««عید کجاست یار من؟؟»»

عید سعید قربان، عید عبودیت رحمان، بر تمام انسان های پاک و با ایمان، مبارک باد.

««عید کجاست یار من؟؟»»

«عید کجاست یار من»، وقتی امان به «لانه» نیست؟
عید کجاست یار من، شور و شرر، بهانه نیست؟
*****
عید کجاست ای عزیز، عشقی در این زمانه نیست!
خالی ز مهر قلب ها، وقتی پدر به خانه نیست!؟
*****
عشق کجاست ای رفیق، وقتی که سفره خالی است؟
خشکیده چشم و چشمه ها، و فصل خاکمالی است!
*****
downloadعید کجاست یار من، وقتی به «خینه» رنگ نیست !؟
«خورو»که نیست ای رفیق، «خیگینه» در «تبنگ» نیست
*****
عید کجاست یار من، چو رختی کهنه در بر است !؟
نی جیلی از«شیغی» بدست، نه شوق بازی در سر است
*****
عید کجاست یار من، دخترکانی بی شمار
چشمان خون چکان شان، قفل به درب انتظار!؟
*****
عید کجاست ای عزیز، وقتی به جای گوسفند
قربانی میکنند عجیب؛ کودک و پیر و مستمند !
*****
عید کجاست ای خدا، مُثله کنن جسم هم!
«قرقه» کنن سینه شان، پاره کنن جان و تن!
*****
عید کجاست ای رفیق، به کودکان نازنین
هدیه دهند مرگ را، پرنده های آهنین!؟
*****
عید کجاست ای برار، به رقص مرگ و انتحار
پاشیده پاره های تن، به انفجاری بی شمار !؟
*****
عید کجاست ای رفیق، وقتی وطن جهنم است
نی ملتی، نی دولتی، غربت ما مسلّم است !؟
*****
عید کجاست ای برار، وقتی که ما به «رَهّ» (راه)زنیم
گاهی به چاله اوفتیم، گاهی قدم به «چَهّ»(چاه) زنیم!؟
*****
عید کجاست ای خدا، وقتی دویم به پیچ و تاب
و گل کنند آب ها، ز پاره های ماهتاب !؟
*****
عید کجاست ماه من، مِهری کجا به سینه ها
فسرده قلب های ما، لبریز دل، ز کینه ها !؟
*****
عید کجاست یار من، چو «دَد» فسون شدیم ما !؟
دریده جسم و جان هم، چو غرق خون شدیم ما
*****
عید کجاست ماه من، وقتی سرت به سایه نیست
عید کجاست یار من، وقتی غم ات، فسانه نیست!؟
***********
به مناسبت عیدسعید قربان (1436هـ.ق)

مصطفی خرّمی
2 / 7 / 94



دیدگاهها بسته شده است.