مراقبات ماه رمضان (فصل اول)

images (15)

مراقبات ماه رمضان (فصل اول)

جایگاه ماه مبارک رمضان و روزه‏ ی آن در تهذیب نفس

همان طور که قبلاً درباره‏ ی ماه‏ های رجب و شعبان نیز عرض شد، ما باید این سه ماه را در مسیر کمالی انسان در یک سلسله ببینیم که از ماه رجب شروع شده و به عید فطر ختم می‏ شود. انسان سالک در سیر الی الله، حرکتش را از مقام ناسوتی و مقام کدورت عالم دنیا که انزل مراتب خلقت است شروع می‏ کند و به سوی مقام حقیقی خود که همان مقام فطرت توحیدی است پیش می‏ رود. به عبارت دیگر، انسان از بی‏ نهایت آغاز می‏ کند، برای مدتی محدود به عالم دنیا می‏ آید تا مقام حقیقی خود را اظهار کند و بعد دوباره به همان جایگاه باز خواهد گشت. این نگاه ما به جهان، انسان و سیر توحیدی اوست: <إِنَّا لِلهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون>.

ما بدین در، نه پىِ حشمت و جاه آمده‏ ایم‏             از بدِ حادثه این‏جا به پناه آمده‏ ایم‏

رهرو منزل‏ عشقیم‏ و ز سرحدّ عدم                      تا به اقلیم وجود این همه راه آمده‏ ایم‏

در این سیر، هر یک از فرائض و نوافل عبادی جایگاه خاصی دارند؛ مثلاً اگر درباره‏ ی نماز می‏ فرماید: «إِنَّ أَوَّلَ مَا یُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ، فَإِنْ قُبِلَتْ‏ قُبِلَ‏ مَا سِوَاهَا»[1](اولین عمل بنده که در روز قیامت مورد محاسبه قرار می‏ گیرد نماز است؛ پس اگر مورد قبول واقع شود، سایر اعمال هم پذیرفته است.) نشان‏ دهنده‏ ی جایگاه نماز در میان سایر عبادات است، و این‏که روح سایر اعمال انسان در زندگی نماز است، و همان طور که جسد بی‏ روح جیفه‏ ای بی‏ خاصیت است، زندگی و عبادت بی‏نماز، مردگی است و تقرّبی برای انسان نمی‏ آورد.

بدین ترتیب تردیدی نیست که نماز جلودار و مقدم بر همه‏ ی عبادات است، اما پس از آن، این روزه است که پابه‌ پای نماز اهمیت دارد. شاهد این سخن روایتی است که پیامبر اکرم(ص) در وصیتشان به اسامة بن زید می‏ فرمایند: «یا أُسَامَةُ، عَلَیکَ بِالصَّوْمِ، فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ یَأْتِیکَ الْمَوْتُ وَ بَطْنُکَ‏ جَائِعٌ‏ فَافْعَلْ»؛ یعنی بر تو باد روزه گرفتن که سپری در برابر آتش جهنم است و اگر می‌توانی کاری کنی که هنگام مردن، شکمت خالی باشد، چنین کن؛ یعنی در حال روزه یا لا اقل با شکم خالی از دنیا مفارقت کن. این نشان می‏ دهد که خالی بودن شکم چقدر مطلوبیت دارد.

پس از بیان این مقدمه، قصد داریم به نقش روزه در این سیر بپردازیم و روایاتی را در این باره ذکر کنیم. سپس نقش و جایگاه ماه مبارک رمضان را در این چارچوب بررسی می‏ کنیم.

با مرور روایات پیرامون روزه و ماه رمضان، در یک نگاه کلان می‏ توان دو اثر اساسی برای آن‏ ها ذکر کرد:

1- دفع موانع و تعلقات

2- رفع حجب و کدورت‏ ها

ابتدا مفهوم «دافع بودن» را توضیح می‏ دهیم:

دافع تعلقات بودن روزه

در بسیاری روایات از روزه به «جُنَّةٌ مِنَ النّارِ» (سپری در برابر آتش) تعبیر شده است. مراد از «نار» به تصریح آیات الهی، علایق و آلودگی‌ های انسان در دنیاست. دنیا اگرچه مخلوقِ حضرت حق است و از این جهت مبغوض پروردگار نیست، اما وقتی همین دنیا در اثر عُلقه و محبّتی که انسان به آن پیدا می‏ کند، حجاب انسان با خداوند می‏ شود، مبغوض پروردگار می‏ گردد و در قیامت به صورت آتش جهنم درمی‏ آید.

خداوند در آیه‏ ی 20 سوره‏ ی حدید می‌ فرماید: <اِعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَینَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ… وَ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ>. (بدانید که حیات دنیا چیزی نیست جز بازی و سرگرمی و فخر فروشی و زیادانگاری اموال و اولاد… و در آخرت عذاب شدید و مغفرت الهی و بهشت رضوان.) مرحوم علامه‏ ی طباطبایی در مورد معطوفِ <وَ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدیدٌ> می‌ فرماید: معطوفِ این «واو» اوصاف ذکر شده برای دنیا در صدر آیه است؛ یعنی گویی عبارت آیه‏ ی شریفه چنین بوده است: «اعلموا انما الحیاة الدنیا لعب و لهوٌ و… فی الآخرة عذاب شدید». بنابراین، چهره‏ ی حجاب‌ گونه‏ ی دنیا، بازی و سرگرمی و تفاخر و تکاثر است و چهره‏ ی بدون حجاب دنیا، عذاب الهی است.

