هوالحق
لیلة القدر خیرمن الف شهر
خداوند چقدر نسبت به ما بند گانش رؤف و مهربان است که از میان دوازده ماهِ سال، یک ماهش را مخصوص خودش قرار داده و در آن بندگانش را مهمان می کنند؛ نیز ازمیان شب های آن ماه یک شب را قرار داده تا صدای نجوای بندگانش را بشنوند، آن شبی نیست جز شب قدر، خداوند در آن فضلیت خاصی را قرار داده تا بهانه ای باشد برای اینکه بندگانش با معبود خویش به رازو نیاز پرداخته و سرنوشت خوبی را که خداوند برایش مهیا کرده از آن خالق هستی بخواهد.
شب قدر شب تعین سرنوشت انسانها برای مدتی که زنده می مانند می باشد،آری چقدر زیباست مناجات و راز و نیاز در این شب با خالق یکتا که خودش فرموده بنده ای من، “بخوان مرا که تورا اجابت می کنم”.
آیا می شود که خداوند صدای یارب یارب گفتن بنده اش را در این شب بشنوند اما جواب ندهد؟ این از الهیت آن معبود یکتا بدورست خلاف آن وعده ای که داده است عمل نمایند.
همانطور که خود شب قدر برابر با هزار شبی دیگر هست یک رکعت نماز در این شب نیز برابر با هزار رکعت نماز در زمان دیگر می باشد. لذا، شب قدر را در گوشه گوشه این کره ای خاکی بندگانی صالح الهی به شب زنده داری و رازو نیاز با خالق خویش می پردازند.
فضلیت دگر شب قدر مناسبت است که از معنویت خاص برخوردار است، و آن شهادت امیر خوبیها حضرت علی (ع) می باشد که بر معنویت و فضیلت شب قدر افزوده اند.
در شهر کویته پاکستان نیز بندگان مؤمن و صالح خداوند این شب را احیاء نموده و در مساجد وامام بارگاه ها دور هم گیرد آمده وبا مولای خود نیایش میکنند.
در مسجد جامع جامعه امام صادق (ع) نیز مراسم احیایی شب قدر و سوگواری مولای متقیان حضرت امام علی (ع) همه ساله برگزار می شود، شب نوزده ماه رمضان المبارک مصادف با ضربت خوردن مولی الموحدین علی (ع)، و شب بیست یکم مصادف با شهادت آن حضرت، و شب بیست سوم مصادف با خاک سپاری آن حضرت، مردم دورهم جمع شده شب قدر را احیاء نموده و به نصایح و موعظه های سخنرانان گوش فرا میدهند.
در شب نوزدهم وبیست یکم امسال نیز این مراسم همچنان برگزار و مردم از سخنان علماء و استاتید سخن بهرمنده شده واحیایی شب قدر و سوگواری امیر مؤمنان علی ابن ابیطالب (ع) را انجام دادند.
در شب بیست یکم “شب قدر” مراسم از ساعت 10:30 شروع شد. سخنرانان این مراسم در رابطه با فضلیت اهلبیت (ع) و دوران خلفایی راشیدین صحبت داشتند. یکی از سخنران های این مراسم جناب حجة الاسلام دوکتور “مصطفی خرّمی” بودند که ایشان در ضمن سخنانش اشاره داشتند به حدیثی که از پیامبر گرامی اسلام (ص) حضرت می فرماید: «من دوچیز را در میان شما به امانت گذاشته ام یکی کتاب الله و دوم اهلبیتم را» این دو آن زمان برای شما رهنما و دلیل هست که در کنار هم باشد، این دو از هم دیگر جدا نشوند تا زمانی که در حوض برمن وارد شوند. متأسفانه چون ایمان به قلب های عده زیادی جا نگرفته بود و فقط به اسلام تسلیم شده بودند، نخستین انحراف بعد از وفات رسولخدا را رقم زدند. اینان کسانی بودن که بعد از وفات رسول خدا (ص) دستورات پیامبردر یوم الغدیر را زیر پا گذاشته، طبق خواست خود عمل نمودند. ایشان در رابطه با اهلبیت پیامبر بزرگ اسلام فرمود ما أحادیث داریم در رابطه با اهلبیت که مورد تأیید “شیعه و سنی ” است، اهلبیت پیامبر عبارتند از حضرت علی (ع)، حضرت فاطمه (س)، امام حسن (ع) وامام حسین و اولاد امام حسین (ع).
وی نیز اشاره ای داشت به روز مباهله ای پیامبر (ص) با مسیحیان نجران، در آن جا پیامبرخطاب به آنها فرمودند: که من با اهلبیتم می آیم و شما با اهلبیت تان، اما زمانی کفار دیدن که پیامبر(ص) با حضرت علی (ع) و فاطمه (س) و حسنین (علیهم السلام) آمدن گفتند ما دیگر مباهله نمی کنیم، از این فهمیده می شود که اهلبیت پیامبر چه کسانی بوده و هستند.
