سایت جامعه امام صادق (ع) | خداوند انسان را آفرید تا عشق را زنده کند و عشق در این عالم لایتناهی هیچ نبود جز مَحبت به ودودترین خالق و مالک عالم.
در آیات قرآن کریم خداوند بارها خطاب به عالمیان میفرماید که ما جن و انسان را نیافریدیم مگر برای زندگی بر محور عشق و عشق در این عالم جز در بندگی و مَحبت به خداوند خلاصه نمی شود.
خداوند پس از اینکه زمین و زمان را خلق کرد و چرخ زمین و زمان به واسطه عشق به خواجه لولاک و سید افلاک حضرت رسول صلی الله علیه و اله به گردش درآمد؛ عشق به حضرت حق به حدی شگفت، بینظیر و غیرقابل وصف بود که پس از خلقت قلب جن، انس و حتی ملک خلق شده به واسطه مَحبت الهی وقتی در عالم ذر و در عالم الست به حضرت حق قول زندگی بر مدار عشق و بندگی را میداد حتی برای چشم برهم زدنی تاب و تحمل دوری و جدایی از عشق لایزال الهی که از عشق مادر به فرزند زیباتر و شیرینتر است را نداشت به همین دلیل نه تنها مجنون اشعار نظامی و مولوی مجنون بود بلکه تمامی مخلوقات از جن و انس تا به ملک به عشق خداوند مجنون تر از مجنون و سرگشته از واژه تحیر بودند.
خداوند که از عشق بینظیر و زیبایی عشق معشوق به خویش آگاه بود و عشق خداوند به این مخلوقات حقیر بسیار بیشتر از عشق این بنده حقیر به خداوند بود، خداوند در کلامی راهبردی برای برطرف کردن تحیر عالم به موجودات و آدمیان در قرآن کریم فرمود راه خلاصی از تحیر و آرامش قلب های عاشق به عشق من جز در ذکر یاد و نام من نیست و به همین دلیل خداوند در عرش برای ملکوتیان بیت المعمور را قرار داد تا فرشتگان با طواف و گردش بر گرد این کعبه ملکوتی بر مدار عشق خود به خداوند زندگی کرده و به تسبیح الهی مشغول باشند و خداوند از آنجایی که میدانست مجنون های عالم در زمین بیش از ملکوت بوده به حضرت آدم (علیهالسلام) پس از سکنی در زمین فرمود کعبه را بنا کند تا یادآور زیست عاشقانه انسان در زمین برای صعود به عالم ملکوت باشد و به انسان در هر روز و هر لحظه یادآوری کند که جز برای زیست عاشقانه خلق نشده است.
حضرت آدم (علیهالسلام) امر الهی را اطاعت کرده و کعبه را با سنگ بنا نهاد، سنگهایی که هر چند سخت و محکم بودند ولی یادآور عشق لایزال الهی به بنده و بنده به خداوند هستند.
اما از آن جایی که طبق کلام نورانی خداوند در قرآن کریم شیطان رجیم که روزی عزیز شده درگاه الهی بود، سوگند یاد کرده بود تا به واسطه رانده شدن از درگاه الهی آدم و فرزندان او را گمراه کند در طول تاریخ بیکار ننشست و سعی کرد علاقه خالصانه و عشق بی بدیل فرزندان آدم (علیهالسلام) به خداوند را دچار انحراف کند و انسان را از مسیر زیست عاشقانه که جز با حرکت در مسیر بندگی خداوند محقق نمیشد منحرف کند و از همین جا بود که شیطان به این فکر افتاد تا بتها هایی که به دست انسان از چوب و سنگ ساخته میشد را به جای نمادهای یادآور عشق الهی برای بشریت در زمین بدل قرار دهد و نمود این استدلال را میتوان از مشرکان عصر پیامبر صلی الله علیه و آله شنید که خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله زمانی که در مورد بت هایی که آنها را مورد پرسش قرار دادند گفتند ما نیز الله را میپرستیم ولی دیگر بتها را به واسطه نزدیکی به الله مورد پرستش قرار می دهیم.
این جمله مشرکان اگر چه در نگاه اولیه جملهای ساده و ابتدایی به نظر میرسد اما همین جمله عمق راهبرد استراتژیک شیطان را در طول تاریخ بشریت نشان میدهد که چگونه به بهانه نزدیکی به عشق الهی بشر متحیر و نیازمند به عشق الهی را با نمادهای جعلی فریفته و از زیست اصلی عاشقانه که همان پرسش خداوند باری تعالی است، دور کرده است.
