««بهار غریب!»»

  ««بهار غریب!»» مگو سخن ز بهاران که ما بهار نداریم حیات و زندگی جاری و ما قرار نداریم! امید محرم عشق است و راه در دل ما چو شور و شوق نباشد، رهی فرار نداریم بهار مستی ببخشد، چو مست از می ناب کزین بها...