«کابوس امریکا؟!»
*****
«عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!»
گاهی در جهان پیرامون ما اتفاقاتی می افتد که نتایج کاملاً معکوس برای صاحبان خود رقم می زند!؟ آن زمان که امریکا به بهانه واهی «سلاح های کشتار جمعی» به عراق حمله نمود، هیچکس احتمال نمی داد که رژیم خونخوار صدام به دست رژیم قلدرتر و خونخوار تر از خود اش از آن سر دنیا ساقط شود و نیز هیچکس باور نداشت که این رخداد به ظاهر شرّ، برای اکثریت مردم سمتدیده و زجر کشیده عراق (شیعیان)، خیر کثیر بدنبال داشته و این اکثریت همیشه مظلوم را به قدرت و حکومت برساند!!
****
آن زمان، بدون تردید؛ امریکا به دنبال سلاح کشتار جمعی در عراق نبود، چرا که امریکا و کشور های غربی خود در مسلح کردن رژیم صدام به سلاح های شیمیایی در زمان جنگ عراق علیه ایران، نقش اساسی داشتند و اکنون در زمان حمله به عراق نیز نیک میدانستند که عراق تمام سلاح شیمیایی و کشتار جمعی خود را نابود کرده است!
– پس امریکا برای چه به صدام حمله نمود؟ در حالیکه صدام از کویت عقب نشسته و حاضر شده بود که تمام غرامت تجاوز به کویت را بپردازد.
– آیا امریکا دل اش به حال مردم سرکوب شده جنوب عراق( شیعیان) سوخته بود؟
قطعا جواب منفی است چرا که در جریان انقلاب مردم جنوب علیه صدام؛ نه تنها نیروهای امریکایی از حمایت مردم انقلابی دست برداشتند، بلکه با عقب نشینی چراغ سبز به رژیم صدام، زمینه قتل عام مردم جنوب را برای صدام کاملاً فراهم نمودند!
– میتوان گفت: امریکا از این حمله دو هدف اساسی را دنبال می نمود:
اکنون پس از سال ها جنگ، میلیاردها دلار هزینه و خساره؛ در حدود 4000 تلفات نیروهای نظامی امریکایی؛ کشتار هزاران انسان نظامی و غیر نظامی عراقی و…! دولت امریکا گرچه در تاراج نفت ارزان عراق تا جای موفق گردیده، اما در تحقق و رسیدن به هدف دوم حتی نزدیک هم نشده بلکه کاملا ناکام مانده است، چرا که امریکایی ها هرگز تصور نمی کردند که با نابودی رژیم صدام از اقلیت سنی مذهب، قدرت و حکومت به دست اکثریت شیعه میرسد که مناسبات نیرومندی مذهبی با ایران دارند.
اگر طراحان این حمله چنین پیش بینی را هم کرده باشند از همبستگی عمیق مذهبی میان دو ملت عراق و ایران کاملا غافل مانده و هرگز تصور نمی کردند بعد از هشت سال جنگ خونین و کشته شدن هزاران سرباز از دو طرف، علایق و مشترکات مذهبی به اندازه عمیق و ریشه دار باشد که بتواند نه تنها کینه ها و عداوت ها را کنار بزند، بلکه در کمترین زمان ممکن برادری عمیق پایدار و ریشه داری میان شان ایجاد گردد.
****
ایجاد گروه های تروریستی – تکفیری به ویژه «داعش»، توسط سازمان سیا و سرویس های جاسوسی غربی برای مهار و نابودی تشیع در سوریه، عراق و در نهایت در ایران، طرح پیچیده و بسیار خطرناکی بود که با کمک مالی کشورهای عربی بخصوص عربستان یه طرز وحشتناکی به راه افتاد!؟ اما این بار نیز «عدو» سبب خیر شد و “شر” ایجاد شده توسط امریکا و متحدان اش، باعث «اتحاد بین المللی مقاومت شیعی» در سوریه و ایجاد «حشد الشعبی» در عراق گردید که هر دو جریان مقاومت، توسط «سردار سلیمانی» ایجاد و به کمک مستقیم ایران گسترش یافته به بار نشست و سرانجام به نابودی گروه های تروریستی بویژه جریان وحشتناک «داعش» در عراق و سوریه انجامید!!
*****
کوتاه سخن اینکه بر خلاف انتظار امریکا؛ نه تنها طرح های وی به مهار و نابودی جمهوری اسلامی ایران، رژیم اسد در سوریه و خط مقدم مقاومت در لبنان و فلسطین، نینجامید؛ بلکه برعکس ایران توانست به خوبی «تهدید» های سوزنده ایجاد شده را به «فرصت»های سازنده تبدیل نموده و با استفاده از علایق ریشه دار مذهبی، تمام طرح های امریکا و یاران عبری- عربی اش را خنثی نموده و با حداکثر بهره برداری، کشور «عراق» را به «حیاط خلوت» خود تبدیل نماید!!
اکنون با اشتباه وحشتناک دیگر از سوی امریکا در هدف قرار دادن «سردار سلیمانی» و تصویب غیر قانونی بودن حضور نظامی امریکا در خاک عراق و خروج امریکا از این کشور، بدون شک، ایران دیگرباره پیروزی و دستاور بسیار مهمی دیگری را در عراق و نیز در عرصه بین الملل به دست آورده و گویا امریکا را «مات» نموده است!!
میتوان گفت: حتی اگر ایران هیچ اقدام دیگری در راستایی انتقام خون سردار شهید خود نکند، همین بازده، نخستین ثمره خون این سردار و دستاورد بسیار بزرگی برای ایران، از یک سو؛ و «کابوس وحشتناک» برای امریکا و شکست بسیار سختی برای این کشور و متحدان عبری- عربی اش، از سوی دیگر به شمار میرود!
******
م، خرّمی
15 جدی 98