علمای اهل سنت و حضرت زینب (س)

Untitled-522

دانشمندان و ائمه اهل‌سنت به خاندان عصمت و طهارت نبی مکرم اسلام (ص) عشق و ارادت دارند و زینب کبری (س) را نیز به عنوان نواده رسول گرامی اسلام (ص) عزیز و گرامی می‌دارند و با تمام وجود در برابر شخصیت آن حضرت کرنش می‌نمایند و اعتقاد درونی خویش و خضوع و خشوع خود را بر زبان و قلم اظهار می‌کنند.

از تاریخ درخشان و سراسر شورآفرین زندگی این بانوی سترگ و قهرمان، بیش از ۱۳۵۰ سال می‌گذرد و طبق پژوهشی که انجام گرفته بیش از یک‌صد و هفتاد کتاب مستقل [۱] و صدها مقاله نوشته شده است. اساس این امر دو مطلب ذیل می‌تواند باشد:
اول: زینب کبری سلام الله علیها تربیت‌یافته بیت رسالت و نبوت و آیینه تمام‌نمای عفت فاطمی و اصالت محمدی و شجاعت علوی است. او دختر امیرمؤمنان، علی (ع) و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است. رسول گرامی اسلام (ص) او را تکریم نموده و بر او ارج نهاده، سخن و کلام او را می‌شنیده و بر آن تحلیل داشته است.
در روایات آمده: آخرین روزهای عمر پیامبر اسلام (ص) که زینب کبری (س) حدود ۵ سال داشت خدمت آن حضرت آمد. عرض کرد: «جد بزرگوار دیشب در عالم خواب دیدم که تندباد سیاهی همه جا را فرا گرفت به طوری که همه جا تاریک شد و آن باد تند مرا نیز جابجا نمود. خود را به درخت تنومندی رساندم و پناهنده شدم. فاصله‌ای نشد که آن درخت نیز از جا کنده شد و بر زمین افتاد. من به یکی از شاخه‌های قوی آن درخت متمسک شدم که او هم قطع گردید. دوباره شاخه قوی دیگری را گرفتم که آن تندباد او را هم شکست. از خواب بیدار شدم.»
رسول خدا (ص) سخنان زینب (س) را شنید و اشک‌های مبارکش جاری شد. بعد فرمود: آن‌چه را در خواب دیده‌ای واقعیتی است که آن را توضیح می‌دهم. سپس فرمود: «آن درخت بزرگی را که بدان تکیه کرده بودی، جد توست و بعد هم شاخه قوی بزرگ مادرت، فاطمه زهرا است و شاخه بزرگ دیگر پدرت، علی‌بن‌ابی‌طالب است و دو شاخه بعد از آن حسن و حسین می‌باشند. با فقدان من و اینان دنیا را ظلمت و ستم فرا خواهد گرفت (و بعد از شهادت فرزندم حسین) عزا و ماتم و حزن همه را فرا خواهد گرفت.»
تحلیل پیامبر خدا (ص) بر رؤیای زینب کبری (س) نواده خویش و متاثر گشتن به هنگام استماع سخنان دختری پنج ساله چیزی جز عزت نهادن و گرامی داشتن آن کریمه نخواهد بود.
دوم: شخصیت ذاتی حضرت زینب کبری (س) از بدو تولد تا لحظه رحلت عامل دیگری بوده که زندگی سراسر افتخار این بانو را از دیگر بانوان جدا ساخته است و در همه فراز و نشیب‌ها فطرت خداشناسی و اوصاف رحمانی در وجودش تبلور یافته است و از این رو در صبر و مقاومت، پاکدامنی و عفاف، پشتکار و ایمان، زهد و پارسایی و… زبانزد خاص و عام گردیده است.

زینب، دختـر علـی‌بن‌ابـی‌طالـب، از جـملـه زنان بـا فضیلت و بزرگواری است که دوراندیشی و فکر با عظمتی داشت. او همراه برادرش حـسین‌بن‌علی در واقعه کربلا حضور داشت، به امر یزیدبن‌معاویه آن خانم را به همراه دیگر اسرا به شام و شهرهای مختلف بردند که در شام زینب کبری در برابر یزید خطبه‌ای غرا خواند.

