««نظریه پرداز نو اندیش؟!»»
حجت الاسلام استاد محمدعلی افتخاری «آریان پور»، دانشمند بزرگ، اندیشمند پرتوان، پژوهشگر پرتلاش و استاد بی بدیل تاریخ باستان هزارستان، که ساعتی پیش در خانه ابدی خویش آرام گرفت، بدون تردید، از یک شخصیت بی نظیر در میان بزرگان معاصر هزاره برخوردار بوده و اندیشه های ناب و بکر اش، در وادی تاریخ نگری و تاریخ نگاری، او را در میان هم صنفان روحانی اش کاملاً ممتاز و متمایز ساخته بود.
استاد بزرگوار، پیش از سی سال از عمر با برکت خویش را، در مورد بازیابی ریشه های تاریخی، مردم هزاره صرف نموده و به تحقیق و پژوهش مستمر در این مورد پرداخته بود. وی سرانجام به قطع و یقین رسیده بود که سرزمین «ایران باستان» یا «ایران تاریخی» همانا سرزمین «هزارستان» کنونی است و بدون شک مردم «آرین اصیل» یا «آریایی» های تاریخی و باستانی، همین مردم هزاره اند که تا کنون در سرزمین «ایران ویج» یا همان دیار آبایی و اجدادی خویش سکونت دارند!؟
استاد آریان پور، با استناد به منابع باستانی «ریگ بید» و «اویستا»ی زردشت، که در دامنه های شمالی و جنوبی کوه بابا سروده و نگارش یافته اند، معتقد بود که بی گمان خالق این آثار اجداد مردم هزاره بوده اند، زیرا، بسیاری ازواژه های گویشی مردم هزاره، هم اکنون ریشه اویستایی داشته و با این منابع باستانی همخوانی کامل دارند. ایشان مهاجرت آریایی ها و اقوام«هندو اروپایی» را ساخته و پرداخته غربی ها دانسته و از اساس یک دروغ شاخدار تاریخی می دانستند که هیچ گونه سند معتبر تاریخی نداشته و اسناد ادعایی، از سده 18 میلادی تجاوز نمی کند!؟
بدون شک، استاد آریان پور یک «نظریه پرداز نو اندیش» بود، که با جرأت و شهامت خلاف مشهور گام برداشته و بر خلاف جریان به شنا پرداخت، تا به همه بفهماند که ریشه های خاک گرفته و غبارآلود تاریخ مردم ما در واقع خواست استعمار و مزدوران حاکم داخلی شان بوده است که با دو هدف دنبال می شده است: یکی اینکه مردم ما را از ریشه های اصلی و تاریخی شان بریده و بازماندگان ترک های مهاجر و یا مغولان مهاجم قلمداد نمایند!؟ دیگر اینکه، خود را وارث تمدن باستانی چندین هزاره ساله «ایرن ویجه» یا «ایران باستان» به معرفی گرفته و این گونه خود را آریایی های اصیل و بازماندگان «ایران باستان» به شمار آورند.
«اعلام نظریه؟؟»
استاد آریان پور گرچه هرگز نتوانست «نظریه» ممتاز و متمایز خویش را به صورت رسمی و در مجامع علمی ابلاغ و اعلان نماید؛ ولی، تلاش بسیار نمود که این «نظریه» ناب هزارگی را، به شاگردان خویش منتقل و از طریق ایشان رسانه ای و این گونه به گوش فرزندان هزاره در سراسر جهان برساند. وی معتقد بود هرگاه هزاره ها بتوانند به خود بقبولانند که چگونه از ریشه های باستانی شان بریده شده و دور افتاده اند و هرگاه به این «باور»برسند که آنها تنها وارثان «ایران باستان» و «آریایی های» واقعی هستند، آنگاه این «نظریه» خود به خود به اثبات رسیده و کسی را یارایی انکار آن نخواهد بود.
از استاد آریان پور دست نوشته های بسیاری به یادگار مانده که تنها بخشی اندکی از آنها به زیور طبع آراسته شده است. امید است باقی نگاشته های این عزیز نیز در فرصت مناسب به چاپ رسد، تا برای نسل های گم گشته و بریده از ریشه ی هزاره ها، آگاهی بخش و راهگشا باشد.
***
وظیفه ای خود میدانیم که این ضایعه دردناک را به جامعه علمی کشور، نخبه گان و تاریخ پژوهان مردم فرهنگ دوست هزاره و تمام بازماندگان ایشان، صمیمانه تسلیت گفته و برای آن عزیز سفرکرده، علو درجات الهی و برای بازماندگان شان صبر جمیل و اجر جزیل از پیشگاه حضرت حق خواهانیم.
««روح این استاد بی بدیل تاریخ باستان هزارستان، شاد و یادش گرامی باد»»
م، خرّمی
3 / 10 / 94