گفتگویی اختصاصی با “سید محمد سیف الله حسینی” دوست صمیمی شیخ حسن شحاته:
به نظر من نزدیکانی از این دست، با گرفتن مبالغ مالی هنگفت از برخی دولت های خلیج و وهابیت سلفی باعث شهادت وی شدند؛ آنها دیگر توان تحمل افشاگری های روشنفکرانه شحاته را نداشتند، آنها فهمیده بودند شحاته چه کسی است.
به گزارش جامعه: شیخ شهید حسن شحاته از بزرگترین مستبصرین شیعه، شخصیتی بود که جان خود را در دفاع از عقیده اش فدا نمود؛ یکی از خبرگزاری های عربی در گفتگویی اختصاصی با “سید محمد سیف الله حسینی” یکی از دوستان نزدیک شیخ شهید، زوایایی پنهان از زندگی این شهید و عاملان خیانتکار نزدیک به وی را فاش می کند؛ بخشی از این گفتگو به شرح زیر است:
از زندگی شهید و میزان دوستی شما با وی بگویی
در ابتدا بگویم که من از دوستان صمیمی شهید هستم، حداقل روزی یک بار برای احوالپرسی با من تماس می گرفت؛ شهید متولد 1946 و از فارغ التحصیلان الازهر است، البته اشاره کنم که نام اصلی الازهر، دانشگاه سیده زهرا (سلام الله علیها) بوده و بعدها نامش تغییر کرده است؛ کشش و میل شیخ حسن از همان ابتدای تحصیلش به حب اهل بیت (علیهم السلام) آشکار شد ؛ شهید شحاته در محضر عالمان بزرگ شیعه چون شیخ محمد النمر در الازهر درس خواند و مانند بسیاری دیگر از فرزندان مصر، طنطا و قاهره و شرقیه به دست همین عالم شیعه شد.
– از دست آوردهای فکری و معرفتی و فرهنگی شهید شحاته به خصوص مسائل مربوط به اهل بیت (علیه السلام) تعریف کنید
شیخ شهید دارای اطلاعات بسیار بالایی در این حوزه بودند هنگامی که صحبت می کردند همگان ساکت می شدند، وی کنفرانس ها
و سخنرانی های بسیاری در دولت های عربی و اسلامی داشت که در همه آنها صریحا به حب اهل بیت (علیهم السلام) اعتراف می نمود، هر ساله سی مجلس مربوط به شهادت و ولادت چهارده معصوم و دو مجلس مخصوص حضرت زینب (سلام الله علیها) برگزار می نمود، سه بار در سال های 1996، 1998 و 2002 میلادی دستگیر شد و به مدت سه ماه به زندان انفرادی افتاد و حتی مورد شکنجه های بدی قرار گرفت ، زندانی که مساحت آن فقط یک متر در یک متر بود به طوری که آثار این امر در دردهای همیشگی زانوی وی آشکار بود.
چگونه خبر شهادت وی را شنیدید؟
درد و رنجی به واسطه شهادت وی در سینه من است که شاید فقط با اشک آرام گیرد، او انسانی بی نظیر و محب واقعی اهل بیت (علیهم السلام) بود… آخرین جلسه ای که او تشکیل داد و من در پی تماس تلفنی اش و دعوت رسمی در آن شرکت کردم 13 رجب برابر با ولادت امیرالمومنین (علیه السلام) بود، یک بار دیگر در روز 27 رجب نیز وی را ملاقات کردم و این آخرین ملاقات ما بود؛ مناسبت دیگر ولادت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بود، شهید شحاته در این روز مجلسی در منطقه ابو مسلم ترتیب داده بود که سلفی ها با حمله به این مجلس، شهید شحاته و برادرش ابراهیم و دو نفر دیگر را با آن شکل فجیع به شهادت رساندند و تعدادی دیگر را زخمی کردند.
– آیا فکرمی کنید نزدیکان شهید به وی خیانت کرده اند؟
* بله، من مطمئنم کسانی که به وی خیانت کردند از نزدیکان وی بودند به ویژه همسر سابق و مطلقه شیخ و دو پسرش حمزه و محسن که به نظر می رسد دارای تفکر سلفی گری هستند؛ اینها حتی نوارهای ویدئویی مربوط به شیخ را به سفارت برخی دولت های خلیج تحویل دادند و در مقابل آن هدایایی گرانقیمت و پول گزاف دریافت نمودند،حمزه پسر بزرگ شهید شحاته در گفتگو با یکی از شبکه های مصر گفته بود: اگر پدرم دنیا را می خواست بر مذهب خودش می ایستاد و بر سفره مهمانی امرا و ملوک باقی می ماند. به نظر من نزدیکانی از این دست، با گرفتن مبالغ مالی هنگفت از برخی دولت های خلیج و وهابیت سلفی باعث شهادت وی شدند؛ آنها دیگر توان تحمل افشاگری های روشنفکرانه شحاته را نداشتند، آنها فهمیده بودند شحاته چه کسی است.