تحصن برای داد خواهی برای سومین روز جریان دارد . دست حق یارتان
نباید بریدن گلوی یک هزاره، بدون هزینه باقی بماند. مخصوصا برای دولت که حافظ منافع وجان مردم است.
از سال 2002 که جنایت و ترور هزاره ها شروع شد تاهنوز رسما دولت یک نفر عامل ان را، دستگیر واعدام نکرده است.
معنایی این کار بسیار واضح است . از دو حال خارج نیست . یا دولت ونیروهای امنیتی واطلاعات ان قدر ضعیف اند که نتوانستند آنان را پیدا کند. با توجه به پیشرفت نیروی اطلاعاتی این فرضیه با جوک بیشتر شباهت دارد.
یا اینکه متوجه هستند میداند. ولی بنا به دلایلی ساکت می شود. شتر دیدی ندیدی.
گرچند ما این دلایل را می دانم. ولی دوست دارم خود مقامات امنیتی وحکومت ان را بیان نمایند که در پس هزاره کشی چه کسانی خوابیده است. وچرا ؟!!!
این سوال سالها است که بی پاسخ مانده است.
با چنین اوضاع اشفته چه باید کرد؟!!!.
حقیقت این است که پاسخ به این سوال کاری آسان نیست.
هرکسی پاسخی وطرحی در چنته دارد ولی مشکل عملی شدن طرح ها است.
این بسیار ساده اندیشی است که باور کنیم که کشتن واز بین بردن هزاره ها فقط فقط جنبه مثلا دینی دارد یا نه قومی دارد. که بدبختانه ساده اندیشان ما، هرکدام شان به یکی از این شاخه ها چسپیده وشروع به بد بیراه گفتن علیه خودی یا فلان اخوند ویا فلان شخص می کند. ازان بد تر که یکعده احمق هم ان را باور میکند.
ریشه های این بحث از حوصله این نوشته بیرون است . وچون موضوع امنیتی است راه حل دادن جدی نیز، در فضای عمومی کاری خلاف امنیت است.
اما ین همان نکته ی است که هزاره های کویته جدا به ان بپردازند والا فردا نوبت من وتو نیز خواهند رسید. ان وقت دیگر شاید فرصت نفس کشیدن هم نباشد وبرای هر کاری دیر شده باشد . تحصن خوب است ولی کافی نیست. تافرصت داریم یک کاری عملی وبازدارنده بکنیم. به یک راه کاری عملی بیندیشیم.