“روز آتی!؟”
*****
یکم:
“آتی” به فدایی تو، روح و دل و سرها مان
“آتی” به هوایی تو، عقل و دل و جانها مان
***
الگوی من ی”آتی”، سر”دار” تویی “سردار”!
تو سینه سپر کردی، خودگشتی سپرهامان
***
جان دادی، فدا گشتی در راه حریم دوست
تا زنده کنی ما را، بگرفتی ضرر ها مان !
***
سرشار شجاعت ها، با عشق و شهامت ها
در سنگر مردی ها، پر شور و شرر ها مان
***
تو داد و عدالت را فریاد بودی، فرهاد!
پرواز نشان دادی، خود شهپر و پرهامان
*****
دوم:
“آتی” به فدای تو، دیست های پر از پینه
روی تو شیار غم، با قلب دور از کینه ؟!
***
“اسپار” به دیست تو، با کوشش و با سختی
در قلبه و کشت و کار، با زحمت دوشینه
***
“چپچور”بدست تو، رفتی به سوی کوه ها
“پوشتره” به پشت آیی، با سوزش در سینه
***
زیبایی هر”خرموو” از زحمت تو حاصل
روی سرخ تویی”آتی”، با خرمن سرخینه
***
صدها نهال رویید از حاصل عمر تو
هر باغ ز تو پرگل، با میوه و سبزینه!
******
سوم:
“آتی” به فدای تو، دایم به سفر رفتی
غربت شده مأوایت، در حال گذر رفتی
***
هر گوشه ای این دنیا، نقش است ز پای تو
هر بار که برگشتی، یک بار دیگر رفتی ؟!
***
شهر و ده ی کشورها، آباد ز دستان ات
ناچار شدی رفتی، هر بار به “سر”رفتی!
***
با همت مردانه با صبر سفر کردی!
غایب شدی از دیده، از دید و نظر رفتی
***
آسایش و آرامش، ارزانی ما کردی!
لبخند تو نقش قاب، انگار که”در” رفتی!
******
چهارم:
“آتی” به فدای تو، ای هستی و ای بودم
من مست ولایی تو، ای جان من ای جودم
***
تو سرو سرافرازی، تو نازش هر نازی !؟
جود است تمام تو، بن مایه ای هر سودم
***
من زنده ای مهر تو، تابنده به چهر تو
بالنده و پیروز ام، خوشبخت و محمودم
***
هان بود من از بودت، من پاره ای از خودت
مقصود توی”آتی”،ای مقصد و مقصودم!
***
در مهر و صفا و عشق، گشتی تو نماد حق
من بنده ای لطف تو! ای معبد و معبودم !
********
فرخنده سالیاد ولادت با سعادت مولود کعبه، نخستین خورشید آسمان ولایت، سر سلسله مبارک امامت، تندیس حقیقی عدالت، یگانه جانشین رسالت، حامی یتیمان و بی پناهان امت، حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع)
و روز خجسته پدر بر تمام “آتی” گوون زحمت کش سرزمین مردخیز “هزارستان” و نیز بر همه ای شما یاران و دوستان عزیز، مبارکباد!
******
م، خرمی
سیزدهم رجب المرجب 1441
18 حوت 1398