در ادامه ایشان دوران خلافت را بررسی کرده و اشاره نمود، اسلامی را که بانی و مؤسس آن شخص رسول خدا (ص) بودن تا هفتاد وپنج روز بعد از واقعه ای غدیر ادامه داشت اما متأسفانه بعد از رحلت آن حضرت (ص) طی یک گردهمایی در «ثقیفه ای بنی ساعده» اسلام خلافتی ظهور نمود. وی همچنان افزود اسلامی را که پیامبر(ص) آروده بود اسلام سیاسی و دینی بود، اما بعد از ثقیفه دیگر آن ها دین را از سیاست جدا کرده و یک اسلام خلافتی و سیاسی ساختند. وی همچنان افزود منع نشر وپخش احادیث نبوی در فضیلت اهلبیت نیز از این دوران آغاز گردید، احادیث موجود سوزانده شد و در زمان خلیفه دوم بهانه ای اینکه گردآوری حدیث در کنار قرآنکریم در آینده خطرساز خواهد بود، فرمان منع کتابت حدیث را صادر کرد. زیرا، بخشی عظیمی از احادیث نبوی در فضلیت اهلبیت و امام علی بود. نیزاشاره نموده وگفت: در میان اعراب جاهلی نه دین واحدی وجود داشت ونه دولت متمرکز؛ اسلام وحدت در دیانت و اتحاد در سیاست را مطرح و نخستین حکومت مقتدر و متمرکز را در تاریخ حجاز به مرکزیت مدینه الرسول ایجاد کرد. لذا، عربها دین را بعنوان مهمترین وسیله رسیدن به قدرت و حکومت، پنداشتند.
ایشان در ادامه ای سخنانش گفتند که اسلام خلافتی تا پایان دوران خلیفه سوم دوام آورد. اما، بعد کشته شدن خلیفه سوم، بر اثر انقلاب مردمی، به خواست مکرر و اصرار بی اندازه مردم حضرت علی (ع) خلافت و حکومت را پذیرا گشتند. حکومت بیشتر یک دولت اصلاحات بود، حضرت میخواست اسلام راستین زمان رسول خدا را باز گرداند و انحرافات دوران خلفا را از میان بردارد. اما، همین عدالت خواهی و اصلاحات برخی از نخستین کسانی را که با امام بیعت نموده بودند به طغیان واداشت و جنگهای ناخواسته با سه گروه ناکثین(اصحاب جمل) قاسطین(اصحاب صفین) مارقین(خوارج نهروان) حکومت عدالت و اصلاحات امام را با چالش جدی مواجه نمود. لذا، امام نتوانست آنگونه که میخواست جامعه اسلامی را اصلاح کرده به عصر رسولخدا بازگرداند.
متأسفانه بعد از شهادت آنحضرت با صلح اجباری امام حسن، زمام خلافت بدست امویان افتاد و آنها خلافت را به سلطنت مورثی تبدیل نمودند. در این دوران توسط یک عده ای از ملاهای درباری اندیشه ای را بنام جبرگرایی سیاسی مطرح کردن تا سلطنت اموی، رنگ مذهبی و دینی گیرد. اینان توجیه نمودند که حاکمیت امویان خواسته ای خداوند بوده با گفتن این جمله که ( الشقی من شقی فی بطن امه و السعید من سعده فی بطن امه) هر کس سرنوشتش دست خداست هرگونه خدا بخواهد می شود، پس حکومت بنی امیه در واقع خواست خداوند و مخالفت با این حکومت در واقع مخالفت با خدا و رسول اش است. بدین صورت به حکومت غیر قانونی امویان رنگ مشروعیت داده و مخالفت ها را در ریشه خشکانند.
سخنران اخیر در این شب جناب حجة الاسلام الحاج اسدی مدیر محترم جامعه امام صادق (ع) بود که ایشان نیز در ضمن تشویق وترغیب مؤمنین به نماز و دعا خواندن و توصیه های اخلاقی نسبت به جوانان و نوجوانان مجلس اشاره به دوران زندگی وحکومت حضرت رسول (ص) و حضرت علی (ع) نموده و گفت: اگر ما بیاییم دوران زندگی وحکومت حضرت پیامبر(ص) و حضرت علی (ع) رابنگریم و نگاه کنیم بهترین الگو و نمونه ای از حکومت داری را به حاکمان ما آموخته اند، دوران زندگی و حکومت آنان بسیار واضح و روشن است اما متأسفانه که آن دوران امروزه تحریف شده و به فراموشی سپرده شده است.
ایشان اشاره ای نمود به نامه های حضرت علی (ع)، که برای والیانش فرستاده است، از جمله اشاره ای نمود به نامه ای که برای عثمان بن حنیف نوشته است، حضرت برای عثمان می نویسند که ای عثمان من شینده ام که شما در مهمانی شرکت نموده ای که در آن اشراف زاده ها حضور دارند نه فقراء و یتیمان، اگر پیروی من هستی و من امام شما هستم، دیگر از این ببعد شما والی نیستید و من کسی را که بفکر شکم خودش باشد و از دیگران بی خبر من حیث والی منصوب نمی کنم.
ایشان تأکید کرد این حاکمان ما اگر حکومتش را بر مبنای حکومتی اسلامی می دانند باید این دستورات را نوشته برای خودش الگو ونمونه قرار دهند.
در اخیر هم اشاره داشتن به مسئله ای روز و کشورهای عربی من جمله عراق، سوریه و بحرین، عامل تمام این بد بختی ها عربستان سعودی را دانسته و گفت: عربستان گروه های مختلفی را روی کار کرده و به بهانه های مختلف می خواهند که شیعه را نابود کرده و از بین ببرند.
در اخیر هم مجلس با انجام اعمال مخصوص شبهای قدر و خواندن دعای جوشن کبیر ساعت 2:30 شب خاتمه یافت.
والسلام
علی یوسفی
21 / رمضان المبارک / 1435