در روایتی از امام سجاد(ع) نقل شده است که ایشان بعد از برشمردن انواع گناهان می‌ فرمایند: «حُبُّ الدُّنیا رَأسُ کُلِّ خَطیئَةٍ» (محبت دنیا سرآمد همه‏ ی گناهان است.). بنابراین، حبّ دنیا منشأ همه‏ ی گناهان بوده و چهره‏ ی باطنی آن آتش و عذاب است و روزه سپری در برابر این آتش است.

با توجه به این مقدمات و بر اساس روایت «الصّومُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ» و این‏که «النّارُ فی الدُّنیا حُبُّ الدُّنیا»، می‏ توان گفت که «حُبُّ الدُّنیا الحِجابُ الأَکبَر». در نتیجه: «الصّوم جُنَّةٌ مِن حُبِّ الدُّنیا وَ مِن الحِجابِ الأَکبَر». این سیر بحث ما تا این‏جاست و روزه بر این اساس «دافع حجب» است؛ یعنی مانند یک سپر انسان را از تیرها و موانع سیر و سلوک توحیدی حفظ می‏ کند.

در روایت دیگری آمده است که «الصّومُ جُنَّةٌ ما لَم یُخرَقها» یعنی روزه سپر است تا وقتی که پاره نشده باشد. سپر روزه با گناه و فساد و آلودگی پاره می‏ شود.

دافع تعلقات بودن ماه رمضان

در روایت دیگری از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که می‏ فرماید: «إِذَا کَانَ‏ أَوَّلُ‏ لَیلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ، نَادَى الْجَلِیلُ جَلَّ جَلَالُهُ رِضْوَانَ خَازِنَ الْجَنَّةِ، فَیَقُولُ: لَبَّیکَ وَ سَعْدَیکَ، فَیَقُولُ: نَجِّدْ جَنَّتِی وَ زَیِّنهَا لِلصَّائِمِینَ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) وَ لَا تُغْلِقْهَا عَلَیهِمْ حَتَّى یَنْقَضِی شَهْرُهُمْ، ثُمَّ ینَادِی مَالِکاً خَازِنَ النَّارِ: یا مَالِکُ، فَیَقُولُ: لَبَّیکَ وَ سَعْدَیکَ، فَیقُولُ: أَغْلِقْ أَبْوَابَ جَهَنَّمَ عَنِ الصَّائِمِینَ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) ثُمَّ لَا تَفْتَحُهَا حَتَّى یَنْقَضِی شَهْرُهُمْ. ثُمَّ ینَادِی: یا جَبْرَئِیلُ، فَیَقُولُ: لَبَّیکَ وَ سَعْدَیکَ، فَیَقُولُ: إِنْزِلْ عَلَى الْأَرْضِ فَغُلَّ مَرَدَةَ الشَّیاطِینِ عَنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) لَا یُفْسِدُوا عَلَیهِمْ صِیامَهُمْ وَ إِیمَانَهُمْ»؛ یعنی وقتی شب اول ماه رمضان می‌ شود، پروردگار به مَلَک رضوان که خازن بهشت است خطاب می‌ کند: بهشت را برای روزه‌ دارانم در این ماه زینت کن (یعنی اعمال و طاعات را برای بندگان من بیارای) و مبادا برای این‏ها قفل کنی و توفیق اعمال صالح را در این ماه از آن‏ها بگیری. سپس پروردگار به خازن جهنم خطاب می‏ کند: درهای جهنم را بر روزه‏ داران امت محمد(ص) قفل کن و تا آخر این ماه باز نکن (یعنی زمینه‏ ی گناه را برای آن‏ها فراهم نیاور). بعد پروردگار به جبرائیل خطاب می‌ کند و می‏ فرماید: به زمین برو و شیاطین جن و انس را از امت محمد(ص) زنجیر کن.

این روایت نشان می‏ دهد گرچه عامل اصلی انحراف یا هدایت انسان خود اوست و آیات قرآن هم بر آن تأکید دارد، ولی شیاطین جنی و انسی در دنیا بیماری‏ های روحی مردم را تشدید می‏ کنند؛ چنان‏ که در سوره‏ ی ناس می‏ فرماید <مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الخْنَّاسِ (4) الَّذِى یُوَسْوِسُ فىِ صُدُورِ النَّاسِ(5)> ([خداوندا به تو پناه می‏برم] از شر آن وسوسه‏ گر نهانی* آن که در دل‏ های مردم وسوسه می‏ افکند.). و در ماه مبارک رمضان، این شیاطین در غل و زنجیر می‏ شوند. پس ماه رمضان نیز به خودی خود دافع حجب و کدورت‏ هاست.

ماه رمضان؛ دور کننده‏ ی شیطان

در روایت دیگری آمده است: «قُلْتُ لِلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ(ع): یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)، مَا الَّذِی یبَاعِدُ عَنَّا إِبْلِیسَ؟ قَالَ(ع): الصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ الصَّدَقَةُ تَکْسِرُ ظَهْرَهُ‏ وَ الْحُبُّ فِی اللَّهِ وَ الْمُوَازَرَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصَّالِحِ یَقْطَعَانِ دَابِرَهُ وَ الْإِسْتِغْفَارُ یَقْطَعُ وَتِینَهُ». راوی از امام صادق(ع) می ‏پرسد: (چه چیزی ما را از شیطان دور می‌کند؟ حضرت فرمودند: روزه صورت شیطان را سیاه می‌ کند و صدقه کمرش را می‌ شکند و حب خدا و به دوش کشیدن عمل صالح پشت شیطان را می‌ بُرد و استغفار رگ گردنش را می‌ زند.) ملاحظه می‏ کنید که ماه رمضان بهترین فرصت برای عمل به همه‏ ی این‏ هاست؛ زیرا انسان در ماه رمضان هم روزه می‏ گیرد و هم صدقه و افطاری می‏ دهد و هم عمل صالح انجام می‏ دهد و هم استغفار می‌ کند.

