نگاه متفاوت به هزاره های ایرانی وهزاره پاکستانی در این سفر ! (۳)
🌹🌺🌷💐
بیش از ده سال که این توفیق نصیبم شده که تابستان ، بسیاری موقع را، در مشهد انهم درمنطقه طلاب سپری کنم. طلاب حکم علمدار رود دارد. گلشهر هم هزاره تاون.😁
طلاب مشهد، مرکز خاوری ها است. خوشبختانه جایگاه و رشد خاوری آرام آهسته پیوسته در شهر ودر ادارات دولتی باتوجه به جمعیت شان امید وار کننده است. که فعلا من وارد این موضوع نمی شوم . اگر توفیق شد در خصوص این موضوع بر میگردم مفصل تر خواهیم نوشت.
🌹🌺🌷💐
در این نوشتار کوتا می خواهیم چشم دید خود را ، از نقش وحضور هزاره ها و دیده شدن آن ها در ادارات دولتی بیان کنیم ویک مقایسه بین هزاره های کویته وهزاره های مشهد داشته باشیم.
🌹🌺🌷💐
۱- وقتی وارد فرود گاه مشهد شدم به حراست که رسیدیم، گفتند همه وسایل تان را بگزارید در دستگاه تا اسکن شود. من یک کیف پاسپورت داشتم که در گردنم انداخته بودم . سرباز اشاره کرد که کمر بند همه را دربیاورید.
مشکل این بود که برای درآوردن آن کیف باید پیراهنم نیز درمیآوردیم 😄
یکدفعه چشم افتاد این طرفتر، که بچه ازره از درجه که روی بازوی شان بود نشان میداد که ریس این بخش است. یک اشاره کردم به سختی این کار . ایشان مثلکه قبلا مرا زیر نظر داشته فور اشاره کرد دست نزن بیا. من هم از خدا خواسته سریع رفتم ایشان به سرباز اشاره کرد گفت بگزار بیاد پیش من . من را بدون ایکه بازرسی بدنی کند هدایت کرد به طرف سالن. من برای اینکه حرفی با او زده باشم گفتم دقیقا جا بروم. ایشان از جایش بلند آمد مرا راهنمای کامل کرد وگفت اگر مشکل پیدا کردی بیا اینجا من هستم.
به دلیل سخت گیری های الکی یا جدی، معمولا این بخش از سخت ترین جای سفر است لااقل برای ماها.
ولی با دیدن وهمراهی وهمکاری علنی شان اصلا متوجه نشدم که در سخت ترین جای قرار دارم. این حس واحساس قابل وصف نیست. که یک هزاره را ادم با یونیفرم های مختلف میبیند لذت میبرد.
وقتی سوار اتوبوس برای سوار شدن هواپیما می شدیم دیدم که افسر هزارگی با بیسیم دارد صحبت می کند چند سربار کنار ایشان ، ایستاده منتظر فرمان .
با این دو صحنه این سفر برایم تبدیل به خاطره شد. این نوع حضور، ودیده هزاره مشهد نسبت به جمعیت شان مایه امید واری است آن هم نبست به هزاره های خاوری که هیچ ادعای هم ندارد.
🌹🌺🌷💐
۲- در مسیر به این فکر می کردم هزاره کویته در مقایسه با هزاره های مشهد از جهات مختلف باید متفاوت باشد. این را در ادعای های آنها میتوان دید.
ولی وقتی وارد فرودگاه کویته شدم هیچ هزاره ای را در هیچ سمتی در فرودگاه کویته ندیدم. نمیدانم . خیلی میخواستم در این خصوص تمرکز نکنم ولی ته دلم این تفاوت یک کمی جدی تر احساس میکرد.
🌹🌺🌷💐
در فرودگاه دوست عزیزم یونس جاوید همراه با پسر برادرش میجر مرتضی مثلا به استقبالم آمده بود ،که مرا شرمنده کرد.
در مسیر برگشت جاده ها، چراغانی ولی شلوغ بود . میجر صاحب یکدفعه به یادش آمد که از مسیر ویژه که از داخل مناطق نظامی میرود تغیر مسیر بدهد. من موافقت نکردم گفتم شنیدم تلاشی آن آدم را بچاره می کند. ایشان فرمود در بدو ورود یکدفعه کارت شناسی مرا دستگاه اسکن میکند. دیگه کاری به من ندارد. من ۱۸ گرید افسرم آنها حق بازرسی مافوق خود ندارد.
ماشین های جلوی مرا ونیز خود سرنشینان را بسیار دقیق بازرسی میکرد. وقتی به ماشین که میرسد. ادای احترام و سلامی داده ما رد میشدیم.
احساس داشتم که قابل وصف نیست . ان احساس کمی که در بدو ورود حس میکردم با این احترام از میجر صاحب کلا گم وناپدید شد. من خیلی پورباد شیشته بودم 😁
بعدا که کمی تحقیق کردم این برداشت اولیه کاملا درست است.
حضور هزاره ها فقط در ارتش با توجه به در صد جمعیت شان هم کمی و هم کیفی بی نظیر است. ولی در کیفی رشد خیلی متفاوت نداشته ولی از نظر کمی قابل قبول است. در این اواخر در پلیس نیز چنین است. ولی در دیگر ادارت اصلا قابل فبول نیست.
ولی به دلیل اینکه من هر سال یکی دوماه در مشهد هستم . کمتر اداره را درمشهد رفته باشم یکی دو نفر هزاره دران ندیده باشم.
و بسیارکم موقع بوده که آن شخص احساس همکاری ازخود نشان نداده باشد واین نکته بسیار امید وار کننده است.
🌹🌺🌷💐
ادامه دارد.


