عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی به جای توجه به مسأله فلسطین و مقابله با اشغالگری اسرائیل، با پیشقراولی عربستان، مصر، امارات و بحرین دنبال میشود که خود به عامل مهم دیگری در ایجاد شکاف در ساختار سازمانهای عربی مذکور تبدیل شده است.
نقش این دلایل در بیتحرکی و ناتوانی جهان عربی برای حرکت در مسیر همگرایی موجب شد «عمرو موسی» دبیرکل پیشین اتحادیه عرب در 28 بهمن 1397 در گفت وگوی اختصاصی با روزنامه «الغد» اردن اعلام کند دشمنی با ایران نباید موجب فراموشی خصومت اسرائیل و حذف آرمان فلسطین از اولویت عرب ها شود، اتخاذ چنین موضعی، یک اشتباه سیاسی است. وی یکی از دلایل این که جهان کنونی ترجیح می دهد به جای عرب ها، برای حل و فصل مشکلات با ایران و ترکیه گفت وگو کند، ناشی از آن دانست که دولتهای عربی رهبرانی دارند که به نام خودشان سخن می گویند.
اما با این وجود بدون شک استقبال ویژه از رئیس پارلمان سوریه از سوی اعضا و همچنین تأکید کشورهای همچون لبنان، عراق و اردن بر عدم عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در بیانیه پایانی نشست پارلمانهای عربی از یکسو نشان از شکست سیاستهای خائنانه خاندان آل سعود در ضدیت با منافع جهان اسلام و از سوی دیگر پایان دوران تکصدایی در اتحادیه عرب و آغاز فصلی جدید با تقویت رویکرد مردمگرا در این اتحادیه میباشد.