در روایت دیگری از پیغمبر اکرم(ص) نقل شده است که می‌ فرمایند: «إِذَا کَانَ‏ أَوَّلُ‏ لَیلَةٍ مِنْ رَمَضَانَ، صُفِّدَتِ الشَّیاطِینُ وَ مَرَدَةُ الْجِنِّ وَ غُلِّقَتْ أَبْوَابُ النَّارِ، فَلَمْ یُفْتَحْ مِنْهَا بَابٌ، وَ فُتِّحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ فَلَمْ یُغْلَقْ مِنْهَا بَابٌ وَ یُنَادِی مُنَادٍ: یا بَاغِیَ الْخَیرِ أَقْبِلْ وَ یا بَاغِیَ الشَّرِّ أَقْصِرْ»؛ (هنگامی که شب اول ماه رمضان فرا می‏ رسد، شیاطین و جنیان به زنجیر کشیده می‏ شوند و درهای جهنم غفل می‏ شود و هیچ کدام باز نمی‏ گردد، و درهای آسمان گشوده می‏ شود و هیچ یک از آنها غفل نمی‏ گردد و منادی ندا می‏ دهد: ای چپاولگران خیر بشتابید و ای چپاولگران شر شما نیز کوتاه بیایید.)

 یعنی در شب اول ماه رمضان، شیاطین و جنّیان نافرمان به زنجیر کشیده می‌ شوند و درهای جهنم غفل می‏ شود و درهای آسمان باز می‌ گردد و هیچ دری از درهای آسمان بسته نیست.

در مورد نحوه‏ ی افاضه علم دو تفکر در میان فلاسفه‏ ی متألّه و در میان اهل توحید وجود دارد. گروهی معتقدند که علوم الهی حقایقی هستند اکتسابی که از عوالم بالا به عالم دنیا دنیا نازل می شوند و بر قلوب عباد وارد می گردند، ولی گروهی دیگر مثل جناب مولی صدرا و شیخ شهاب‌الدین سهروردی می‌ گویند علوم الهی حقایقی هستند ربانی که هرگز تنزل پیدا نمی کنند بلکه این متعلم است که با کسب استعداد ظرف عقل خود را مستعد دریافت انوار ملکوتی می نماید و در حقیقت این متعلم است که به خدمت علم می‌ رود نه آنکه علم به خدمت او در آید.

 بر اساس تفکر دوم، علوم الهی و حکمت ربانی آن قدر جلالت دارد که هرگز پایین نمی‏ آید؛ این انسان است که باید خودش را مستعد کند تا ظرفیت و قابلیت استفاده از آن مقام علمی خاص را پیدا کند.

بر اساس این معنا، مراد روایت شریفه از این بیان که می‌ فرماید «درهای آسمان باز می‌ شود» این است که خداوند به برکت ماه رمضان، ظاهراً این قاعده را بر می‌ دارد. یعنی اگر در ماه‌ های دیگر لازم بود که انسان با مجاهده و تلاش، خود را بالا بکشد و به مقامی برسد تا به او عنایت شود، به برکت ماه رمضان، آن مقام علمی تنزّل پیدا می‌ کند و در واقع علم پایین می‏ آید. این‏که عرض کردم ظاهرا بدین دلیل است که قانون عالَم تغییر نمی‏ کند، بلکه ظرف عالم دنیا و فضای معنوی که به برکت ماه رمضان برای انسان‏ های مستعد ایجاد می‏ شود آن قدر پاکیزه است که انسان ها را به میزان مجاهده ای که در این ماه عزیز می کنند به سرعت مستعد بر خورداری از علوم الهی و فیوضات ربانی می نماید.

به بیان روایت بهشت در‏هایی دارد که هریک مربوط به جلوه‏ ای خاص از توحید و اعمال صالح است. از این روایت برمی‏ آید که ماه رمضان آن قدر در نزد خدا ارزش دارد که در این ماه توحید با همه‏ ی جلوه‏ هایش قابلیّت نازل شدن بر انسان را پیدا می‏ کند.

«وَ فُتِّحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ فَلَمْ یُغْلَقْ مِنْهَا بَابٌ» یعنی هیچ دری از درهای آسمان بسته نیست و هر کس به اندازه‏ ی استعداد و ظرفیت خود از فیوضات الهی بهره‏ مند می‌ شود. این فراز از دعا بیانگر آنست که ماه رمضان چنان نزد خداوند قیمت دارد که جلوه‏ های گوناگون توحید با همه‏ ی جلالت و قدری که دارد در این ماه قابلیت انزال بر انسان‏ ها را دارد.

این فراز شبیه این آیه‏ ی شریفه است که خداوند درباره‏ ی قیامت می‏ فرماید: <وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَکانَتْ أَبْوابا>. از آن‏جا که ضمیر مستتر در «فکانت» به «السماء» برمی‌گردد، معنای آیه آنست که در روز قیامت حجاب‏ ها چنان کنار می‏ رود که آسمان سراسر در می‏شود؛ نه آن‏که درهایی در آسمان گشوده گردد. مثلاً یک وقت شما در اتاقی قرار دارید و پنجره‌ ای را برایتان باز می‌ کنند و خورشید را می‏ بینید، اما زمانی تمام سقف را برایتان برمی‌ دارند، تفاوت این دو تعبیر چنین است.

