ضرورت بازنویسی زندگینامه حضرت آیت الله فیّاض(دام ظلّه)

images (55)

«« ضرورت بازنویسی زندگینامه حضرت آیت الله العظمی فیّاض(دام ظلّه العالی)»»

 سرسخن!

بعد از ماه ها انتظار سرانجام خوشبختانه گنگره بین المللی بزرگداشت حضرت آیه الله فیاض از مراجع کم نظیر جهان تشیّع، امروز در شهر کابل دایر و بدون کدام مشکلی به پایان رسید. در اینکه در این همایش چه کسانی گپیده و یا چه کسانی لمیده و یا چه کسانی قپیده و یا چه کسانی… مهم نیست!؟ مهم این است که نفس این کار آنهم در کشوری ناآرام مثل افغانستان؛ آنهم از یک مرجع شیعی هزاره؛ آنهم مرجع در حال حیات مبارک ایشان و… در نوع خودش بی نظیر و بی سابقه است. از قدیم می گفتند: « هزاره مرده بد نداره و زنده خوب!!؟» خوشبختانه این نخستین بار است که این ضرب المثل منحوس عملاً شکستانده شده و با این سنت شکنی مبارک از یک شخصیت بزرگ و مرجع در حال حیات آنهم از قوم ستمکش هزاره، تجلیل به عمل آمده است.

 ظاهراً این نخستین بار است که از یک شخصیت علمی- مذهبی شیعی هزاره، در کشوری تجلیل میشود که تا چند دهه پیشترک کسی آنها را بعنوان یک تبعه این کشور و حتی بعنوان یک انسان قبول نداشتند!!؟ برگزاری چنین همایشی، بهانه ای شد که از یک طرف ایشان برای نخستین بار این گونه گسترده رسانه ای و در سطح جهان مطرح گردند و از دیگر سو؛ بسیاری از ارادتمندان ایشان دست به قلم برده و ضمن عرض ارادت به جایگاه بی مانند علمی، دانش مذهبی و نظریات بکر و بی نظیر فقهی ایشان و… در مورد شخصیت علمی، زندگینامه و جزئیات این همایش قلم فرسایی نمایند.

 برخی به زندگینامه ایشان اعتراض داشته و آنرا ناقص و ناکافی می دانستند: چه در بعد شخصی و زندگی فردی؛ چه در مورد زادگاه ایشان و چه در مورد حیات علمی این بزرگوار بخصوص در مورد مسأله بسیار مهم و ارزشمند مرجعیت ایشان؛ آنگونه که باید مطرح نشده است. متأسفانه زندگی نامه ایشان علاوه بر اینکه در ارائه بسیاری از جزئیات ناقص عمل شده؛ هیچ اشاره ای به این  موضوع مهم و اساسی(مرجعیت ایشان) نشده است.

 البته، مشکل کار آنجاست که این زندگینامه در سایت رسمی معظم له درج گردیده و همه ای جهان از جمله دانش نامه مجازی «ویکیپیدیا» از آنجا گرفته و به نشر سپرده اند. حقیر این زندگینامه را خوانده و عیب و ایراد های ارادتمندان حضرت آیت الله را، کاملاً به جا و درست دیدم ؛ لذا، بر آن شدم تا ضمن بازشماری عیب و ایراد ها؛ به بزرگان دفاتر ایشان پیشنهاد کنم که زندگینامه حضرت ایشان را حتماً  به قلم اهل اطلاع بصورت واضح و روشن بدون کوچکترین ابهام بازبینی و بازنویس نمایند.

download (12) کاستی ها !؟

1) زندگینامه سالها پیش به قلم مرحوم سید عبدالمجید خویی نگارش یافته که ظاهراً بر اساس اطلاعاتی ناقصی پایه ریزی گردیده که در اختیار ایشان گذاشته شده است.

2) از آنجای که اصل این زندگینامه به زبان عربی بوده، مترجم محترم جناب آقای احمد علی علیزاده، فقط زحمت ترجمه آنرا کشیده اند. بدون اینکه کوچکترین عیب و ایرادی را بر آن وارد دانسته و برای رفع آن تلاش نمایند!

3) ظاهراً این زندگینامه در زمان صدام و با ملاحظات خاص نوشته شده است. به نظر میرسد که تعمدی در کار بوده که باید جزئیات زندگی معظم له بیش از این آفتابی نگردد.

4) بخش زادگاه ایشان به صورت مبهم اینگونه نوشته شده است«ایشان در قریه صوبه از توابع ولایت غزنی در جنوب کابل….». کدام صوبه؟ چرا نام ولسوالی ذکر نشده؟ چرا منطقه اصلی(شیرداغ) نیامده؟ آیا این قریه صوبه در شیرداغ موقعیت دارد؟ یا قریه ای که با همین نام در جنوب غرب جاغوری موقعیت دارد؟ …؟

5) میدانیم که پای سنگ و تهداب دانش امروزی ایشان بر بنیانی گذاشته شده که توسط یک آخوند کم سواد ملای مکتب، گذاشته شده است! آن ملا کیست؟ چرا مجهول مانده است؟ آیا این بی انصافی نیست که از آن مرحوم یادی نشود؟

6) چرا به حیات علمی ایشان با جزئیات کامل پرداخته نشده است؟

7) چرا به مسأله مرجعیت ایشان که در جهان تشیّع، در نوع خود کم نظیر است، پرداخته نشده است؟ آیا خدایی نخواسته تعمدی در کار بوده که یک مرجع با نژاد هزارگی، مطرح نگردد؟

8) در مجموع به نظر میرسد؛ کل زندگینامه از یک نوع خودسانسوری در رنج بوده و پیداست که نویسنده یا بدلیل ملاحظاتی عمداً بسیاری از جزئیات را نیاورده و یا بدلیل اطلاعات ناقص و ناکافی این زندگینامه ابتر را به نگارش درآورده است. خوب بود جناب استاد علیزاده که خود یک هزاره و اهل جاغوری است، هنگام ترجمه نواقص را تذکر داده و توضیح می داد.

مرجع عالیقدر جهان تشیّع حضرت آیت الله العظمی فیّاض (دام ظلّه)

مرجع عالیقدر جهان تشیّع حضرت آیت الله العظمی فیّاض (دام ظلّه)

پیشنهاد !

بنابراین؛ به نظر این قلم، زندگینامه معظم له، کاری بسیار خام، ناکافی و ناقص است که نیاز جدی به بازبینی و بازنویسی اساسی دارد. بخصوص که با رسانه ای شدن حضرت ایشان، دیگری نیاز به هیچ گونه پرده پوشی و رعایت ملاحظات غیر لازم نیست. خدا را شکر دیگر نه صدامی وجود دارد و نه هزارگی بودن حضرت ایشان جرم است! به امید اینکه این مهم هرچه زودتر تحقق یابد و دل ارادتمندان حضرت ایشان شاد گردد!!؟

به آرزوی سلامتی و طول عمر معظم له و با تشکر و قدردانی فراوان از کسانیکه در این همایش نقش داشته و زحمت کشیده اند و با این امید که همین روند «زنده گرایی» و تجیلیل از بزرگان دین و دانش در زمان حیات شان، همچنان ادامه یابد. انشاالله .

مصطفی خرّمی

22/5/1393

کویته – پاکستان .



دیدگاهها بسته شده است.