شیطان از همان ابتدای خلقت حضرت آدم (علیهالسلام) از جایگاه و مرتبه خاتم پیامبران و اینکه روزی دین پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله به دینی جهان شمول تبدیل شده و به واسطه این دین برای همیشه بساط ظلم و زندگی مشرکانه شیطانی از زمین برچیده خواهد شد؛ آگاه بود به همین دلیل ضمن توطئه های یهود برای قتل پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و قبل از آن به شهادت رساندن حضرت عبدالله (علیهالسلام) سعی داشت هر گونه که شده از ولادت و بعثت پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله در جوار کعبه که مقدس ترین نماد زیست عاشقانه الهی در زمین برای اهل زمین بود جلوگیری کند به همین دلیل ابتدا ابرهه پادشاه یمن را به ساخت کعبه مطلا وسوسه نمود و و پس از ساخت کعبه مطلا در یمن با وسوسه ابوسفیان و مشرکان قریشی برای به نجاست کشیدن کعبه مطلا ، ابرهه را فریفت تا ابرهه با حمله به مکه و نابودی کعبه و نسل حضرت عبدالمطلب (علیهالسلام) در مکه از ولادت پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله جلوگیری کند؛ هر چند که شیطان بسیار دقیق و حسابگر بود؛ اما امر خداوند بر این مقدر شده بود که خانه خدا و زمین با سنگهای کوچک ابابیل از لوث وجود فرعونی به نام ابرهه پاک شود و به این ترتیب سپاهیان ابرهه طبق آیات سوره فیل در اوج قدرت به حذیذ ذلت سقوط کرده و مانند پوسته های تو خالی بر اثر عذاب خداوند بر زمین ریختند.
اما حسادت و کینهورزی شیطان همچنان برای مقالبه با دین پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله تمامی نداشت و پس از اینکه سقیفه را بنا نهاد و با سنگ بنای سقیفه، افتی جدید به دست یهود وابسته به خود ایجاد کرد تا این آفت جدید با پوسته به ظاهر دینی زمینه گمراهی بشریت را فراهم کند؛ اما امام حسین (علیهالسلام) در سال ۶۱ با قیام عاشورایی خود برای همیشه تخم این نفاق و راهبرد استراتژیک شیطان را برای بشریت آشکار ساخت و بشریت به جعل نمادهای بدلی از عشق الهی پی برد .
شیطان که در این برهه از تاریخ بیش از هر زمان دیگری کینه امام علی (علیهالسلام) و فرزندان ایشان را در دل داشت سعی کرد با نابودی نمادهای اسلامی و نمادهای حقیقی یادآور خداوند در روی زمین به مقابله با اسلام برخیزد اما این بار برای مقابله با اسلام به دست فتنه و آفت شوم وهابیت و آل سعود تا جایی که توانست نمادهای اسلام راستین و حقیقی را در شبه جزیره عربستان و مکه نابود کرد و کار به جایی رسید که دیگر آثار اسلام راستین در شبه جزیره عربستان تنها محدود به حرم پیامبر صلی الله علیه و آله در مدینه و خانه خدا در مکه و قبرستان بقیع ختم شد؛ اما مگر شیطان دست بردار بود.
شیطان که از دامنه قدرت اختیار فرزندان امام علی (علیهالسلام) بر بشریت حتی در دوران پس از شهادت آگاهی داشت و میدانست بارگاه این اولیای الهی به مانند کعبه، حرم خداوند است و قلب های مومنان در این حرم های سپید پوش ملکوتی زمین پرورش مییابد و بارگاه و مقبره ائمه معصوم (علیهمالسلام) پل آسمانی زمینیان به سوی ملکوت است؛ جایگاه رفیع و مرتبه عظیم اهل بیت (علیهمالسلام) و ائمه معصوم (علیهمالسلام) را حتی از پس از شهادت در میان اهل زمین طاقت نیاورد و برای اینکه به خیال باطل خود بتواند حتی در قرن ۲۱ در اوج پیشرفت علم و تکنولوژی بشر به اصطلاح خردمند را با سلاحی به ظاهر خردمندانه سحر کند این شایعه را مطرح کرد که زیارت و طواف مقبره بزرگان و اولیای الهی به مثابه شرک و بت پرستی است و میخواست به این واسطه در شبه جزیره عربستان در نهایت به تخریب کعبه برسد.
اما تخریب کعبه بهانه میخواست چون مسلمان حتی به ظاهر وهابی به این راحتی از ترس الهی و تکرار ماجرای ابرهه حاضر به تخریب خانه خدا و حرم پیامبر صلی الله علیه و آله نبودند؛ به همین دلیل شیطان براساس کینه شیعه و سنی و برتری سنت بر ولایت، آل سعود را فریفت و به آنها فرمان داد که با تخریب قبرستان بقیع نه تنها مشکلی برای آنها ایجاد نخواهد شد بلکه به مرور پس از تخریب بقیع میتوان به سراغ تخریب کعبه رفت؛ چراکه کعبه پرستی و طواف و زیارت بر گرد مقبره اولیای الهی طبق نگرش وهابیت نوعی شرک است چراکه به معنای جایگزین این نمادها به جای عشق خداوند در زمین است.