اینک از باب ذکر نمونه سخنان بعضی از شخصیت‌های اهل قلم جامعه اهل سنت را می‌آوریم:
الف) جلال‌الدین سیوطی در رساله «زینبیه» خویش می‌نویسد: «زینب در زمان جدش رسول خدا پا به عرصه جهان گشود و در دامن وی پرورش یافت. او هوشمندی توانا و دوراندیش و دارای قلبی پرقوت و پرصلابت بود». سپس می‌افزاید: «حسن‌بن‌علی هشت سال قبل از رحلت پیامبر خدا و حسین‌بن‌علی هفت سال قبل از آن و زینب کبری نیز پنج سال قبل از رحلت آن بزرگوار به دنیا آمده‌اند، پس زینب پنج سال از عمر خویش را در کنار پیامبر خدا گذرانده و تربیت یافته است.»
زینب، دختـر علـی‌بن‌ابـی‌طالـب، از جـملـه زنان بـا فضیلت و بزرگواری است که دوراندیشی و فکر با عظمتی داشت. او همراه برادرش حـسین‌بن‌علی در واقعه کربلا حضور داشت، به امر یزیدبن‌معاویه آن خانم را به همراه دیگر اسرا به شام و شهرهای مختلف بردند که در شام زینب کبری در برابر یزید خطبه‌ای غرا خواند.
ب) شیخ عزالدین معروف به ابن‌اثیر جزری می‌نویسد: «زینب دختر علی‌بن‌ابی‌طالب، مادرش فاطمه دختر رسول خدا بود. او در زمان پیامبر خدا به دنیا آمد و مقداری از زندگی آن حضرت را درک نمود. زینب تنها خانم متفکر و دانشمندی بود که از قوت فکر بالایی برخوردار بود. پدرش وی را به ازدواج عبدالله‌بن‌جعفر درآورد. خداوند به وی فرزندانی عنایت کرد که نام آنان علی، عون اکبر، عباس، محمد و ام‌کلثوم بوده است. او در واقعه کربلا همراه برادرش حسین‌بن‌علی بود. بعد از شهادتش به همراه قافله روانه شام گشت و در برابر یزید‌بن‌معاویه خطبه‌ای شیوا و پرمعنی ایراد کرد که در کتاب‌های تاریخی ذکر شده. ایراد آن خطبه درایت و عقل و اندیشه و قدرت بالای قلبی وی را می‌رساند.» [۲]
ج) استاد محمد فرید وجدی: «زینب، دختر علی‌بن‌ابی‌طالب، از جمله زنان با فضیلت و بزرگواری است که دوراندیشی و فکر با عظمتی داشت. او همراه برادرش حسین‌بن‌علی در واقعه کربلا حضور داشت، به امر یزیدبن‌معاویه آن خانم را به همراه دیگر اسرا به شام و شهرهای مختلف بردند که در شام زینب کبری در برابر یزید خطبه‌ای غرا خواند.» [۳]
د) محمد غالب شافعی مصری: او که از نویسندگان مقتدر مصری است در مجله «الاسلام» سال اول شماره ۲۷ علاقه و عشق خود را به زینب چنین می‌نگارد: «یکی از بزرگترین زنان اهل‌بیت از نظر حسب و نسب و از بهترین بانوان طاهره که دارای روحی بزرگ و مقام تقوی و آیینه سر تا پا نمای رسالت و ولایت بوده، حضرت سیده زینب دختر علی‌بن‌ابی‌طالب می‌باشد که به نحو کامل او را تربیت کرده بودند و از پستان علم و دانش خاندان نبوت سیراب گشته بود. به حدی که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی گردید و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت و تدبیر کارها در میان خاندان بنی‌هاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را جمع کرده بود. شب‌ها در حال عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوا و پرهیزگاری معروف بود.» [۴]



دیدگاهها بسته شده است.