در این ماه منادی از آسمان‌ها فریاد می‌زند: «یا بَاغِیَ الْخَیرِ أَقْبِلْ»؛ یعنی ای کسانی که خیرات را حریصانه در بر می گیرید («بغی» در فارسی به معنی طلب حریصانه ی چیزی است) بشتابید که درهای آسمان باز است. «وَ یا بَاغِیَ الشَّرِّ أَقْصِرْ»؛ و ای چپاولگران شرّ که دائما به دنبال زشتی ها می‌دوید! در این ماه کوتاه بیایید! امر به «اقصر» در این فراز امر تکوینی است، کما این‏که «اقبل» هم تکوینی است؛ یعنی ای چپاولگران شرور، ای کسانی که اساساً مزاج آلوده‏ ای دارید و در زندگی دائماً به دنبال زشتی‏ ها و آلودگی‏ ها و افساد در میان خلایق هستید، در این ماه شما هم کشش ندارید، پس کوتاه بیایید.

مفهوم و مراتب غفران الهی در ماه رمضان

در روایت دیگری آمده است که در شب اول ماه رمضان تمام گناهان آمرزیده می‏ شود و در شب‌ های دیگر، مؤمنین ارتقای درجه می‏ یابند و دیگر آمرزش از گناهان مطرح نیست. و لذا حضرت استاد می‏ فرمودند که مغفرتِ الهی که در ادعیه این ماه آمده، به جهت ارتقای درجه است نه به جهت نجات از جهنم؛ زیرا بهشتیان هم در بهشت از خداوند طلب مغفرت و اتمام نور می‏ نمایند. کسی که وارد بهشت می‏ شود، قطعاً از تمام گناهان پاک شده است، پس این طلب مغفرت به جهت ارتقای رتبه و نورانیت در بهشت است[2].

معنای لغوی مغفرت

مغفرت در لغت به سه معنا است که اولین آن به معنای پوشاندن چیزی است، و معنای دیگر آن محو کردن است. «پوشاندن» در جایی استعمال می‏ شود که وجود چیزی باقی باشد و فقط پوشانده شود، لذا به محض این‏که «غافر» کنار رود، آن چیز آشکار می‏گردد. حتی اگر مراتب نازله‏ ی مغفرت به معنای پوشاندن باشد، قطعاً مراتب عالی آن چنانکه از آیات قرآن و کلمات اولیای الهی بر می آید به معنای محو کردن است.

مراتب مغفرت

با توضیح معنای «مغفرت»، به این روایت شریفه نبوی توجه کنید که می‏ فرماید: «إِنَّ أَبْوَابَ‏ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ‏ فِی أَوَّلِ لَیلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا تُغْلَقُ إِلَى آخِرِ لَیلَةٍ مِنْهُ… فَإِذَا صَامَ أَوَّلَ یَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ غَفَرَ لَهُ کُلَّ ذَنْبٍ تَقَدَّمَ إِلَى ذَلِکَ الْیوْمِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ کَانَ کَفَّارَةً إِلَى مِثْلِهَا مِنَ الْحَوْلِ وَ کَانَ لَهُ بِکُلِّ یوْمٍ یَصُومُهُ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ قَصْرٌ، لَهُ أَلْفُ بَابٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ أَلْفِ مَلَکٍ تَأْتِی غُدْوَةً إِلَى أَنْ تُوَارِی بِالْحِجَابِ»؛ یعنی در شب اول ماه رمضان، همه‏ ی درهای آسمان باز می‌ گردند و تا آخر این ماه بسته نمی‏ شوند… هر کس روز اول ماه رمضان را روزه بگیرد، خداوند همه‏ ی گناهانش را می‏ آمرزد و در مقابل هر روزی که روزه بگیرد، قصری از طلا در بهشت به او می‏ دهد که هزار در داشته باشد و هفتاد هزار هزار ملک برای او استغفار می‏ کنند…

مغفرتی که در ازای روزه‏ ی روز اول ماه رمضان است، مرتبه‏ ی اول مغفرت می‏ باشد که همان آمرزش گناهان است، اما مغفرت روزهای بعد، اشاره به مراتب بالاتر مغفرت دارد.

توضیح آن‏که: مغفرت در سه معنا به کار رفته است:‌ اول به معنای پوشش بر امری است[3] و بر این مبنا مغفرت الهی یعنی پوشش نهادن بر گناهان و زشتی‏ های بندگان؛ چنان‏که در دعای مباهله وارد شده: «یَا غَفُورُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ اسْتُرْ عُیُوبِی‏ وَ لَا تَفْضَحْنِی بِسَرَائِرِی‏» (ای خداوند غفور، گناهان مرا بپوشان و مرا به واسطه‏ ی زشتی‏ های مخفی‏ ام مفتضح نگردان.) در این مرحله اصل گناه به جای خود محفوظ است ولی پروردگار با ستّاریت خود بر آن پوشش نهاده است. معنای دوم مغفرت نادیده گرفتن و روی گرداندن از خطای کسی است.[4] در این مرتبه آثار گناه کم‏رنگ‏ تر است، ولی هنوز اصل گناه باقی است، گرچه خداوند بنا بر کرمش آن را نادیده گرفته است. معنای سوم مغفرت محو گناه است؛ به گونه‏ ای که هیچ اثری از آن باقی نماند[5]؛ چنان‏که در کلام مولی علی(ع) پیرامون استغفار در ماه رمضان به این معنا اشاره شده که فرمود: «عَلَیْکُمْ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بِالْإِسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ، فَإِنَّ الدُّعَاءَ یَدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْکُمْ وَ الْإِسْتِغْفَارَ یَمْحُو ذُنُوبَکُمْ».[6] (بر شما باد استغفار و دعا در ماه رمضان، چرا که دعا بلا را از شما دفع می‏ کند و استغفار گناهانتان را محو می‏ سازد).