بنابر این آل سعود که دست پروده یهود شیطان پرست و دشمن با اسلام بود نه تنها خود اقدام به تخریب قبور بقیع و نمادهای اسلامی در مکه و مدینه کرد بلکه در تاریخ در روزی به نام«یوم الهدم» شیعیان را نیز مجبور کرد تا به دست خود بارگاه ائمه معصوم را در بقیع تخریب کنند و میخواست پس از این تخریب با تخریب کعبه و حرم پیامبر صلی الله علیه و آله برای همیشه بساط اسلام را از میان تمدنهای بشری برچیده و استراتژی شیطان را برای مقابله با اسلام راهبردی کند؛ بنابراین هر چند قبور و بارگاه ائمه معصوم را در بقیع تخریب کرد اما امر خداوند بر این مساله مقدر شده بود که نه تنها با تخریب بقیع جایگاه اهل بیت (علیهالسلام) و ائمه معصوم و فرزندان رسول خدا صلی الله و علیه و آله در میان بشریت کمرنگ نشود بلکه با روی کار آمدن حکومت علوی در ایران اسلامی، شیعه به عنوان مسلمان حقیقی و سلمانی در عصر ظهور برای زنده نگه داشتن نام و یاد خداوند در میان بشریت اقدام به ساخت بارگاه و بقعه برای ائمه معصوم کرد و با اقدامهای خود جلوی پیشروی آل سعود را برای تخریب حرم پیامبر صلی الله علیه و آله خانه خدا گرفت.
امروز یکی از بزرگترین آرزوهای مسلمانان حقیقی در این کره خاکی این است که روزی بر فراز بقیع برای اهل بیت (علیهمالسلام) و ائمه معصوم (علیهمالسلام) گنبد و بارگاه بسازد و حکومت عدل الهی آخر الزمانی از کنار همین گنبد و بارگاه در کنار خانه خدا به رهبری موعود آخر الزمان امام زمان(عج) بر پا خواهد شد و به این ترتیب در پناه این گنبد و بارگاه کودک نوپای تمدن بشری نخستین قدمهای خود را به عنوان حکومت عدل جهانی صالحان در روی زمین از همین مکان و از همین نقطه از زمان آغاز خواهد کرد.
از همین نقطه خواهد بود که بشر برای نخستین بار در کنار مهدی فاطمه؛ پا بوس درگاه ملک پاسبان فاطمی خواهد بود و برای نخستین بار در کنار پسر فاطمه به زیارت حرم فاطمه سلام الله علیها دختر پیامبر بزرگ اسلام در روی زمین مشرف خواهدشد و پس از زیارت این مزار پاک و جهانی شدن فرهنگ زیارت دختر پیامبر صلوات الله علیه خداوند به وعده نهایی و قرآنی خود درقرآن کریم و سایر کتابهای آسمانی جامه عمل پوشانده و یوم الحشر و قیامت برپا خواهد شد،قیامتی که مقدمه آن قامت بستن بر زیارت و ساخت حرم بر فراز قبرستان بقیع برای دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و فرزندان ایشان است؛ چراکه جایگاه حرم فاطمی به حدی اعلا و بلندمرتبه است که تا بشر به زیارت حرم فاطمی در زمین مشرف نشود تشرف به زیارت حرم امن الهی در عرش و ملکوت برای اهل زمین و آسمان مقدر نخواهد بود چراکه خداوند شب قدر خود به سیاهی و عظمت چادر فاطمه زهرا سلام الله علیها قرار داده و تا بشر به زیارت و درک جهانی این شب قدر در زمین نائل نشود، شایستگی زیارت و ورود به حرم امن الهی را در عرش و ملکوت به دست نخواهد آورد.
«ای مدینه جلوهگاه کبریا * ای تجلی گاه انوار خدا
ای مدینه ای تو مشکوی بهشت * عطر خاکت خوشتراز بوی بهشت
ای زمینت لاله زار اهلبیت * ای امین وراز دار اهلبیت
ای حریمت قبله گاه اهل دل * ای نسیمت با رگ جان متصل
ای به گِردَت کعبۀ دل در طواف * خفته در تو اسوۀ شرم وعفاف
در تو خورشید نوُوت خفته است * درتو ناموس ولایت خفته است
نقش هستی نقشی از ایوان توست * آب وباد وخاک سرگردان توست
ای گلستان گل وآلاله ها * ای نیستان تمام ناله ها
ای وصیتنامۀ درد علی * نخل هایت دست پرورد علی
ای مدینه جانِ جان ما توئی * آیه های صبر را معنا توئی
ناله های مرتضی در گوش توست * هستی او خفته درآغوش توست
لب گشا از محنت زهرا بگو * از غم و درد علی با ما بگو
فاش کن آن گوهر ناسفته را * راز های گفته و ناگفته را»