نمک خوردن ونمکدان شکستن کاری غیر اخلاقی و غیر انسانی
کاری به گفتهی شریعتی خوارزده
و نسبت که به بروجردی داده ندارم . ولی آدم عاقل بالغ باور نمیکند که مرد سیاستمدار آن هم در سطح وزارت خارجه آنهم خطاب به شریعتی چنین حرف سخیفی را بزبان بیاورد .
ایران اگر به درد هیچ کس نخورده باشد به درد شریعتی خورده است. شریعتی دو کلمه الف با را، تا چه رسد به دکتری و از همه مهمتر زندگیاش را مدیون ایران است چطور؟
عرض می کنم :
دکتر شریعتی در سن کوچکی به کویته رفت. به دلیل اینکه هیچ راهی برای باسواد شدنش وجود نداشت به مدرسه جامعه امام صادق (ع) روی آورد که به گفتهی خودش مربوط به ایران است. بعد از مدت کوتاهی کارمند خانه فرهنگ جمهوری اسلامی در کویته میگردد. از همانجا توسط ایرانیها بورسیه شده به دانشگاه تهران میرود.
بورسیه نوع ب بوده یعنی امکانات بدون پول و حقوق . شریعتی وقتی توان ادامه تحصیل را در چنین شرایط نیز نداشته، درخواست بورسیه نوع الف را میکند که علاوه بر امکانات، حقوق نقدی هم دریافت میکند.
این کار صورت میگیرد. در اواخر دکترایش، مبتلا به سرطان گشته، فورا به بیمارستان معرفی میشود.
در این مدت درمان، جراحی و بیش از چند بار شیمیدرمانی، کلیه هزینهها از جیب ایران پرداخت میگردد. بعد از اطمینان حاصل شدن از بهبود وضعیت جسمانیاش روانه افغانستان شد.
اینها خدمات ایران به دکتر شریعتی بود
ولی خدمت شریعتی به ایران .
1- دکتر وقتی که پا به وطن میگذارد بعد از مدتی برای پیگیری علاجش برای ویزا مراجعه نموده وجواب رد میگیرد .
شاید دلیلاش نمکدانشکنی بوده، دقیق نمیدانم.
2- ازان وقت به بعد شریعتی سحر میشود و رویکرد این چنین نمکدان شکنی را میگیرد.
3- ایران نه، هرکسی که برای کسی کاری و خدمتی بکند توقع انسانی و اخلاقی این است مخصوصا کسی که همهی زندگیاش مدیون اوست، اگر گوشهای از ان مهربانیهایش را ذکر نمی کند باکی نیست. ولی نان خوردن و نمکدان شکستن و دروغ بستن غیر اخلاقی وغیر انسانی است .
وقتی که همین دو نکته را از جناب دکتر بگیریم دیگر برای دوست من فقط حفیظ الله میماند که خدا حفظش کند.
حال شما قضاوت کنید کسی که خودش در فرنگ رفته در چنین وضعیت آشفتهای که مهاجرین دارند آدم بیاید با یک دروغ بستن آنهم به یک سیاستمدار چنین نمکدان شکنی کند و عرصه را برای دیگران نیز تنگ کند، که بروجردی راحتتر بتواند بگوید شما نمک میخورید ولی نمکدان میشکنید ، چه باید گفت!!! .
جوگیری و فرنگی شدن ما هزارهها، گاهی آدم را به بیچارگی میکشاند.
متاسفم برای دکتر اینچنینی هزاره.