 همچنین این آیه‏ ی شریفه به هر سه مرتبه‏ ی مغفرت اشاره دارد: <إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم>.[7] (اگر عفو کنید و از خطاهایشان بگذرید و بدی هایشان را ندیده بگیرید کارى خدایى کرده‏ اید چون خداى تعالى هم غفور و رحیم است.) و البته مرتبه‏ ی بالاتری از مغفرت الهی هم وجود دارد که در آن خداوند نه‏ تنها گناهان را محو می‏ کند، بلکه به فضل خود آن را به حسنات مبدل می‏ نماید و نورانیت مضاعف در نامه‏ ی اعمال قرار می‏ دهد: <إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما>[8]. (مگر آنکه توبه کند و مؤمن شود و عمل صالح انجام دهد، آن گاه خدا بدی هاى این گروه را به نیکی ها مبدل کند که خدا آمرزگار و رحیم است‏.) بنابراین مؤمن با دوام دعا و استغفار در ایام ماه مبارک -به شرط آن‏که مراقبه‏ ی جدی بر ترک گناه داشته باشد- در مراتب مغفرت الهی و نورانیت باطن اعمال سیر می‏ نماید. و ظهور ملکوتی این عمل سیر تدریجی در درجات بهشت است؛ چنان‏ که خداوند درباره‏ ی بهشتیان -در عین آن‏که مشمول مغفرت الهی واقع شده‏ اند- می‏ فرماید: <فَأُوْلَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما>.

نکته‏ ی دیگر آن‏که: مغفرت شب‏ های ماه رمضان، مربوط به حرمت این ماه است و ربطی به روزه ندارد. حتی کسی که به دلیل عذر شرعی نمی‏ تواند روزه بگیرد، باز هم مشمول مغفرت این شب‏ ها قرار می‏ گیرد. لذا کسانی که نمی‌توانند روزه بگیرند، سعی کنند حرمت این ماه را حفظ کنند. ماه رمضان اقتضا می‌ کند که انسان کم بخورد، کم بیاشامد، سحرها را بیدار شود و…

نکته‏ ی دیگر درباره‏ ی مغفرت آن‏که: اگر ما در ماه مبارک از خداوند درخواست همه‏ ی مراتب مغفرت را می‏ نماییم، باید استعداد آن را نیز در خود فراهم کنیم؛ چرا که مغفرتِ مرتبه‏ ی اول، آمرزش از گناهان است و لازمه‏ ی آن پرهیز از اصل گناه در این ماه عزیز است و در مرتبه‏ ی دوم برای خواص، پرهیز از حیطه‏ ی گناه است. لذا به سالک در مرتبه‏ ی اول از سلوک دستور به مراقبه‏ ی بر حلال و حرام الهی داده می‏ شود و در مرتبه‏ ی دوم پرهیز از حیطه‏ ی گناه؛ زیرا کسی که به طور جدی بخواهد از محرمات الهی پرهیز کند، باید حتی خود را در محدوده‏ ی حرام نیز قرار ندهد. چنان‏که رسول خدا(ص) خطاب به نعمان بن بشیر فرمودند: «أَنَّ الْحَلَالَ بَیِّنٌ وَ الْحَرَامَ بَیِّنٌ وَ بَیْنَهُمَا مُشْتَبِهَاتٌ لَا یَعْلَمُهُنَّ کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ، فَمَنِ اتَّقَى الشُّبُهَاتِ اسْتَبْرَأَ لِدِینِهِ وَ عِرْضِهِ، وَ مَنْ وَقَعَ فِی الشُّبُهَاتِ وَقَعَ فِی الْحَرَامِ کَالرَّاعِی یَرْعَى حَوْلَ‏ الْحِمَى‏ یُوشِکُ أَنْ یَرْتَعَ فِیهِ. أَلَا وَ لِکُلِّ مَلِکٍ حِمًى، أَلَا وَ إِنَّ حِمَى اللَّهِ مَحَارِمُهُ[9]» (لال و حرام خداوند بیّن و آشکار است، و در میان آن دو امور شبه‏ناکی است که بسیاری از مردم بدان آگاه نیستند. پس هر کس از امور شبهه‏ ناک پرهیز کند، دین و آبروی خود را حفظ کرده است و هر کس از مشتبهات اجتناب نکند به حرام می افتد مانند چوپانی که در اطراف قرقگاه پادشاه گوسفندان خود را بچراند و ناخواسته گله اش به حریم سلطان وارد می شود و آسیب می بیند، پس بدانید که قرقگاه الهی محرمات او است.)

