هزاره های کویته وخاگستری جای اتش

هزاره های کویته وخاگستری جای اتشFB_IMG_1579850760603

هزاره های کویته دین بزرگی به گردن همه هزاره ها دارند . هزاره های کویته صرف نظر از خدمات انها در دوران جهاد که خود هفتاد من کاغذ می شود ، جایگاهی برای تجدید قوی به منظور سفر های دور تر در اقصی نقاط جهان بوده است . بلبل هزارستان داود سرخوش دراین جا با همین فرهنگ رشد کرد بزرگ و بزرگ شد .

نماد فکری این جوانان را که دران روز گار hsf تشکیل می دادند . نسل نو هزاره ستودنس فیدریشن . که افراد مهم ان در ان روز گار ، سه نفر اخوند و دانشجو، بنام عالم مصباح اسحاق محمدی ورضا واثق ومدتی هم یونس جاوید بود. که در ان زمان علاوه بر درس کلاسیک در حوزه نیز درس می خواندند.

نقش حوزه های علمیه کویته را در رشد وبالندگی فکری این گروه را نمی توان نادیده گرفت . عالم مصباح الف بای فلسفه در حوزه علمیه اموخت ودکترای ان را از دانشگاه گرفت وخود به بزرگترین استاد فلسفه در دانشگاه بلوچستان پاکستان تبدیل گشت . فردی که نظیرش را تا به حال جامعه هزاره کویته به خود ندیده است .

افرادی چون شهید یوسفی لیاقت و… از افراد مهم، تیوری ونظریه پرداز این گروه بودند .
البته در بخش هزاره فیدریشن نیز، افراد مهمی چون غلام علی حیدری، محمدعلی اختیار و…. بودند که نقش مهمی فکری را ایفا می کردند .

ولی نظریه پرداز این گروه، نسل نو تحصیل کرده های هزاره بودند، که مهم ترین نماد فکری انها را، می توان در انیمیشن عالی بز چینی دید .

از این گروه اثار ماندگار زیادی بجایی مانده، که فعلا شرح ان مقصود نیست . انچه که مراد است چیزی دیگر است . که با یک مثال ازرگی میتوان مقصود ما را به خوبی بیان کرد.

جای اتش خاگستر می ماند . جای شهید یوسفی عالم مصباح مبتکران کبلاغی ارزگی مانده است .

بد بختاته مغز متفکر انها در ان زمان، دکتر عالم مصباح واسحاق محمدی بود. رضا واثق خیلی زود راه مهاجرت در پیش گرفت .

این افراد از سواد کافی حوزه ودانشگاه بهرمند مند بود که در ان زمان خودم شخصا در حوزه بودم ارتباط خوبی با ان دوستان داشتم . در ان زمان این دوستان در حوزه هم بینظیر بود .

مطمنم در ان زمان چنین طرح مزخرف بی اساس را، کسی جرات به زبان اوردن ان را در حضور انها نداشتند .

کیبلاغ ازرگی بیشتر شباهت به جوک ویا تحقیر نا اگاهانه دارد . کیبلاغ ازرگی یعنی دفن همه مفاخر ازره ، کیبلاغ ازرگی یعنی بریدن از ان همه فرهنگ ناب پویای فارسی با اصل نسب وریشه . واقرار بر بی ریشه بودن . بور شدن ار بیخ بوته .

نماد این بیخردی را در عرصه های مختلف می توان مشاهده کرد .

ازجمله فرش سرخ انداختن برای کس که بزرکترین جریان عدالت خواهی قرن را با ادبیات بسیار سخیف عقیم ساخت. علاوه بر اهانت به شهدای تبسم ومردم را یک مشت کوچه بازاری خطاب کرد . وشهدا را گوشت قصابی .Screenshot_۲۰۲۰۰۱۲۴-۱۳۵۲۵۳_1

گرچند با عکس العمل مردم بیدار هزاره های کویته او رسما نتوانست پا روی فرش سرخ بگذارد واز هوتل به طور لایف فیسبوکی با کیبلاغی ها حرف زد .

از میان به اصطلاح رهبران سنتی موجود، محقق را به دلایلی می پسندم . چون رگ وغیرت پهلوانی ازرگی ،گاهی در وجود او می توان دید وبه ان دل خوش کرد .

ولی توهین و اشتباهی او در جنبش تبسم وروشنایی نابخشودنی است . درچنین شرایط که بد ترین وضع را ، هزاره ها در تاریخ دارد . اصلا مایل به در گیر شدن میان خودی ها نیستم . من اگر جای محقق می بودم با اعلان قبلی در حضور رسانه ها از مردم رسما عذر خواهی می کردم می گفتم اشتباه کردم . غرور خود را در مقابل مردمی که ما را به این جا رساندن زیر می گذاشتم . غرور اگر باشد از همین مردم است . که متاسفانه تاحالا این کار صورت نگرفته است .
ولی ازان طرف معتقدم که نباید اشتباه بزرگ، از ادم های بزرگ بی هزینه بماند . والا هر روز شاهد چنین بی حیثیتی مردم هزاره باشیم . تا زمان که چنین چیزی انتفاق نیافتاده ، احترام به انها ، بی احترامی به مردم است نشانه بلاهت انها را می رساند .

اگر تا به حال نسبت با این گروه کبلاغی کسی امید داشت، با این کار غیر اخلاقی وغیر عادلانه وابلهانه در کم اوش دمی وناپامی این گروه تردیدی به خود راه نمی دهند .

یاد بزرگان بخیر که می گفت :

خاگستر جای اتش مانده ، مصداق واقعی ان مبتکران کبلاغ ازرگی است .

بازمانده های واقعی هزاره های کویته و عالم مصباح وشهید یوسفی، اگر از لحاظ فکری اعلام وجود نکند، گذشته ای تاریخ ساز انها به تاراج رفته ، با طرح چنین افکار ابلهانه بلاهت خود را بنمایش خواهند گذاشت .

این یعنی پشت پا زدن به همه ی ارمان عالم مصباح وشهید یوسفی .



دیدگاهها بسته شده است.