مراسم ساعت 10 : 30 دقیقه آغاز شد در ابتدا دوکتور خرّمی در جایگاه قرار گرفت . جناب دوکتور خرّمی در مراسم احیایی شب سوم قدر در ادامه حرفهای خود در شب بیست یکم قدراشاره نموده فرمود: پیامبر بارها اعلان کردن که من هم مثل شما یک بشر هستم و انسان، با الاخره روزی رفتنی می باشد، اما برای شما دو چیز را به امانت گذاشته ام که از این دو هیچ زمان دور نشوید که خیر دنیا و آخرت شما در آن است. یک قرآنکریم و دیگر عترت و اهلبیتم را، این دو چیز باهم هست تا زمان که در حوض بر من وارد شوند.
در قرآن همه چیز برای شما بیان شده است، طبق فرمایش خداوند در قرآنکریم که می فرماید « وَ لَا رَطْبٍ وَّ لَا یَابِسٍ اِلَّا فِیْ کِتٰبٍ مُّبِیْن» (الانعام۶؍۵۹) هیچ تروخشکی نیست مگر آنکه در قرآن بیان شده است.
اما اینکه اهلبیت و عترت را پیامبردر کنار قرآن قرار دادن، نکته ای اساسی در اینجاست که اهلبیت وعترت مفسیر و مبین قرآن باشد و باید قرآن را برای مردم ترجمه وتفسیر نمایند، از اینکه هرچیزی باالاخره توضیح و بیان لازم دارد. لذا، اهلبیت هم مبین و مترجم و مفسیر قرآن استند.
چونکه قرآن یک کتاب صامت و بی زبان هست، واما عترت و اهلبیت در واقع قرآن ناطق می باشد، قرآن صامت را باید قرآن ناطق برای مردم ترجمه و تفسیر نمایند.
وی همچنان اشاره نمود بعد از ختم رسالت باید یک جانشینی باشد تا راه رسالت « رسول » را ادامه داده وبرای مردم بیان نمایند، که امامت در حقیقت همان جانشین رسالت می باشد، که متأسفانه در کودتای سفیدی ثقیفه میان قرآن وعترت به ظاهر یک فاصله ایجاد شده وآغاز انحراف اسلام خلافتی شروع شد و در زمان خلیفه ای سوم به أوج خود رسید.
حرف اساسی و غرض اصلی این است، زمان که قرآن از عترت و اهلبیت جدا شد، در حقیقت قرآن ناطق کنار گذاشته شد، وهمین قرآن صامت شد یک قرآن ناطق،! قرآن که درمیان جلد بود شد حاکم بین مردم، که این هم شده قرآن روی تاقچه ها، سر درب خانه ها و سر قبرستان ها.
در نتیجه قرآنی بقسم که باید باشد و تفسیر شود نشد، بلکه تفسیر غلط و انحرافی شد توسط دربانان و حاکمان. دلیل این هم ندانستن مفاهم قرآن بود که حاکمان خودشان هم از قرآن چیزی را نه فهمیدند، فقط به ظاهر قرآن اکتفاء نمودن.
عده ای از مسلمانان آمدن این را تذکر دادن که شما دارین اشتباه میکنید قرآن را به طبق میل و دل خودتان ترجمه و تفسیر می نمایید.
وی همچنان اضافه کرد نتیجه ای دیگر این جدای قرآن و عترت بازگشت به دوران جاهلیت بود که آنها آمدن مثل زمان جاهلیت برتری طلبی را شروع کرد در تقسیمات بیت المال و امثال آن.در حالیکه پیامبر وقتیکه مبعوث شد برتری طلبی را برداشت تنها چیزی را که برای مردم اعلان نمود این بود که هیچ یک ازشما بر دیگری برتری و امتیاز ندارید مگر در تقوای الهی.
وی همچنان افزود چیزی دیگر که بعد از اسلام خلافتی بوجود آمد این بود که اسلام به گروه گروه تقسیم شد، عده ای آمدن حرف پیامبر را ملاک و معیار قرار داد در رابطه با قرآن و عترت، که آنها را شیعه علی (ع) میگفتن در همان زمان، و اما عده ای دیگر پیروی اسلام خلافتی شد، ای کاش به همین دو گروه می ماند، بلکه هر چه به عصر معاصر نزدیک تر شده و از زمان صدر اسلام دور شوید گروه هم زیادتر می شود، این ها تمامش نتیجه جدای قرآن از عترت و اهلبیت بود.
ایشان اشاره به جنایت دوران خوارج کرده و گفت دقیقا همان جنایات امروزه داره صورت میگیرد، در سوریه و عراق، عین همان فاجعه ها تکرار میگردد، خوارج جنین را از شکم مادرش بیرون می آوردند و گردن می زدن به جرم اینکه این زن پیروی علی (ع) است این فرزند هم پیروی علی می شود، همین کار را امروزه داعش و گروه های تروریستی در سوریه و عراق انجام دادن.
در ادامه اشاره کرد گروه گروه شدن مسلمانان بجای خودش، بد تر از این قضیه بوجود آمدن آنهای که اسلام را خلافتی درست کردن بجای ترقی اسلام را به جلو و بالا بردن، به عقب برگرداند که امروزه خفت و خواری را برای ما وشما بوجود آورده.
خطرناک تر از همه اینکه ملاهای درباری و پول دوست جلوی پیشرفت مسلمانان را گرفت نگذاشت که اسلام ترقی نمایند، گرچند در یک زمان بوعلی سینا های آمد کمی وضعیت بهتر شد اما بار دیگر ملاهای درباری آمدن همه چیز را منحصر به حدیث و فقه قرار دادن، نه هم به شکل واقعی آن بلکه بر خلافش.