بنا بر روایتی که در ابتدا عرض شد، اصل حیطه‏ ی گناه دنیاست: «حُبُ‏ الدُّنْیَا رَأْسُ‏ کُلِّ خَطِیئَة». در ماه رمضان، باید عشق و محبت مؤمن به دنیا آرام آرام برداشته ‌شود. نشانه‏ ی دل کنده شدن از دنیا هم این است که قلب انسان باز می‏ شود و وسعت می‏ یابد. در روایتی از پیغمبر اکرم(ص) آمده است که فرمود: «یا أَبَاذَرٍّ، إِذَا دَخَلَ النُّورُ الْقَلْبَ انْفَتَحَ الْقَلْبُ وَ اسْتَوْسَعَ»؛ یعنی وقتی نور وارد قلب کسی شود، قلب او باز شده و وسعت می‏ یابد. جناب ابوذر سؤال کردند: یا رسول الله! علامت این امر چیست؟ حضرت پاسخ دادند: «الْإِنَابَةُ إِلَى‏ دَارِ الْخُلُودِ، وَ التَّجَافِی عَنْ دَارِ الْغُرُورِ، وَ الْإِسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ.» (میل به خانه ی ابدیت و دوری از منزل فریب یعنی دنیا و آمادگی برای مرگ قبل از از دست رفتن فرصت توبه و جبران مافات).

مغفرت مرتبه‏ ی سوم، پرهیز از خطورات شیطانی است که مقدمه‏ ی میل به گناه می‏ شود؛ چنان‏ که مولایمان امیر مؤمنان حضرت علی(ع) می‏ فرمایند: «صِیَامُ‏ الْقَلْبِ‏ عَنِ الْفِکْرِ فِی الْآثَامِ أَفْضَلُ مِنْ صِیَامِ الْبَطْنِ عَنِ الطَّعَامِ». (روزه قلب از فکر کردن در گناهان، برتر از روزه شکم از خوردنی‏ ها است.) و چون خطورات قلبی در اختیار انسان نیست، می‏ باید مقدمات اختیاری آن تحصیل شود. و لذا باید در این ماه با اشتغال بیشتر به دعا و تلاوت و مناجات و نماز و اعراض از اهل معصیت، نه‏ تنها جوارح ظاهری، بلکه جوارح باطنی (یعنی قوه‏ ی خیال) را نیز از فکر درباره‏ ی گناه و خطورات شیطانی پاک کرد: <وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ>[10] (و چون از شیطان وسوسه ای به تو رسید به خدا پناه جوى که وى شنوا و دانا است‏)

اگر از وسوسه‏ ی نفس‏ و هوا دور شوى‏                            بی‏شکى ره ببرى در حرم دیدارش‏

اى که از کوچه‏ ی معشوقه‏ ی ما می‏ گذرى‏                       با خبر باش که سر می‏ شکند دیوارش‏

مغفرت مرتبه‏ ی چهارم که اولیای الهی در این ماه از خداوند درخواست می‏ نمودند، چشم‏ پوشی از ما سوی الله است؛ یعنی انسان در ماه رمضان نباید به هیچ چیز غیر از پروردگار توجه داشته باشد؛ چنان‏که در فقره‏ های مختلف مناجات شعبانیه به این مطلب اشاره شده و از خداوند «کمال انقطاع» را درخواست می‏ نماییم[11].

گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است            گفتا تو خود حجابی، ور نه رخم عیان است

گفتم فراق تا کی، گفتا که تا تو هستی              گفتم نَفَس همین است، گفتا سخن همان است

آن‏چه تا به حال بیان شد، صرفاً درباره‏ ی دافع گناه بودن اصل ماه مبارک رمضان بود و بحث از دافع بودن خود صیام از گناهان شأن دیگری دارد! به عبارت دیگر، اگر کسی به ماه رمضان وارد شود و بنا بر عذر شرعی نتواند روزه بگیرد، از آن‏جا که او در ظرف این ماه و زیر این خیمه قرار گرفته، حجاب‏ ها و شیاطین از او دفع می‏ شوند؛ این حال ماه رمضان است.

رافع بودن ماه رمضان

ماه رمضان علاوه بر این‏که دافع کدورت‏ ها و حجاب‏ هاست، رافع نیز هست. یعنی نه‏ تنها مانع حجاب گرفتن قلب انسان می‏ شود، بلکه حجاب‌ های ناشی از گناهان ماه‌های قبل را هم زدوده و پاک می‌کند.

اولین دلیل ما بر این سخن، معنای لغوی «رمضان» است. «رمضان» از ماده «ر م ض» به معنای سوزانیدن یا گرم کردن بسیار شدید چیزی است. «رَمَضَ یَرمُضُ» یعنی حرارت چیزی به بالاترین حدّ خود رسید. «رَمَضَت الشَّمس» یعنی خورشید چنان بر ریگ‏ ها تابید که آن را به شدت داغ کرد. «رمضت الطائر» یعنی پرنده تشنه شد و جگرش از تشنگی سوخت. «رمضاء» یعنی سنگ بسیار داغ. معنای دیگر ماده‏ ی «رمض»، لاغر شدن و ریخته شدن اضافات و آلودگی‌ ها از چیزی است. و در وجه تسمیه ی ماه مبارک رمضان گفته اند: «إِنَّما سُمِّیَ الرَمَضانُ لِأَنَّهُ یَرمَضُ‏ الذُّنوبَ‏[12]» یعنی ماه رمضان، از آن رو بدین اسم نامیده شد که در آن گناهان سوزانده می‏ شوند.

