“امید!”
****
تار است جهان بی تو، تو”خورشید”فردایی
تلخ است زمان بی تو،”شهد” است، اگر آیی
***
تاریک زمین بی تو، مردم همه حیران اند
در وادی حیرت ها، هم “هارون و موسایی”
***
آواره به صحراییم، “امید” نجات از تو
دل بسته ای مهر تو، تو ناجی و مولایی
***
در زورق بشکسته، سرگشته و حیرانیم
چون نوح تو کشتیبان، تو ساحل دریایی
***
آن سوز و فراق تو، دیجور “شب یلدا” است
هان وصل تو نور ماست، تو مشعل یلدایی
***
تو منجی انسان ها، تو صاحب دوران ها
خلقی به تو حیران اند، تو واله و شیدایی!
***
گر شرط ظهور تو، جور و ستم و بیداد؟!
لبریز جهان از جور، تو ناجی یی ماهایی
***
گویند: شود برپا، چون “دولت عدل” تو
نابود شود”بیداد”، تو “داد”ی طلب هایی
***
یاران به تو دل بسته، از دوریی تو خسته
“یار” اند، ز دل با تو، تو صاحب و همرایی
***
قفل است به راه تو، چشمان همه عالم !
پس کی رسی تو از راه؟ تو، رهبر تنهایی
***
بس دیده به”در”داریم، در دشت نظر داریم
گویند: که در راه یی، گویند: که می آیی !
***
یک عمر به راه تو، بی سو شده چشمانم
تو نور دو چشمانی”وقت است که بازآیی”
*****
خجسته سالیاد میلاد با سعادت ناجی جهان، منجی انسان، موعود ادیان، حضرت صاحب العصر والزمان بر تمام منتظران دوران، از گذشته های دور تا الان، از صمیم دل میمون و مبارک باد!
*****
م، خرمی
پانزدهم شعبان 1441
21 حمل 1399