اگر اسلام آن گونه که بود و در دوران بوعلی و ذکریای راضی، قطعا امروزه آن چیزهای را که غربی ها دارن از مسلمانان بود، در حقیقت آنها از سرمایه اسلام دارن استفاده می نمایند. این تنها چیزی بود که تا امروزه هم ادامه دارد. قرآن ناطق و حدیث واقعی رسول خدا کنار گذاشته شد، بلکه قول ملاهای درباری ماند که منفعتش مال غربی ها خصوصا رژیم غاصبی اسرائیل است.
یکی از چیزهای که ایشان تأکید کرد این بود که ما باید دشنام به کسی ندهیم گرچند آن شخص یا گروه مخالف ما باشد.چونکه خداوند در قرآن به پیامبرش دستور داده که به مردم بگو که به بت های آنها توهین ودشنام نکنید که آنها به خدای شما همچون کاری را نکنند.که از این مطلب دو نکته ای مهم بدست می آید یک اخلاقی و یکی هم سیاسی، 1 – نکته اخلاقی اینکه مسلمان با کافر فرق داشته باشد، 2 – اگر به بت ها و کسی توهین و لعن کردی بخدای شما لعن و توهین می شود.
نتیجه اش را امروزه ما می بینیم که در گذشته در جلوس و امثال آن به طرف لعن میکرد حالا در زندان گرفتار شده ایم که در جای نشست و برخاست نمی توانیم.
همچنان حدیث از پیامبر نقل نمود که حضرت فرمود: من کسی را که لعن و دشنام میدهد دوست ندارم و چنین شخصی از من«امت من» نیست، همچنان حضرت علی (ع) در جنگ صفین افراد را منع کرد از دشنام دادن و لعن کردن بر دشمن، حضرت فرمود من دشنام گر و لعن گران را دوست ندارم یاران من باید پاک زبان و پاک سخن باشد، حضرت فرمودند بجای دشنام و لعن کردن بیایید دعا کنید که خداوندا میان ما واین قوم خودت حکم نما و خون ما را ضایع نفرما، دیگر اینکه آنها را دلالت نمایید و را ه را برای شان بیان کنید.
سخنران دیگر این مجلس مدیر محترم جامعه امام صادق (ع) الحاج استاد اسدی در ضمن اینکه توصیه های اخلاقی داشتند برای حضار اخصا جوانان، اشاره ای داشت به عبادت کردن و دعا خواندن مولی الموحدین حضرت علی (ع)، ایشان فرمود که حضرت امیر (ع) با اینکه شجاع ترین فرد بود که هیچ گاه پشت بطرف دشمن نکرد اما وقتی در زمان عبادت با خداوند قرارمیگرفت مثل یک مادر فرزند از دست داده ناله میکرد.
وی امشب را، شب تکمیل شدن قرآن دانسته گفت جوانان باید به علاوه ای زیبا خواندن قرآن باید سعی نمایند تا به مفاهیم قرآن آشنایی پیدا نموده و طبق آن عمل نمایند، تنها اکتفا به یاد گرفتن تجوید، صوت ولحن بدرد نمی خورند در کنار اینها باید از مفهوم قرآن آگاهی داشت.
وی اشاره به جدا نمودن قرآن و اهلبیت از هم دیگر کرده و فرمود قرآن را باید اهلبیت و ائمه تفسیر وترجمه نمایند برای مردم چونکه آنها بیشتر از دیگران به قرآن و رسول خدا نزدیگ بودند، ایشان افزود «اهل البیت ادنی ما فی البیت» اهل خانه از دیگران کرده به خانه ای خودش بیشتر وخوبتر آگاهی دارند.
لذا، اهلبیت پیامبر و ائمه نیز به مفاهیم و تفسیرقرآن بیشتر و بهتر وارد بودن. نتیجه ای این جدای را امروز می بینیم که میان مسلمانان تفرقه افگنی و تکفیر کردن هم دیگر بوجود آمده، که علت شهادت حضرت علی (ع) نیز همین تفرقه افنگی ها و تکفیرکردن ها شدن. وی در ادامه اشاره به مسایل روزکرده و گفت: اگر تمام مسلمان ها بدون کدام تعصب و تکفیر نمودن دست به دست هم دهند تمامی آن کسان را که علیه اسلام توطئه می نمایند نابود خواهند کرد، نیز اشاره ای کرد به حرف امام خمینی (ره) که ایشان فرمودند اگر هرمسلمان یک سطل آب به طرف اسرائیل بیندازند اسرائیل را آب خواهد برد.
این مسئله تأکید بر وحدت مسلمانان در مقابل دشمنان اسلام، از جمله اسرائیل را نشان می دهد، امروزه اگر اسرائیل بیت المقدس را تحت سیطره و سلطه ای خود قرار داده فردا اگر مسلمانان همین قسم پراکنده بیمانند مسجد الحرام و مکه را خواهد به سلطه ای خود گرفتند. وی همچنان تأکید کرد آنانیکه خود را خادم الحرمین می دانند باید در مقابل این تجاوز اسرائیل علیه مردم فلسطین و غزه اقدام جدی نموده و نگزارند که اسرائیل همچنان تاخت وتاز نمایند. در اخیر شب احیاء با مراسم قرآن روی سرگرفتن و خواندن دعای جوشن کبیر و دعا کردن در پیش گاه خداوند ساعت 2:30 به پایان رسید. در خاتمه هم پذیرای با صرف طعام، از مؤمنین و کسانی که در مراسم احیاء شرکت نموده بودن صورت گرفت.
والسلام
الحقیر: علی یوسفی 23 / رمضان المبارک / 1435