در معنای سوزاندن‌ لطافتی نهفته است؛ توضیح آن‏که: وقتی می‏ خواهند ظرف آلوده‏ ای را تمیز کنند، ابتدا آن را می‏ شویند، و در مرحله‏ ی بعد خاک یا گل‏ اندود می‏ کنند و اگر باز هم تمیز نشد می‌ سایند. اما ممکن است در نهایت بعضی آلودگی‏ ها و ارجاس در این ظرف باقی بماند که جز با حرارت دادن از بین نمی‏ رود. لذا لطافت این بیان آنست که اگر برخی گناهان از ماه‌ های دیگر باقی مانده باشد که با همه‏ ی توبه‏ ها و مجاهده‏ های انسان هنوز آثارش باقی است ،ولی به برکت ماه مبارک رمضان و تهذیب نفسی که هرکس به نوبه ی خود در آن انجام می دهد آن گناهان نیز خود و آثارش از بین می رود.

دلیل دوم روایاتی است که ماه مبارک را ماه مغفرت و رحمت الهی می‏ نامد؛ چنان‏که در خطبه‏ ی رسول خدا(ص) در آستانه‏ ی این ماه، اشارات متعددی بر این مطلب شده است: «أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَیْکُمْ‏ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَة…» (ای مردم، همانا ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت به شما روی کرده است.) تا به آن‏جا که می‏ فرماید: «یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى فِی کُلِّ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ: هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیَهُ سُؤَالَهُ؟ هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوبَ عَلَیْهِ؟ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَه؟…» (خداوند در همه شب های ماه رمضان سه بار ندا می‏ دهد: آیا درخواست کننده‏ ای هست که درخواسته‏ اش را بدهم؟ آیا توبه کننده‏ ای هست تا توبه‏ اش را بپذیرم؟ آیا استغفار کننده‏ ای هست که او را بیامرزم؟) و در همان شب اول، مغفرت الهی گروه کثیری را در بر می‏ گیرد و به تناسب ورود به شب‏ های بعد، اضعاف مضاعفی را می‏ آمرزد؛ تا به آن‏جا که ماه مبارک تمام می‏ شود و مغفرت الهی همه‏ ی مستحقین را در بر می‏ گیرد و زیان ‏کار حقیقی کسی است که عید فطر بر او بگذرد و مشمول رحمت الهی واقع نشود. چنان‏ که رسول خدا(ص) با تأسف می‏ فرمودند: «فَمَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی رَمَضَانَ فَفِی‏ أَیِ‏ شَهْرٍ یُغْفَرُ لَه‏؟» (کسی که در ماه رمضان آمرزیده نشود، پس در کدام ماه دیگر مورد مغفرت قرار گیرد؟)

اى‏ کبک‏ خوش‏ خرام‏ که خوش می روى بناز      غرّه مشو که گربه‏ ی عابد نماز کرد

فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید                شرمنده رهروى که عمل بر مجاز کرد

فضیلت و اهمیت ماه رمضان

امام صادق(ع) در مورد ارزش ماه رمضان می‏ فرمایند: «شَهْرُ رَمَضَانَ لَا یُشْبِهُهُ شَیْ‏ءٌ مِنَ الشُّهُورِ، لَهُ حَقٌّ وَ حُرْمَةٌ، أَکْثِرْ مِنَ الصَّلَاةِ مَا اسْتَطَعْتَ.» (ماه رمضان شبیه هیچ یک از ماه های سال نیست، این ماه حق و حرمتی دارد. تا آنجا که می توانی در این ماه در نماز بکوش.)

هیچ ماهی از ماه‏ های سال شبیه ماه رمضان نیست. حتی اهل بیت(ع) می‏ فرمودند که نگویید رَمَضان، زیرا رمضان از اسماء الهی است و آن را با احترام یاد کنید و بگویید «شهر رمضان». در روایات آمده است که در قیامت، ماه رمضان هم مانند قرآن از برخی شفاعت می‏ کند.

لذا می‏ توان گفت که از یک طرف ظرفی داریم که همانا ماه رمضان است، و مظروفی به نام روزه و عبادات دیگر که در این ماه واقع می‏ شود.

ماه رمضان؛ ماه نزول همه‏ ی کتب آسمانی

بنا بر بیانات اولیای الهی، تمام کتاب‏ های آسمانی در ماه رمضان نازل شده‏ اند. پیامبر اکرم(ص) می‏ فرمایند: «نَزَلَتْ صُحُفُ إِبْرَاهِیمَ(ع) فِی أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ لِسِتٍّ مَضَیْنَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَ الْإِنْجِیلُ لِثَلَاثَ عَشْرَةَ لَیلَةً خَلَتْ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَ الزَّبُورُ لِثَمَانِیةَ عَشَرَ خَلَوْنَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَ الْقُرْآنُ فِی ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ.» یعنی صحف ابراهیم(ع) شب اول ماه رمضان بر ایشان نازل شد، تورات شب ششم ماه رمضان بر موسی(ع) نازل شد، انجیل در شب سیزدهم ماه رمضان بر عیسی(ع) نازل شد، زبور داود(ع) در شب 18 ماه رمضان نازل شد و قرآن در شب 23 ماه رمضان بر پیغمبر اکرم(ص) نازل شد؛ بنابراین با حلول ماه مبارک رمضان، گویی کتب الهی باز می‏ گردند و بهار تلاوت آیات الهی آغاز می‏ گردد.

