««تجاوز اسرائیل العربی و مقاومت حزب الله دوم!؟؟»»

سرزمین «یمن» با پیشینه تمدنی چند هزار ساله امروزه یکی از فقیرترین کشور های عربی و مستعرب است که در همسایگی یکی از ثرومندترین کشورهای عرب منطقه (عربستان سعودی) قرار دارد. کشور عربستان سعودی، که روزگاری چندی است تنها با حاکمیت خود خوانده، نامشروع و تک خاندانی آل سعود اداره می شود، از چنان تاریخ تاریک و پیشینه ای سیاه برخوردار است که همواره حاکمیت خویش را در خطر دیده و با هر حرکت و خیزش مردمی و منطقه ای به شدت به وحشت افتاده و برای مهار و  یا نابودی آن حرکت با تمام توان تلاش نموده و هزینه های گزاف و میلیونی را متحمل میگردد. برای همین، پیشینه متزلزل این خاندان را وادار نموده که حاکمیت آسیب پذیر خود را با منافع غرب به خصوص امریکا گره ناگسستنی بزند! این مسأله برای «خاندان سعود» چنان از اهمیت بالایی برخوردار است که به خطر افتادن منافع غرب و امریکا در منطقه را برابر با سقوط خود و بربادی حاکمیت خاندانی آل سعود تصور میکند.
البته؛ این تنها پندار «آل سعود» نیست؛ بلکه، اندیشه تمام کشور های عربی تک خاندانی و خود خوانده مثل: «آل نحیان» و «آل خلیفه» و… در حوزه خلیج فارس، بدین گونه است. زیرا، خاندان های پادشاهی این کشورها به گونه ای خودخوانده و تنها از راه زور و غلبه بر این مناطق دست یافته و بعد از عصر استعمار، منطقه حاکمیت شان به عنوان یک کشور مستقل در محدوده جغرافیایی خاص تثبیت شده و از سوی غربی ها به رسمیت شناخته شده اند.

««اسرائیل العربی؟؟»»
همانگونه که وجود رژیم نامشروع و متجاوز «اسرائیل» با منافع غرب بو یژه امریکا چندان به هم وابسته اند که امریکا با تمام توان از وجود این رژیم نامشروع حمایت تام و تمام نموده و سالانه میلیون ها دلار کمک های بلاعوض مالی و تسلیحاتی در اختیار این رژیم قرار میدهد؛ شبیه همین احساس و همین برنامه را برای کشور های عربی منطقه دارد. بخصوص کشور خاندانی «آل سعود» چنان برای امریکا از اهمیت ویژه برخوردار است که اگر اهمیت آن به اندازه اسرائیل نباشد، کمتر از آن نیست!! تا جای که میتوان کشور پادشاهی عربستان سعودی را «اسرائیل العربی» لقب داد!؟ تنها با این فرق که «اسرائیل العبری» همواره سربار و مفت خوار امریکا بوده و امریکا فقط تأمین کننده مادر به شمار می آمده است!؟ اما، «اسرائیل العربی» نه تنها برای این مادر عفریته، خرج و مصرفی ندارد؛ بلکه، تنها در قبال حمایت و همراهی امریکا، بالاترین تأمین کننده نفت امریکا به صورت ارزان و آسان و نیز مهمترین خریدار انواع تسلیحات امریکایی در منطقه بوده و همواره همچون «ماده گاو شیرقتی» برای امریکا و غرب عمل کرده است.

««حزب الله دوم ؟؟»»
برای همین هر انقلاب، نهضت و خیزش مردمی با ماهیت ضد امریکایی و ضد استعماری به همان اندازه که برای غربی ها نگران کننده  است به همان اندازه برای نوکران عربی شان به خصوص «اسرائیل العربی» (عربستان سعودی) هراس آور است. زیرا، سعودی ها این انقلاب ها را همان «رخنه مرگی» تصور میکنند که اگر در نطفه خفه نشوند، دیر یا زود به محدوده حاکمیت نامشروع و خاندانی ایشان نیز سرایت نموده و بساط پادشاهی خودخوانده ایشان را برای همیش به هم میریزد.
اما، در این میان؛ کشور یمن در همسایگی آل سعود با رشد و گسترش نهضت انقلابی یمنی  زیدی ها، زنگ خطری گوش خراشی بوده که در واقع ناقوس مرگ حاکمیت خاندان سعود را بیخ گوش ایشان به صدا در آورده است!؟ برای همین آل سعود به صورت آشکار و نهان به مقابله با این جنبش پرداخته و از تمام جریان های ضد حوثی حتی القاعده در یمن حمایت تام و تمام مالی و معنوی نموده است. صدالبته که تنها به حمایت از جریان های ضد حوثی اکتفا نکرده بلکه، این بار دوم است که با چراغ سبز حامیان غربی خویش به این کشور فقیر و تهی دست حمله مسقیم نظامی نموده تا یک نهضت مردمی را به نابودی کشانده و از حاکمیت ایشان در یمن جلوگیری نماید.
در آن سو؛ زیدی های یمن که بیش از نصف جمعیت این کشور را به خود اختصاص داده و از حمایت بسیاری از گروه های دیگر یمنی غیر شیعی همچون شافعی ها برخوردار اند، پس از سالها مبارزه خونین و بی امان همچون پولاد آبدیده گشته و با کوله باری از بردباری و تجربه های تلخ و شرین، اینک در یک قدمی پیروزی کامل برای تشکیل دولت قرار گرفته اند. این گروه که از حمایت مادی و معنوی جمهوری اسلامی ایران و جریان مقاومت برخوردار است، اینک با حضور گسترده و حماسی خویش در صحنه، خود را به یکی از جریان های اصلی مقاومت در منطقه شناسانده و می توان گفت: «انصار الله» یمن در واقع همان «حزب الله دوم» است که در برابر «اسرائیل العربی» در صف مقدم مقاومت قرار دارد! تنها با این تفاوت که این بار «حزب الله دوم» نه در خط مقدم جنوب لبنان؛ بلکه، در خط مقدم «جنوب جزیره العرب» با مقاومت جانانه خویش خوش درخشیده است.

««پیروزی کم نظیر مقاومت در یمن!؟»»
اینک در جریان مقاومت 26 روزه یمنی ها به شمول حوثی ها و دیگر گروه های مقاومت، در برابر حملات کور آل سعود و هم پیمانان اش، که با حمایت مستقیم و غیر مستقیم غربی ها همراه بود، گرچه با تلفات نزدیک به 4000 هزار شهید و میلیون ها خسارات مالی، ظاهراً با نابودی زیر ساخت ها و … یمن، ظاهراً به پایان رسید. اما، همانگونه که این حملات وحشیانه و غیر انسانی برای متجاوزان و حامیان شان بدون هیچ دستاوردی مشخصی پایان یافت؛ اما، برای جریان مقاومت بدون شک «پیروزی بی بدیلی» را به ارمغان آورد! پیروزی که برای جریان مقاومت یمنی ثمرات شرین و پایداری را به دنبال آورده و برای متجاوزان و حامیان شان یأس، سرخوردگی و ناامیدی را در پی خواهد داشت. اگر در آینده این حملات وحشیانه و غیر انسانی، بار دیگر از سر گرفته شود، تا زمانیکه حوثی ها و هم پیمانان شان، ریشه های مردمی خویش را از دست نداده اند، همچنان پیروز میدان خواهند بود.

مصطفی خرّمی
3 / 2 / 94