هشدار پیامبر اکرم(ص) نسبت به اغتنام فرصت ماه رمضان

امام صادق(ع) می‏ فرمایند که هنگامی که ماه شعبان به روزهای پایانی خود می‏ رسید، رسول خدا(ص) به بلال دستور می‏ دادند که مردم را به مسجد فرا بخواند، سپس ایشان به منبر تشریف می‏ بردند و بعد از حمد و ثنای الهی می‏ فرمودند: «أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّ هَذَا الشَّهْرَ قَدْ خَصَّکُمُ اللَّهُ بِهِ وَ حَضَرَکُمْ وَ هُوَ سَیِّدُ الشُّهُورِ، لَیْلَةٌ فِیهِ‏ <خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ>، تُغْلَقُ فِیهِ أَبْوَابُ النَّارِ وَ تُفَتَّحُ فِیهِ أَبْوَابُ الْجِنَانِ، فَمَنْ أَدْرَکَهُ وَ لَمْ‏ یُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ[13]». (ای مردم، بدانید که همانا خداوند شما را به این ماه عزیز اختصاص داده است و آن سرور همه‏ ی ماه‏ هاست. شبی در آنست که از هزار ماه بهتر است، در این ماه درهای آتش قفل شده و درهای بهشت گشوده می شود. پس هر کس این ماه را درک کند و مورد مغفرت قرار نگیرد، پس خدا او را (از رحمتش) دور گرداند.) بیان حضرتش خطاب دعایی در قالب نفرین است که شدت زشتی و دوری این سه گروه را از رحمت الهی بیان می‏دارد؛ چنان‏ که در بیان دیگری نیز فرمودند: «مَن انْسَلَخَ عَنْهُ شَهْرُ رَمَضَانَ وَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ، فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ»؛ یعنی کسی که ماه رمضان بر او بگذرد و مشمول مغفرت پروردگار قرار نگیرد، خدا او را نیامرزد! وقتی پیغمبر رحمت چنین بگوید، معلوم است که هشدار چقدر جدی است.

به عبارت دیگر، اگر در این ماه شیاطین را در غل و زنجیر نکرده بودند و رحمت‏ های پروردگار نازل نمی‏ شد و ملائکه رحمت کمک نمی‏ کردند و در عین حال کسی مرتکب گناه می‏ شد، این قطعاً ناپسند بود، ولی از همه بدتر این است که انسان را وارد باغی کرده و در میان گل و ریحان و چمن قرار داده باشند و شیاطین را در غل و زنجیر کرده و از او پذیرایی کنند، و او در چنین حالی به دنبال خوردن لجن‏ها و کثافات باغ برود، یعنی خود را در این ماه آلوده‏ ی گناهان کند! با چنین آدمی چه باید کرد؟! لذا این‏که در روایات آمده است که شیطان در ماه رمضان در غل و زنجیر است، یک هشدار جدی برای همه است تا خود را محک بزنیم و اگر دیدیم که ماه رحمت فرا رسید و باز هم مانند ماه‏ های دیگر زشتی‏ هایی از ما سر زد، باید به حال خود بگرییم و در وضع خود تجدید نظر اساسی کنیم و مبادا که مشمول این نفرین نبوی(ص) قرار بگیریم! «أَعاذَنا اللهُ مِن شُرورِ أَنفُسِنا وَ سَیِّئاتِ أَعمالِنا.»

این‏که پروردگار متعال می‏ فرماید: <وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ> (بسیارى از جن و انس را براى جهنم آفریده‏ ایم‏.) تعبیر تندی است که شاید متوجه آن‏ هاست که در ماه رمضان هم گناه می‏ کنند؛ زیرا گویی جوهره‏ ی آن‏ها جهنمی است که حتی در حریم ماه رمضان که بستر هدایت و رحمت و مغفرت الهی فراهم است و زمینه‏ ی هیچ گناهی وجود ندارد، باز هم دست از آلودگی‏ ها بر نمی‏ دارند.


[1]– الکافی (ط – الإسلامیة)، ج‏3، ص: 268.

[2]– <یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى‏ رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعى‏ بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیر> (تحریم، 8).

[3]– مقاییس اللغه ج4ص385

[4]– مصباح المنیر ج2ص449

[5]– التحقیق فی کلمات القرآن الحکیم ج7ص241

[6]– زاد المعاد – مفتاح الجنان ص 80 الفصل الرابع فی بیان آداب دخول شهر رمضان المبارک

[7]– التغابن : 14

[8]– الفرقان : 70

[9]– مجموعة ورام ج‏2 267 باب ذکر جمل من مناهی رسول الله(ص)، ص256

[10]– الأعراف : 200

[11]– «إِلَهِی هَبْ‏ لِی‏ کَمَالَ‏ الْإِنْقِطَاعِ‏ إِلَیْک‏» ((بار الها، کمال انقطاع به سوی خودت را به من ارزانی دار) و یا « إِلَهِی و أَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ فَأَکُونَ لَکَ عَارِفاً وَ عَنْ سِوَاکَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْکَ خَائِفاً مُرَاقِباً یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَام‏» (بار الها، مرا به نور عزتت که کاملترین بهجت ها است متصل گردان تا عرفان کامل به تو را یابم و از غیر تو جدا گردم و مراقب دائمی تو و ترسان از مقامت باشم ای خداوند صاحب جلالت و کرامت ).

[12]– مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول(ع)، ج3، ص259، الحدیث 6 و ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، ج‏6، ص: 11.

[13]– الکافی (ط – الإسلامیة)، ج‏4، ص: 67



دیدگاهها بسته شده است.